💢 #سخن_دل 📽 یاد آن روز بخیر ، این همه دیوار نبود این چنین بر دل ما گرد غم یار نبود می شكستیم پل فاصله را با هر گام بین ما و شـهدا فاصله بسیار نبود داغ دل بود و غم جـاری ایام ولـی روی پیشانی دل این همه زنگار نبود... 🌹

#روایتگری_شهدایی شهدا عمل کردند و به آنچه خواستند رسیدن .ما چه کردیم و به کجا خواهیم رسید.... 🌹

دلم گرفته.... 🌹

بیزارم از آن هایی که زبانشان از خدا می گوید اما زبانه اعمالشان دل ها را می سوزاند 🌹

دخترا، پسرا، عروسا، دومادا اگه میخواید زندگیتون خوشگل بشه... 🌹

🍂 خاطره گویی در دل جبهه خاطره‌گویی زیبای رزمنده بسیجی

🍂 " من هوانیروزی‌ام " 🔸 با نوای حاج صادق آهنگران از زمین تا آسمان ها مرز جولان من است 🌹

درود بر شرف و مردانگیت و نفسِ حق و ابوذر گونه ات حاج سعید قاسمی.👌👍 🌹

📡 این سوژه مازنی در دنیا صدا خواهدکرد! 🔰سردار سیدمحمد باقرزاده در نشست فرماندهان دفاع مقدس مازندران برای اجلاسیه شهدای استان: 👌به ابراهیم حاتمی‌کیا سه سوژه دادم که بعنوان فیلم سینمایی الف در دنیا صدا میکند. یکی از آنها مربوط به مازندران و خانواده شهید یزدان‌خواه فریدونکنار بود! اما.. ✍رونوشت به؛ مدیرکل شبکه تبرستان 🔹و اما حکایت خانواده شهیدان یزدان‌خواه که در کتاب‌سال‌نامه رزمندگان شمال منتشرشد👇 🖋«شهربانو ثمنی»بعد از تولدش، مادر به رحمت خدا رفت و پدر با دوختن کفش، دختر یکی‌یک‌دانه‌اش را بزرگ کرد. شهربانو ۱۷ سال بيشتر نداشت كه با «نوروزعلي» ازدواج کرد. فرزندان‌شان؛ «طوبی» ۱۰ ساله و «خدیجه» ۳ ساله در روزهای منتهی به انقلاب، با گلوله دژخیمان پهلوی بشهادت رسیدند. طوبی در حالی‌که خدیجه را بر دوش داشت، گلوله به سينه‌اش اصابت كرد و با عبور از سینه او، در سینه خواهرش جای گرفت! اما فرمانده پاسگاه اعلام کرد: «بچه‌ها گلوله نخوردند، از ترس ایست قلبی کردند!» طوبی را نبش قبر کردند و با سینه شکافته او روبه‌رو شدند اما گلوله‌ای در کار نبود و گلوله ژ۳ را در سینه خدیجه پیدا کردند! بعد از انقلاب، نوروزعلی، قاتل فرزندان‌ را در آستانه اعدام عفو می‌کند و او پس از توبه، داوطلبانه به جبهه می‌رود و در هفت‌تپه با نوروزعلی ملاقات می‌کند. . «قربان‌علی» پسر بزرگ شهربانو، در دفاع مقدس بشهادت می‌رسد. مدتی بعد، همسرش «نوروزعلی» و پسر دیگرش «رحیم» هم در کربلای ۴ بشهادت می‌رسند! 🌹

نگاه کنید . 🌹