eitaa logo
🇮🇷لبیک یا امام خامنه ای همان لبیک یا امام حسین ع است 🇮🇷
485 دنبال‌کننده
26.3هزار عکس
41.2هزار ویدیو
160 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید محمدحسین علاقه شدیدی به مسائل نظامی داشت؛ آخرین مدل سلاح های سبک و سنگین دنیا را از اینترنت دریافت می کرد و با مهندسی معکوس با پیچیدگی آنها آشنا می شد وپ در صورت ضرورت در بسیج و تداوم آموزشپ سپاه تدریس می کرد؛ کم کم شایستگی خودش را نشان داد تا لیاقت استادی آموزش سلاح های پیشرفته و به روز را دریافت کرد. محمدحسین عاشق ولایت بود؛ حضور همیشگی چفیه بر دوشش نشان از همرنگی با مقام معظم رهبری داشت🇮🇷 فروردین 94 که به پابوس امام رضا رفتیم، حسین آقا دائماً به بچه‌ها می‌گفت «دعا کنید بابا شهید بشه.» بچه‌ها هم اشک در چشم‌هایشان جمع می‌شد و بعد که اصرارهای بابا را می‌دیدند، می‌گفتند «باشه. دعا می‌کنیم.» هرچند زینب مقاومت می‌کرد و می‌گفت «اگر شهید شوی من دیگر بابا ندارم😢!» حسین هم می‌گفت «شهید بشم براتون یه خونه خوشگل می‌خرم تو بهشت تا بیاین😍» یک‌بار که از زیارت برگشتیم، محمدمحسن گفت «مامان من برای بابا دعا کردم.» گفتم «چقدر خوب. چه دعایی مامان جان؟» گفت «دعا کردم بابا شهید بشه!» یک لحظه یخ زدم! گفتم «چرا؟» گفت «خب اگه شهید بشه که بهتر از مُردنه!» از حرف‌های محمد محسن زبانم قفل شد.
❤️مادر شهیدی که خواندن و نوشتن یاد گرفت تا شهیدش را روی قالیچه ببافد
🌹ما سینه‌زدیم بی‌صدا باریدند از هرچه که دم‌زدیم آنهادیدند 🌹مـا صف اول بودیم از آخرمجلس شهدا را چیدند
توئیت دشمن‌سوز و برانداز نفله کن استاد بزرگ بازیگر سرشناس سینما و تلویزیون: مالک اشتر: ای کاش قادر بودم ، علی را به روزگاری ببرم که مردمش قدر همچون او را می دانستند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲خدایا آنقدر‌ به ماقدر‌ت‌وتحمل‌ده که اگر از زمین‌و‌آسمـٰان رگبارِدشمنی وبـٰاران‌تهمت‌ببارد درایمـٰان‌خالصانه مـا به تو خللےوارد‌نشود.
: محمد قنبریان در سال ١٣٥٠ در خانواده ای مذهبی در شهرستان شاهرود متولد شد. پدر او شاغل در آموزش و پرورش و مادرش خانه دار بود. از ٢٢ سالگی وارد بانک صادرات گردید. وی برادر ٢ شهید است. سردار احمد قنبریان فرمانده سپاه گنبد کاووس که در سال ٥٨ در پی درگیری با منافقین در گنبد به شهادت رسیده و پیکرش به عنوان اولین شهید شهر شاهرود تشییع شد و دومین برادر وی نیز در سال ٦١ در منطقه رقابیه به جمع رزمندگان مفقودالاثر پیوست». «محمد قنبریان از جمله مردان آسمانی متعهد این مرز و بوم بود که درسفارش و وصیت به اطرافیان و ٢ فرزند خود در نگاهداری از ارزش های اسلامی و انقلابی، همیشه بر نماز اول وقت اصرار داشت و بر حرمت خون شهدا و پاسداشت از زحمات آنها تاکید می کرد .خصیصه بارز او دستگیری از نیازمندان بود و این امر را به فرزندان خود نیز سفارش می نمود. همچنین از دیگر ویژگی های مهم ایشان می‌توان به خواندن نماز صبح در مسجد محل اشاره کرد.» شهید محمد قنبریان در فروردین ماه سال 95 جهت دفاع از حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) از طرف گردان پیاده بسیج علی بن ابیطالب(علیه السلام) سرخه و تیپ 12 قائم آل محمد(عج) استان سمنان به سوریه اعزام و در جریان عملیاتی در منطقه خناسر در اطراف شهر حلب به شهادت رسید که پیکر مطهرش پس از دوسال و چند ماه به آغوش وطن باز گشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُستَقِيم خدایا بہ راہ راسٺ هدایٺمان کن .. 🌹روزے ڪہ بہ چشمان تو، ﭼﺸﻤﻢ بشود باز اے جان دﻟﻢ ،صبح من آن روز ﺑﻪ خیر است همه شما عزیزان بخیر خوشی
