eitaa logo
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
466 دنبال‌کننده
12.6هزار عکس
14.3هزار ویدیو
83 فایل
🔴💠💢خیمه ابوتراب💢💠🔴 شروع فعالیت سال۹۷ رسانه هیئات رسانه مجازی مساجد اطلاع رسانی هیئات #نایین_محمدیه ارتباط با ادمین👇 @Ya_Roghayyeh96 Haider's tent ✳️مرکز پخش و نشر : 🎧فایل های صوتی 📰گزارش تصویری لینک کانال👇
مشاهده در ایتا
دانلود
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
سرداب محل غیبت امام زمان عج 💚 بر مدخل ورودی سرداب، دری نصب شده که به «باب الغیبة» معروف است و پشت
شعری به رسم هدیه، سلامی به رسم یاد روز تولد تو سپردم به دست باد ای باد! راه خانه ی موعودمان کجاست ای رودهای گمشده، مقصودمان کجاست ای کاش باد بود و غزل بود و جاده‌ها می‌آمدیم سوی تو ما پا پیاده‌ها می‌آمدیم و عرض ادب، عرض احترام تبریک عید و گفتن لبیک یا امام... روز تولد تو زمین مهربان‌تر است خورشید شاد‌تر شده گویا جوانتر است کوچه به کوچه زمزمه ی طاق نصرت است عید است و جمکران تو امشب قیامت است دورم ولی تو مرحمتت دیر و دور نیست بودن فقط منوط به شرط حضور نیست مادربزرگ گفت که او، حَیّ و حاضر است بر حال ما همیشه نگهبان و ناظر است دستش گره‌گشاست، نگاهش گره‌گشاست یک خنده روی صورت ماهش گره‌گشاست ای دل چرا شکسته و ساکت نشسته‌ای چیزی بگو که ندبه و آهش گره‌گشاست شعبان کرامت است و شفاعت علی‌الخصوص ماه تمام نیمه ی ماهش گره‌گشاست شب پشت شب گره به گلوی غزل زده حلقه به حلقه زلف سیاهش گره‌گشاست حلقه به حلقه در زده تبریک گفته‌ام نام تو را در این شب تاریک گفته‌ام نام تو روشنایی صبح است و راز عشق خواندم پس از اذان طلوعت نماز عشق روز تولد است و سلام و ارادتی دادم به دست باد به شوق زیارتی : سحر نیمه ی شعبان و من و اشک و فراق همگی منتظر روز ظهورت هستیم سلام عليكم و رحمة الله، روزتون بخیر، ولادت با سعادت بقیة الله الأعظم، صاحب العصر و الزمان بر همگان مبارک🌸
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِن
قلبم برای صحن تو پر در می آورد هر روز، کوله بار سفر در می آورد تا ساعتی بحال خودش می کنم رهاش در بین زائران تو سر در می آورد از زیر پای خیل زیارت کنندگان دائم به جای خاک، گهر در می آورد از بین گرد و خاک کف صحنِ کربلا نابرده رنج، گنج وَ زر در می آورد در پیش تندبادِ بلاهای روزگار با ذکر سپر در می آورد این ذکر عجب گریه آور است اشک از نهادِ سختِ حَجَر در می آورد این دائم البکاءِ تو تلخی ندیده است از اشکِ شور، قند و شکر در می آورد تاثیر داغ توست، اگر داد میزنم الحق که روضه هات، جگر در می آورد صبرم زیاد هست، ولی تو قبول کن دوری ز کربلات، پدر در می آورد : 💔 چون شمع سحرگاه مرا کشته‌ ی خود کن حیف است که گریان تو سر داشته باشد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
: 💔 بی کَس و کارترین عبد خدا بودم که عشقِ تو خیمه دراین سینه ی پُر آهم زد تا نفس بود و نفس هست و نفس خواهد بود از تو دم میـزدم و میـزنم و خـواهـم زد "شبِ جمعه" است و زنی دیدهٔ گریان دارد "کربلا" ، دیده به راه است که مهمان دارد "مادری" آمده تا بر پسرش گریه کند بر همان بی گُنهی که لبِ عطشان دارد 💔
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
🗓روز #شنبه متعلق است به وجود نازنین #اشرف انبیاء، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله، هدیه به محضر
زیباترین ترانه ی روی لبم، حسین نامی که هست علّت تاب و تبم، حسین من در کلاس هیئت تو درس خوانده ام شاگرد پا رکاب همین مکتبم حسین من عهد کرده ام که به پایت بایستم سرباز لشکر حرم زینبم حسین گریه برای توست همان اصل دین ما با این حساب مؤمن این مذهبم حسین با یاد اربعینِ حرم گریه می کنم شکر خدا که خادم این موکبم حسین شیرین ترین عبادت من گریه بر شماست شیرین ترین عبادت روز و شبم حسین من را غلام خانه ی زینب حساب کن نه مقبلم، نه محتشم و حاجَبم حسین لطفی کن و دوباره به من کربلا بده رحمی کنید، کرببلا واجبم حسین تا وقت مرگ نام تو را جار می زنم زیباترین ترانه ی روی لبم حسین : 💔 اگر از حال دل نـوکر خود جویـایی به خدا هیچ ملالی نَبُوَد، غیر حرم‌ سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام .
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
توسل امروز 🌹یا اَبَا الْحَسَنِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا عَلِىَّ بْنَ اَبیطالِبٍ یا حُجَّةَ اللهِ
عطر لباس کهنه ی تو جنت آفرین عرش است در مساحت فرش حصیری ات شمشیر میزنی و زجا کنده میشود قلب دلاوران عرب، از دلیری ات وقت نبرد، زَهره ز میدان ربوده ای پیش یتیم، رو شده قلب حریری ات درجنگ دیدنیست اگر سربلندی ات وقت نماز کُشته مرا سربه زیری ات ای روزیه تمام جهان زیر خاتمت عالم اسیر این همه سائل پذیری ات تو رازق جهانی و نان جوین نبود در سفره ی تو شاهد یکبار، سیری ات بی اختیار، نام تو را رب نوشته ایم رو شد برای خلق، مقام ضمیری ات در نوجوانی‌ات شده‌ای جانشین عشق تکیه زدی کنار خدا وقت پیری‌ات با وصله های بی حد و اندازه ای امیر کفشت ملول کی شده از هم مسیری ات پای سقیفه مانده به گل تا ابد ولی دارد ادامه تا به ابد دستگیری ات : کشور عشق مرا، شاه تویی بنده غلام از منِ بنده فراوان، به شهنشــاه سلام سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
به چشم روشنی شام تار منتظرم به صبح آن قسم آشکار منتظرم بیا که عید بیاید به خانه‌ی دل ما حضور سبز تو را ای بهار منتظرم اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سال به حکم مطلق پروردگار منتظرم تورا نخواستم آنگونه‌ای که باید خواست شبیه مردم اهل شعار منتظرم زمانه می‌گذرد ناامید، اما من به رغم خستگی روزگار، منتظرم هنوز آمدنت آرزوی عقربه هاست به دیرپایی این انتظار منتظرم تو را ندارم و از هرکسی ندارترم کجاست آن کرم بی‌شمار؟ منتظرم میان روضه هوای مدینه پیچیده به خاک چادر آن بی مزار منتظرم : اگرچه این شب هجران هنوز تاریک است قسم به نور، که صبح ظهور نزدیک است سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
نه میتوان به همین سادگی مسافر شد نه میتوان به یکی پر زدن مهاجر شد بسا کسی که بسوی تو کاروانها بست ولی نیامده کارش گرفت و تاجر شد بسا کسی که به پابوسی تو هم آمد ولی براه تو مؤمن نگشت و کافر شد خوشابحال کلاغی که کنج لانه ی خود کبوتران تو را دوست داشت، زائر شد خوشا به حالت چشمان بچه آهویی که عاشقانه ترین بیت هرچه شاعر شد قسم به عشق که شرط و شروط لازم نیست فقط بناست که غایب نبود و حاضر شد چگونه می شود از سد روزگار گذشت که لحظه ای بتوان با شما معاصر شد ببند بار سفر را، پرنده آمد و گفت که میتوان به همین راحتی مسافر شد : این خانه لو رفته‌ست در جمع گدایان اینجا کسى که دست خالى میرود نیست سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
آخرین جمعه سال آمده است اما تو غم هجران تو یک سال دگر پیرم کرد... #آخرین_جمعه_سال۱۴۰۱ #اللهم‌_عجل_
تمام شهر فراموش کرده نامت را چقدر معصیتم تلخ کرده کامت را برای اینکه بدانم مصیبتت شده ام بیا نشان بده اشک ِ غروب و شامت را تو از تبار علی؛ ما قبیله ی کوفی نمیدهیم جواب ِ تو و سلامت را چه غافلانه هنوز هم ندیده میگیریم تمام ِ درد تو را، غصه ی تمامت را کجاست غیرت مردان، چه افتخارِ بدی حراج کرده زنان را و قدّ و قامت را زنان ِ امّت جدّت چه بی حجاب شدند خدا بخیر کند محشر و قیامت را دعا بکن ننشیند به سفره نان ِ حرام که تربیت بکند منکر امامت را بگیر دست مرا تا نیفتم از چشمت نگیر از دل من لذّت ِ اقامت را کجاست خیمه ی سبزت؟ چرا نمیبینم چرا چرا نشناختم تو و مقامت را چه میشود که ببینم تو را کنار خودم به گوش جان بسپارم گل ِ کلامت را خیال ِ توبه شکستن ندارم آقاجان درست می شوم و رد نکن غلامت را : حق داری اگر نیایی ای حضرت عشق هرگز به غم تو این جوان پیر نشد😔 سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، آدینتون معطر بنام .
