eitaa logo
🇮🇷لبیک یا امام خامنه ای همان لبیک یا امام حسین ع است 🇮🇷
554 دنبال‌کننده
33.9هزار عکس
53.9هزار ویدیو
179 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 دعا راه نجات برای ظهور ⚫️ امام حسن مجتبی علیه السلام در عالم مکاشفه به آیت الله فقیه ایمانی فرمودند : 🔵 در منبرها به مردم بگویید توبه نموده و برای فرج امام زمان( عج) دعا کنند. دعا کردن برای فرج مانند نماز میت واجب کفایی نیست که اگر عده ای انجام دهند از دوش عده ای دیگر ساقط شود بلکه مانند نمازهای پنج گانه است. 📚 مکیال المکارم ج ۱ ص ۴۳۸ 💚
﷽ می‌گن عَمرو بن عَبدِوَد از غول های قریش بود! کسی بود که تو جنگِ خندق، احدی جرئتِ مبارزه باهاش رو نداشت؛ الا حضرت امیرالمؤمنین. تنها حضرت علی بود که تونست به اصطلاح سینه‌ی قهرمانِ قریش رو به خاک بکشه! وقتی می‌خواست سر از تنش جدا کنه، عمرو آب دهنش رو به صورت حضرت می‌ندازه! حضرت از سینه‌ش بلند میشه و مدتی قدم میزنه و برمی‌گرده. عمرو پرسید چرا رفتی؟! حضرت گفت ترسیدم جدا کردن سرت واسه من از رویِ عصبانیتم به خاطرِ کارت باشه! من نمی‌خوام تویِ کارم غیرِ خدا ببینم! - اینه نیتِ خدایی تویِ هر کار و عمل؛ و مایی که چقدر دوریم از مرام مولا.. 🗣
📜حکایت‌های پندآموز گروهی از عشایر بودند که قشلاق و ییلاق می کردند. در بین آن‌ها مردی بود که مادرش دچار فراموشی (آلزایمر) شده بود. مرد فكر می‌كرد وضعیت مادرش موجب شده که در چشم مردم کوچک شود. وقت کوچ رسید. مرد به همسرش گفت: مادرم را نیاور! بگذار همین جا بماند و مقداری غذا هم برایش بگذار! ما که رفتیم یا گرگ او را می‌خورد یا می‌میرد و هم ما راحت می شویم و هم او. زن دستور شوهر را اجرا کرد و مادر شوهرش را گذاشت و مقداری اب و غذا در کنارش قرار داد! اما کودک یک ساله ی خود را نیز پیش مادرشوهرش رها کرد و رفتند. آن‌ها فقط همین یک کودک را داشتند! پسری که بسیار مورد علاقه پدرش بود. وقتی مسافتی را رفتند و از آن محل دور شدند، مرد به زنش گفت: پسرم را بیاور تا با او بازی کنم! زن به شوهرش گفت؛ او را پیش مادرت گذاشتم! مرد به شدت عصبانی شد و داد زد که چرا اینکار را کردی؟ همسرش پاسخ داد: ما او را نمی‌خواهیم! زیرا او تو را همانطور که مادرت را گذاشتی و رفتی خواهد گذاشت تا بمیری! حرف زن مانند صاعقه ای بود که به قلب مرد خورد و سریع اسب خود را سوار شد و به سمت مادرش و فرزندش رفت! مرد وقتی رسید، دید مادرش فرزند را بغل کرده و گرگها دور آن‌ها هستند و پیرزن به سمتشان سنگ پرتاب می‌کند و تلاش می‌کند که کودک را از گرگها حفظ کند. مرد گرگها را دور کرده و مادر و فرزندش را با خود برد. آن مرد بعد از آن قضیه مادرش را تیمار و محافظت می‌کرد و بیشتر از قبل به همسرش عشق می ورزید.                         
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ وقتی مادر برای بچه نسبت به قرآن علاقه ایجاد کنه و خودش هم اهل قرآن باشه نتیجه اش اینه. بچه مثل آئینه منعکس کننده اعمال ما هستند.