4.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅اهمیت به نماز از طرف علامه طباطبایی
🔰#استاد_قرائتی
7.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹آیت الله بهجت رضوان الله علیه و داستان ظهور امام زمان علیه السلام
📚 هزینه نماز و روزه قضای میت
💠 سؤال: هزینه نماز و روزه قضای میت از اصل مال میت باید داده شود یا از ثلث میت؟
✅ جواب: اگر میت به ادای نماز و روزۀ قضا، وصیت کرده باشد، از ثلث برداشته می شود و اگر وصیت نکرده باشد، بر عهدۀ پسر بزرگ است و از اموال میت برداشته نمی شود.
#احکام_نماز_قضا #احکام_وصیت
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼
📚جواب سلام در گفتگو های مجازی
💠 سؤال: اگر کسی در نامه یا پیام رسان، سلام کرد، آیا جواب دادن به سلام او واجب است؟
✅ جواب: به طور کلی جوابِ سلام، جز در ملاقات حضوری، مکالمه تلفنی و مانند آن، واجب نیست.
#جواب_سلام #ردّ_سلام
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼
14.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢یکی از سوالاتی که خیلی از جوانها می پرسن اینه که اگر کسی کارهای خوب زیادی انجام میده ولی نماز نمی خونه میره جهنم؟
جواب بر اساس آیات قرآن...
سخنران:کامران صاحبی
#حکایت #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
🍀🍀احکام مصور 🍀🍀
🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3010396160C2b8cef193c🌼🌼
💫📗کتاب #عارفانه
🔺زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
9️⃣6️⃣ قسمت شصت و نهم
💫🟢بعد از مدتی حضور در دوکوهه اعلام شد که گردان سلمان برای پدافندی به منطقه مهران اعزام می شود. خوب به یاد دارم که هفتم دی ماه 64 به منطقه سنگ شکن در اطراف مهران رفتیم.
💫⚪️شبانه جایگزین یک گردان دیگر شدیم. منو احمد آقا و علی طلایی و چند نفر دیگر در سنگر بودیم. یادم هست که احمد آقا از همان روز اول کار خودسازی خود را بیشتر کرد. او بعد از نماز شب به سراغ بچه ها می آمد.
🔺خیلی آرام بچه ها را برای نماز صبح صدا میکرد.
💫🔴احمد آقا می رفت بالای سر بچه ها و با ماساژ دادن شانه های رفقا با ملایمت میگفت فلانی، بیدار می شی؟ موقع نماز صبح شده. بعضی از بچه ها با اینکه بیدار بودند از قصد خودشان را به خواب میزدند،
🔺تا احمد آقا شانه آن ها را ماساژ بدهد!
🚀توی سنگر نشسته بودیم. یک دفعه صدای مهیب انفجار امد. پریدیم بیرون. یک گلوله توپ مستقیم به اطراف سنگر ما اصابت کرده بود. گفتم بچه ها نکنه دشمن میخواد بیاد جلو؟ در اطراف سنگر ما و بر روی یک بلندی، سنگر کوچکی قرار داشت که برای دیده بانی استفاده میشد.
🔺مسئول دسته ما به همراه دو نفر دیگر دویدند به سمت سنگر دیده بانی.
💫🌹احمد آقا که معمولا انسان کم حرفی بود و آرام حرف میزد. یک باره فریاد زد: بایستید. نرید اونجا!!
هر سه نفر سر جای خود ایستادند! احمد آقا سرش را به آهستگی پایین آورد.
🔺همه با تعجب به هم نگاه میکردیم!
🔻🔻🔻