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
«اول هفته»پس از گفتن یک بسم الله از دل و جان تو بگو «حسین اباعبدالله» أَلسَّلامُ عَلى ساکن التّربةِ
مجنونم و این عشق تدبُّر شدنی نیست دیوانه‌ی کوی تو تمسخُرشدنی نیست گفتند بهشت است، ولی بهتر از آن است بین الحرمین تو تصوُّر‌شدنی نیست وصل تو‌ میسّرشدنی هست ولی تا من دور نگردم ز تکبُّر، شدنی نیست رزق تو کم و بیش به من میرسد ارباب نانی که به من میدهی آجُرشدنی نیست آبم بدهی یا ندهی، هرچه تو خواهی این تشنه لب از دست تو دلخورشدنی نیست از خانه‌ی خود دور نینداز گدا را این کاسه‌ی خالی همه جا پُرشدنی نیست این ظرفِ نجس پاک نشد، ای همه پاکی با بی ادبی هیچ کسی حُر شدنی نیست باید بپذیریّ و بخواهی تو، وگرنه این سنگِ سیه‌دل بخدا دُر شدنی نیست خاک کف پای تو شدن می‌شد اگرچه حالا که شدم اهل تظاهر، شدنی نیست می‌شد دل من نرم شود، بشکند اما وقتی نخورَد شیشه تلنگُر، شدنی نیست : 💔 ای آنکه دوست دارمت اما ندارمت جایت همیشه در دل من درد می کند سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
💚 توسل امروز 💚 یا اَبا مُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَیُّهَا الْمُجْتَبى یَا بْنَ رَسُولِ اللهِ ی
در میزبانیِ تو اگر میل و رغبت است مِهمانی‌ام برای تو اسباب زحمت است ما در مُضیف خانه‌ی تو قد کشیده‌ایم این سرگذشتِ اکثر اولاد رعیت است ما نان خور توییم و تو هم نان‌رِسان ما نان خوردنِ به نرخ شما هم سعادت است ارباب حاجتیم و زبان سؤال نیست در محضر کریم تمنا چه حاجت است؟ درمانده ایم، آخر سالی مدد بده چشم گدا به دست امیرِ سخاوت است فکری برای این شب عید گدا کنید دخلم کم است و خرج ولی بی نهایت است مردم همه پیِ سفر و ما نشسته‌ایم ماراسفرخوش است که قصدش زیارت است بالای پشت‌بامم و رو سمت آقا مگر نه اینکه عملها به نیت است؟ فطرس پرش شکسته و من هم دلم شکست دستی بکش که دردسرم این جراحت است : 💔 آخرسال است شايد آخرين سال من است من برایت گریه کردم گریه هایم را بخر سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، پیشاپیش فرارسیدن و حلول مبارک 🌺
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
#یا_عطشان این روزه ها به قصد مواسات واجب است ارباب ما گرسنه و تشنه شهید شد #روزه_را_با_روضه_ها
عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمت این عبد بداقبال شد اعتقادم پیش رنگ دار دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد غافل شد و اغفال شد در صدایم جوهری باقی نمانده ای خدا بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گرچه به دست اشکهایم فتح شد با نگاه سوی نامحرم ز نو اشغال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مشت سیب کال شد کاش میگفتم روز اول ماه خدا روی ماه یوسف زهرا استهلال شد با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشکهایم را خرید دست گیرم روضه خوان روضه ی گودال شد : رمضان گشته ولی حالِ مُحرّم داریم آری، با هر عطشی یادِ حسین میافتیم سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، ، طاعات و عباداتون قبول حق🙏
نکند در دل صحـرا سحرت میگذرد؟ باچه حالی گل زهرا سحرت میگذرد؟ اشک داری و به لب ناله ی یارب داری گریه ارثیست که از حضرت زینب داری روزه ات روضه ی ارباب دو عالـم باشد رمضـانت به گمانم چو باشد روضه ی آب فرات و لبِ اصغر خوانی یا که یک گوشه فقط از در و مادر خوانی خبر از روز ظـهـورت نرسیدست هنوز منتظر طعم وصالت نچشیدست هنوز نور چشم همه برگرد زمان منتظر است پشت در فاطمه با قد کمان منتظر است روز برگشتن توست عـید سعیدم برگرد من شب ظلمتم ای صبح سپیدم برگرد اشک میریزد از این چشـم گـنهـکار بیا تو را جان بیا : 💔 کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحـری با نظـر لطف تـو بیدار شوم کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که همسفره ی تو لحظه ی افطار شوم آدینتون معطر بنام
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
#رقــیہ_جان روز سوم کہ رسد یاد کسی می افتم کہ ز فرط عطشش نالہ زده وای عمو #بحق_زینب_کبری_سلام_ال
چشم من خشک شده و گوهرم از دستم رفت دل من تیره شد و دلبرم از دستم رفت من که با گریه همه چیز به دست آوردم با گنه برکت چشمان تر از دستم رفت پای امروز به فردای خودم بد کردم عبد دنیا شدم و محشرم از دستم رفت آنقدر خدمتشان را ننمودم یک عمر که دعاهای پدر و مادرم از دستم رفت حیف شد نان حلالی که حرامش کردم شُبهه آمد وسط و باورم از دستم رفت گفتن من کیسه ی من را پر کرد دَرِ این خانه حساب کَرَم از دستم رفت همه گفتن و همه رفتن خاک عالم به سر من، حرم از دستم رفت شب سوم شده از نیزه صدا می آید ساربان تند مران دخترم از دستم رفت دختری در وسط معرکه فریاد کشید آه بابا کمکم کن پرم از دستم رفت دستی از پشت نگه داشته گیسوی مرا علت این بود که موی سرم از دستم رفت دست تو قطع شد انگشترت از دستت رفت گوش من زخم شد و زیورم از دستم رفت : روز سوم‌ آمد و یاد‌ رقیه‌ کرده‌ ام هدیه‌ کردم‌ روزه‌ام‌ را‌ من‌ به‌ بانوی‌ دمشق♥️ سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
#مادر_آب🥀💔 هر ڪس به فڪر آبروداریسٺ اما دل درهواے روضہ‌ے آب و رباب اسٺ بس کن رباب سر به سر غم گذاشت
ای ماه که در پرده ای از نور نهانی حیف است نیایی و بیاید رمضانی حیف است با چای غم و لقمه ی هجرت ما را به سر سفره ی افطار نشانی تا چنگ فراغت شده زنجیر گلویم پایین نبرد بغض مرا آبی و نانی ای وارث فریاد علی ً ولی الله تو حاجت اوقات غم انگیز اذانی برگرد که با دست خود از بام محبت این سفره ی آلوده ی دل را بتکانی من عبد خطاکار و تو مولای خطاپوش من نیز همان هستم و تو نیز همانی جانم به فدای رمضانی که در آن ماه تو روضه بخوانی تو مناجات بخوانی امسال سر سفره ی آقای رئوفیم ای کاش تو ما را به خراسان برسانی : از هرچه‌ هست‌ دورو‌برم‌ خسته‌ام‌ فقط صحن‌ و‌ سرای شاه‌ خراسانم‌ آرزوست سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
امان_از_دل_زینب روز سیزدهم و راس حسین کنج تنور قِصه کَهف و رَقیم ُو رمز انجیل و زبور صلی_الله_علیک_
حضور دارد و ما فکر غیبتش هستیم غریب مانده و غافل ز غربتش هستیم سراغ از او نگرفتیم، او سراغ گرفت گله نکرده ز ما گرچه رعیتش هستیم به جای کار برایش همش طلبکاریم نه نوکریم نه در فکر خدمتش هستیم چقدر همت ما بوده مَحرمش باشیم؟ چقدر مونس ‎شبهای خلوتش هستیم؟ همیشه و همه جا او هوای ما را داشت همیشه و همه جا زیر منتش هستیم قرار بود بسوزیم ما ولی نگذاشت خدا گواه ‎ست اسیر رفاقتش هستیم خدا کند که به ما کـربلا افاضه کند که سالهای زیادی به حسرتش هستیم : فال فرج زدیم و جوابش چنین رسید راه میان ماست سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با صدای ربنا هردم به هنگام وضو نام زیبای تو را آهسته نجوا می کنم بعد مغرب وقت افطار و زمان عاشقی با زیارتنامه ات سجاده را تا می کنم روزه ی بی ذکرتواصلا نمی چسبد به من طول روزم کربلایت را تمنا می کنم با نگاهت برمن سائل کرامت داده ای قطره ی ناچیزم و رو سوی دریا می کنم سفره پهن است وکریمان منتظربر یک گدا کاسه ام را میبرم تقدیم زهرا می کنم در سحرها هم به فکر روضه هایت بوده ام در میان سینه ام یک تکیه برپا می کنم دور تسبیحم شد آقا من خودم رابین عشاق شما جا می کنم : ما را نه غم دوزخ و نه حرص بهشت است بـردار زِ رخ پـرده، که مشتاق لـقـاییـم روزتون معطر بنام
گرچه در دفتر من صحبتِ مولاست فقط هرچه گفتم نَمی از ساحلِ دریاست فقط یک گفتم وعمریست، دهانم عسلی‌ست ذکر شیرینیِ حلوا به مَثَل‌هاست فقط احترامِ همه‌ی خلق، به جایش؛ اما نوکر خانه‌ی آقاست، که آقاست فقط همه‌ی جاذبه‌ها روی زمین معترفند مولاست، که زیباست فقط هر که دنبال طلا رفته خبردار شود هرچه گنج است، در ایوانِ مُطَلاّست فقط آی سائل به کجا رو زده‌ای غیرِ حرم؟ زود برگرد، که حاجات تو اینجاست فقط نه فقط در نجفش، در همه جای عالم دستِ گلدسته‌ی مولاست، که بالاست فقط بس که بر سینه‌ی خود سنگِ علی را زده‌ایم ذکر دمِ دُرّ نجفِ ماست فقط کاش می‌شد قلم عفو، بگیرد دستش برگه‌ی نوکری‌ام گیر یک امضاست فقط : فِطر ما بر دوش صاحبخانه ای افتاده است کز نگاهش یک جهان جیره مواجب میخورند سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
این غربت آغشته با تحقیر کافی نیست؟ زخم زبان؛ کاری تر از شمشیر کافی نیست؟ هر روز قومی میشود قربانی سلطه روز مبادا هم که شد، تأخیر کافی نیست؟ پروانه جرمش عشق ورزیدن به گلها بود آیا برای بستنش زنجیر کافی نیست؟ هرزه علفها تا به کی مغرور و پابرجا سرهای سرخ ِ لاله باشد زیر کافی نیست؟ حرف خدا را بر زمین زد آدم از اول انسان شود بااصل خوددرگیر کافی نیست؟ حال جهان خوش نیست هذیان گفتن ِمحض است این واژگونی و ‌تبِ تغییر کافی نیست؟ تسبیح ِ طرح نرگسی را دست من دادی این خوابهای خالی از تعبیر کافی نیست؟ : گناه سهم من و گریه قسمت چشمت چقدر حضرت دل غصه جای ما خوردی سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام
رسانه فرهنگی مذهبی خیمه حیدر نایین.محمدیه Haider's tent
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِن
نفس چه فایده، وقتی که در هوای تو نیست بدا به حال گدایی که مبتلای تو نیست مرا به غیر خودت دست هیچ کس مسپار کسی شبیه خودت فکر بنده‌های تو نیست نه اشک مانده برایم، نه ناله‌های سحر چه کرده‌ام که دلم شامل عطای تو نیست دلم کبوتر هر بام می شود...افسوس خودت بگو چه کنم با دلی که پای تو نیست مرا به می‌بخشی وگرنه بنده‌ی تو لایق سرای تو نیست چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را چگونه درک کنم ماتم حسین تو را به غیر روضه پی کار دیگری نروم که من شناخته‌ام عالم حسین تو را تو خواستی که من از روز اول عمرم به دوش خود بکشم پرچم حسین تو را به غیر تربت کرب و بلا دوایی نیست به عالمی ندهم مرهم حسین تو را به نوکریه خودم افتخار خواهم کرد چه دارد آنکه ندارد غم حسین تو را : 💔 دوست دارم که فقط غرق غمت باشم و بس یک ی دیگر، حرمت باشم و بس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير،
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از بس که حُسن نام تو شد مشق جوهرم عطر میوزد از باغ دفترم شوق بهشت سهم بقیه، ز من مخواه از گندم مزار شما ساده بگذرم مسکین، یتیم، اسیر، همه زود آمدند مثل همیشه در صف این خانه آخرم نقش است بر کتیبه ی خلقت هوالکریم ثبت است بر جریده ی عالم هوالکرم من خواب دیده ام پس از آبادی بقیع نذر ضریح توست النگوی مادرم آنقدر حلقه بر در این خانه کوفتم حالا خودم کلون قدیمیه این درم گفتند سائلان که پس از تو کجا رویم گفتی که این شما و سرای برادرم اینها دو واژه اند که با هم غریبه اند بر صفحه چون دو خط موازی: حسن، حرم : بنویسید به روی کفنم سینه زن است سینه‌اش وقف‌حسین است و گدای‌حسن است سلام عليكم و رحمة الله، روزتون بخير،
قبل هجران تو آقا ما به هجران رفته ایم خودسرانه کو به کو دنبال شیطان رفته ایم یکهزاروسیصدوچندیست غیبت خورده ایم تو تماما حاضری و ما به هجران رفته ایم منتظَر هستی و عالم منتظِر بر دیدنت قرنها این جاده را با چشم گریان رفته ایم سیصد و اندی نشد یارت شویم از این همه با تأسف ما همه در چاه عصیان رفته ایم ادعای شیعگی داریم اما در عمل برخلاف گفته های شاه خوبان رفته ایم حال ما این است، فکری کن به حال ما خودت ما به دنبال گنه بسیار ارزان رفته ایم غیر تو بر هر که دل دادیم خسران دیده ایم بر خلاف مِیلتان با این و با آن رفته ایم حیف شد، قبلا تو بودی بهترین معشوق ما حال جای تو سراغ نفس، آسان رفته ایم خوب یا بد، هرچه هستیم آخرش مال توایم سالیانی می شود آقا به دنبال توایم : همه دم چشم و دلم بر ره کاشانه ی دوست چه غریب است وندانم به کجامنزل اوست سلام عليكم ورحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام بهشت رضوان محمدیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از عشق و مرام و معرفت آگاه است هرکس که پناهنده به این درگاه است هر کس که شود سائل سلطان نجف از یُمن گدایی به در او شـــــاه است زهراست اگر محور منظومه ی نور خورشید پیمبر است و حیدر ماه است هر کس ز علی و آل او گشته جدا بیراهه گرفته پیش رو گمراه است  هر کس بِکَند چاه برای شـــــــــیعه تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است  تا کـور شود هر آنکـه نتواند دید در مذهب حق علی ولی الله است : تا حُبّ علی بُود مرا در رگ و پوست رنجم ندهد سرزنش دشمن و دوست جز نام علی لب به سخن وا نکنم از کوزه همان برون تراود که در اوست روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نه قصّه ی شام و  نمک و نان جوینش نه غصه ی چاه و شب و آوای حزینش بیش از همه کرده‌ست مرا شیفته ی خود شور قطراتِ عـرق روی جَبینش با جذبه ی معجزه می‌کرد  این شد که در آمد دل ما نیز به دینش در بستر خورشید اگر خفته عجب نیست   کـآموخته عـزت ز  پسر عـمّ امینش عشقش وسط خوف و رجا مانده رجزخوان تا عالم و آدم نکند شک به یقینش دردا و دریغا که از این بیشه سفر کرد شیری که نشستند شغالان به کمینش آغوش خانه امنی‌ست پس از مرگ داخل شوم ای کاش در آن حصن حصینش یارب برسانم به ، دغدغه دارم کم بوسه زدم نوبت قبلی به زمینش : تو بوتراب و عالم و آدم از آنِ توست آدم نگشت هر که نشد خاک پای تو سلام عليكم و رحمة الله،روزتون بخير، روزتون معطر بنام