eitaa logo
خوبان
651 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
11.3هزار ویدیو
34 فایل
ارتباط با ادمین:https://eitaa.com/Khoban7
مشاهده در ایتا
دانلود
@qomirib Shanbeye aram 16.mp3
زمان: حجم: 7.45M
📚 🎧 🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 📗کتاب 🕊🌹 ✍️ نویسنده: محمدمهدی بهداروند 🥀🤍انتشارات حماسه یاران 6️⃣1️⃣ 📝 کتاب شنبه آرام، روایت زندگی دانشمند شهید محسن فخری‌زاده از کلام همسر اوست. ⬅️ در این قسمت میشنویم: 🔘فیزیک هسته ای 🔘زندگی امنیتی 🔘قرآن 🔘همسر شهید 🔘آب روی آتش 🔘عطر زندگی 🔘بوی گل 🔘باغبانی 🔘پاسدار اسلام 🔘مرد سرزنده 🔘مرد عمل 🔘مرد اخلاق 🔘مرد مهربان 🔘ایستگاه شهادت 🔘صبر 🔘آرامش
خار و میخک - قسمت ۱۶.mp3
زمان: حجم: 22.84M
📚 🔊 🎤«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 📗 ✍️نویسنده: 6️⃣1️⃣ 🔖مزدوران صهیونیسم 🔸صهیونیست‌ها با استخدام مزدور دنبال این بودند که فعالان فلسطینی را تحت نظر قرار دهند و از آن‌ها باج‌گیری کنند... ⬅️ در این قسمت میشنویم: 🔘عبدالرحمان 🔘عبدالرحیم 🔘انتخابات 🔘محمود 🔘ابراهیم 🔘تبادل اسرا 🔘جشن ملی 🔘نامزدی محمد
یادت باشد ۱۶.mp3
زمان: حجم: 13.33M
📚 🔊 👂«هر شب قبل از خواب کتاب خوب بشنوید» 📗 🕊🌹 ✍️نویسنده: محمد رسول ملاحسنی 🎙راوی: جمعی از بازیگران نمایشی 6️⃣1️⃣ 🕊🌹…" اثری است پیرامون زندگی "شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی" که "محمدرسول ملاحسنی" آن را به روایت همسر شهید به رشته ی تحریر درآورده است. 🥀🤍محمدرسول ملاحسنی با قلم جذاب خود توانسته روایت فرزانه درباره نحوه آشنایی، ازدواج، دوسال زندگی مشترک و در نهایت شهادت همسرش را به خوبی بنویسد. 🕊🌹اگر دوست دارید از زاویه دیدی جدید با زندگی یک شهید مدافع حرم و همسرش آشنا شوید و از علاقه مندان به ادبیات دفاع مقدس و انقلاب اسلامی هستید، شنیدن این کتاب به شما توصیه می‌شود. ⬅️ در این قسمت میشنویم: 🌸کادوی روز زن 🌷ماموریت
🕊🌷 📚پیشانی و بوسه (جلد ۶، شمع صراط) 📘 ✍️ به روایت همسر شهید 6️⃣1️⃣ 🍃🌸حدودا یک هفته در فسا ماندیم و دوباره وسایلمان را جمع کردیم و به سمت اهواز حرکت کردیم. آن زمانی بود که عراق اعلام کرده بود که قصد دارد اهواز را با خاک یکسان کند. البته در این سفر با مخالفت خانواده مواجه شدیم ولی کاری بود که تصمیم گرفتم ان را انجام دهم. پس از خداحافظی و عزیمت به فسا، مجددا با تعدادی از خانواده های بچه ها، از جمله آقای ستوده، آقای الوانی و آقای نور افشان سفر خود را شروع کردیم. 🥀🤍در بین راه مقداری انجیر تر خریدیم و آقای الوانی با خوردن آن مسموم شد و در طول سفر اصلا حال نداشت. تمام این مدت همسرش از او نگهداری می کرد. آقای ستوده و آقا مرتضی هم مقداری خربزه خریده بودند که در حال حرکت مشغول خوردن آن شدند. چون آقای الوانی نمی توانست خربزه بخورد، این ها مغز خربزه را می خوردند و پوستش را به آقای الوانی می زدند و مرتب رو به علی می کردند و می گفتند: خوش به حال خودمان که سالم هستیم ! 🍃🌸البته همه این صحبت ها از روی شوخی های بود که با هم می کردند. در همین حال یک مرتبه آقای الوانی رو به آقا مرتضی کرد و با صدای بلند گفت : برو بچه دهاتی، تو پیش امام هم که رفتی دهاتی صحبت می کردی و آبروی مان را بردی، آخه یکی نیست به من بگه برادر محسن رضایی، چه کاره تو بوده که وقتی به او رسیدی صدایش کردی محسن!من که از حرف های آقای الوانی سر در نمی آوردم. فقط می دیدم که همه دور و برهایمان از جمله خود آقا مرتضی فقط می خندیدند. 🔻🔻🔻