eitaa logo
خوبان
648 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
11هزار ویدیو
34 فایل
ارتباط با ادمین:https://eitaa.com/Khoban7
مشاهده در ایتا
دانلود
📗کتاب «سکوت شکسته» 🌹براساس خاطرات حاج محمود پاک نژاد فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب(علیه السلام) در دفاع مقدس 📝به قلم: سیدهادی سعادتمند 19🔽 🌹فصل دوم ⚪️«سردشت با زین‌الدین، بدر با جعفری» 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ادامه قسمت نوزدهم 🌹خیلی زمان نگذشت که جنگ در فاو شروع شد. در واقع، ما پس از تصرف فاو می‌بایست برای نگه‌داشتن آن با دشمن می‌جنگیدیم. تصرف فاو با استفاده از غفلت دشمن انجام شده بود، ولی از این پس با دشمن هوشیار و زخم خورده طرف بودیم که برای حیثیت خودش می‌جنگید. دشمن از جایی ضربه خورده بود که به هیچ وجه فکرش را نمی‌کرد. ⚪️ نیروهایش را از جبهه‌های دیگر فراخوان داده بود به سمت جاده ام‌القصر- فاو؛ این تنها جاده‌ای بود که به واسطه مسافت زیاد، زیر آتش توپخانه ما قرار نگرفته بود. دشمن تمام توانش را روی این جاده گذاشته بود و با پاتک‌های متعددی، که روزهای بعد به شدت آن اضافه شد، می‌خواست از این جا نفوذ و گسترش پیدا کند. تمام توان خود را گذاشته بود تا فاو را پس بگیرد. 🌹نیروهای معاونت اطلاعات پا به پای گردان‌های لشکر وارد کارخانه نمک شدند که باعث شد سرعت عمل آن ها بالا برود. توانستیم کارخانه نمک را به تصرف در بیاوریم. وجود خاکریزهای متعدد و حوضچه‌های اطراف کارخانه نمک این امکان را به ما می‌داد تا با قرارگرفتن پشت آن ها بتوانیم در مقابل تانک‌های دشمن، که هر روز به تعدادشان اضافه می‌شد، مقاومت کنیم.
⚪️دشمن تمام توان خود را روی جاده ام‌القصر گذاشته بود. باید هرچه زودتر برای مقابله با قبضه های منحنی زن که مرتب به آن ها اضافه می‌شد و تلفات ما را زیاد می‌کرد، فکراساسی می‌کردیم؛ شروع به زدن کانال در کنار خاکریزها کردیم. 🌹حضور بچه‌های اطلاعات در کنار گردان‌های رزمی با توجه به توان شان در تطبیق نقشه با زمین برای شناخت سمت آتش دشمن و هدایت آتش نیروهای خودی، کمک قابل توجهی برای گردان‌ها بود. به همین دلیل معاونت اطلاعات در فاو، خصوصاً در چند روز نخست، فراتر از مأموریتش، که شناسایی بود، وارد عمل شد. 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷پا به پای نیروهای گردان در مقابله با پاتک‌های عراق برای حفظ فاو جنگیدیم و تعداد قابل توجهی شهید دادیم؛ سلطان محمدی، محمد کاشانی مقدم، منصور سبزی، حسین حقگویان، محمدکاظم بابایی، علی‌اکبر نظری ثابت و حتی محمود مرادیان هم، که همراه با من تا روی دژ دشمن در هورالحمار آمده بود شهید شد. ⚪️ چه فرماندهان و نیروهای گردان، آن‌ها که در کارخانه نمک در کنار هم با دشمن جنگیدیم، می‌گفتند هر کدام از نیروهای معاونت اطلاعات برای ما حکم چشم را داشتند و اگر نبودند، ما مجبور بودیم با چشمانی بسته در زمینی که نمی‌شناختیم با دشمن بجنگیم. 🌷ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳صبح بعد از زیارت عاشورا وخواندن دعای فرج 🖤پای سفره حضرت زهرا سلام الله علیها نشستیم 🌷روایتگری شهید آوینی 🌷🌷🌷بچه ها سفره های جبهه را سفره حضرت زهرا سلام الله علیها می دانند...... 🌴الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀روایت گری_شهدایی 🎥 روایت گری شهدا 🌷روح الله ترابی نصب 🌷🌷🌷شهدا به تکلیف شون عمل کردند ما چی؟
شهید 🍃نقل از همرزم شهید : هفده آذر ۵۹ برای انجام عملیات به سمت جاده ی ماهشهر رفتیم.از کانال عبور کردیم و در سکوت به سنگرهای دشمن نزدیک شدیم ، عملیات موفق بود. سیصد کشته از نیروهای دشمن در منطقه افتاده بود.اما با روشن شدن هوا نیروهای تحت امر بنی صدر از ما پشتیبانی نکردند و با پاتک نیروهای دشمن مجبور به عقب نشینی شدیم.شاهرخ در سنگر ماند تا نیروها بتوانند به عقب بروند با شلیک های پیاپی گلوله های آر پی جی و هدف قرار دادن تانک های دشمن مانع پیشروی آنها می شد. چند تانک دشمن را منهدم کرد. ساعت ده صبح بود. فشار دشمن هر لحظه زیادتر می شد برای زدن ار پی جی بلند شد و بالای خاکریز رفت. یکدفعه صدایی آمد. برگشتم وناباورانه نگاه کردم. گلوله ای به سینه ی شاهرخ اصابت کرده بود. او روی خاکریز افتاده بود. عراقی ها نزدیک شدند. مجبور شدم برگردم. پیکر شاهرخ روی زمین مانده بود و هیچ وقت برنگشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چیزی نیست چندتا سپاهی و بسیجی هستن که برای امنیت من و شما برای تمامیت أرضی کشورشون برای دینشون و ناموس ایرانی انقد تو سرما موندن تا یخ زدن کاش یکم به جای اینترنشنال و من و تو یکم به حقیقتها پی میبردیم تفکر و تعقل نعمت بزرگیه امیدوارم از این نعمت بی نصیب نباشیم اینا همونایی هستن که این روزها تا اسمشون(سپاهی،بسیجی)میومد یه عده از خدا بی خبر میخواستن تکه تکه شون کنن تا دنیا دنیاست این بچه های سپاهی و ارتشی و بسیجی هدفشون همون هدف ایام انقلاب و جنگِ همون غیرت همون تفکر همون سماجت...