❣ فرازی از وصیتنامه: شهید سید جمال الدین اصحابی: ای مردم غیور ایران! 🌺از شما می خواهم که همانند مردم کوفه نباشید که امام را تنها بگذارید و این منافقین (ستون پنجم) کوردل می خواهند بین اسلام و روحانیت جدائی بیندازند و جدائی بین نماز و روحانیت یعنی روی آوردن به کفر و نفاق که امام عزیزمان صریحاً می فرمایند: اسلام و روحانیت همانند کشور بدون طبیب است. لحظات اولیه شهادت شهید سید جمال اصحابی ، آزاده محمد حسین منصف کنار پیکر شهید❣
❣ فوج فوج بسیجیان از کوی و برزن به جبهه اعزام می شدند. رضا برادرش می خواست به جبهه اعزام شود، اما هر بار من مخالفت می کردم و می گفتم:«درس ات را بخوان . تا نادر در جبهه است لازم نیست شما بروید.!!!!»  رضا که در یافته بود تنها از طریق نادر می تواند مرا قانع کند، دست به دامان او شد. یک شب که نادر از جبهه برگشته بود، سر صحبت باز شد و نادر گفت:« مادر چرا نمی‌گذارید رضا اعزام شود؟» گفتم :«مادر می‌دانید که نه برادر دارم، نه پدر و نه دایی، تمام کسان من در این دنیا شما هستید، بنابراین میترسم خدای ناکرده، طوری شود آن هم با هم» لبخندی زد و گفت:«نترس مادر..» بعد با دست روی سینه خود زد و گفت:«فرزند شهیدت  منم ، رضا طوریش نمی شود، تازه رضا  برای  فیلمبرداری می آید ، موقعی که جایی را فتح کردیم او برای فیلمبرداری می آید»  حرف نادر برایم حجت بود. اصلاً گویی نمی توانستم روی حرفش حرفی بزنم. گفتم: «باشد برود» این بار با تمام وجود خندید و گفت:«عجب مادری دارم، تاج سری دارم، مادر تو بمب روحیه ای!!!، هرگاه می بینم برخی از مادران در مراسم اعزام به جبهه  آه و ناله می کنند ، به یادت می افتم و چقدر به تو افتخار می کنم. اصلاً تو به من روحیه می دی. تو با روحیه ات مرا به جبهه پرواز می دهی» از کتاب رد پای پرواز/ عیسی خلیلی
❣ خواهرانم! اولین توصیه­‌ من حجاب توست. برای این‌که خون من و امثال من باعث شده که شما آزادانه در خیابان­‌ها قدم بزنید؛ بدون این‌که کسی مزاحم­‌تان شود. خواهرم! توصیه من تنها به شما نیست؛ بلکه به تمام زنان و دختران وطنم است. اصل مطلب این است که حداقل سعی کنید خون­‌های ما که به خاطر شما ریخته شده، پایمال نشود.
❣ شرح فراق شهید شاهچراغ از زبان معلمش 🔹علی‌اصغر لری گوئینی تنها دانش‌آموز کلاس دوم مدرسه ابتدایی روستای چاه‌قوسکیِ سیرجان بود. او با پدر و مادربزرگ و پدربزرگش به شیراز رفته بود که در شاهچراغ به شهادت رسید. 🔹معلم علی‌اصغر می‌گوید: روز سه‌شنبه آمد و گفت آقا اجازه من می‌خواهم دو روز به مدرسه نیایم. پرسیدم چرا علی‌اصغر؟ گفت: می‌خواهم بروم مسافرت. می‌خواهم بروم شیراز زیارت شاهچراغ. به او گفتم برو اما سوغاتی آقا معلم یادت نرود. با خنده‌ گفت حتما آقا، هم برای شما و هم برای همه بچه‌ها. 🔹در این دو سالی که شاگردم بود، مدام به بقیه می‌گفتم نظم و انضباط را از علی‌اصغر یاد بگیرند. به‌شدت منظم و درس‌خوان بود. آخرین درسی که به او دادم از کتاب هدیه آسمانی بود. یادم هست انقدر خودش در مورد درس توضیح داد که گفتم علی‌اصغر آفرین. فکر بقیه بچه‌ها هم باش. اما حالا با خودم می‌گویم کاش آن روز بیشتر توضیح می‌داد تا زنگ صدایش بیشتر در گوشم می‌پیچید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا