تا صبحدم به یاد تو شب را قدم زدم
آتش گرفتم از تو و در صبحدم زدم
با آسمان مفاخره کردیم تا سحر
او از ستاره دم زد و من از تو دم زدم
او با شهاب بر شب تبکرده خط کشید
من برق چشم ملتهبت را رقم زدم
تا کور سوی اخترکان بشکند همه
از نام تو به بام افقها، عَلَم زدم
با وامی از نگاه تو -خورشیدهای شب-
نظم قدیم شام و سحر را به هم زدم
هر نامه را به نام و به عنوان هر که بود
تنها به شوق از تو نوشتن قلم زدم
تا عشق چون نسیم به خاکسترم وزد
شک از تو وام کردم و در باورم زدم
از شادیام مپرس که من نیز در ازل
همراه خواجه قرعهٔ قسمت به غم زدم
#حسین_منزوی
من و تو آن دو خطیم، آری مُوازیان به ناچاری
که هر دو باورمان زآغاز، به یکدگر نرسیدن بود
#حسین_منزوی
به سبزه و نسیم و گل، تو درس زیستن بده
بهار باش و باز هم به خاطر چمن بمان
#حسین_منزوی
چشمی به تخت و پخت ندارم، مرا بس است
یک صندلی برای نشستن کنار تو
#حسین_منزوی
آه از دل آیینه برمیخیزد از حیرت
وقت تماشای تو در حال خودآرایی
#حسین_منزوی
@hoshang_ebtehhaj1_16297618444.mp3
زمان:
حجم:
1.72M
غزل "تنهانشین" با صدای زندهیاد حسین منزوی در سن بیست سالگی
#حسین_منزوی
همواره عشق بیخبر از راه میرسد
چونان مسافری که به ناگاه میرسد
وا مینهم به اشک و به مژگان تدارکش
چون وقت آب و جاروی این راه میرسد
اینت زهی شکوه که نزدت سلام من
با موکب نسیم سحرگاه میرسد
با دیگران نمینهدت دل، به دامنت
چندانکه دست خواهش کوتاه میرسد
مِیلی کمین گرفته پلنگانه در دلم
تا آهوی تو، کی به کمینگاه میرسد!
هنگام وصل ماست به باغ بزرگ شب
وقتی که سیب نقرهای ماه میرسد
شاعر! دلت به راه بیاویز و از غزل
طاقی بزن خجسته که دلخواه میرسد
#حسین_منزوی
1.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
که جز ملال نصیبی نمیبرید از من
#حسین_منزوی
کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟
که تشنه مانده دلم در هوای زمزمههایت
#حسین_منزوی
هدایت شده از دانشهای ادبی
4_5886741038424397440.mp3
زمان:
حجم:
14.92M
به بهانه ی سالروز درگذشت حسین منزوی
مروری بر احوال و آثار پدر غزل معاصر ایران زنده یاد #حسین_منزوی
@daneshhayeadabi
و آمديم كه عاشق شويم و در گذريم
كه راز آمدن و مرگ آدمی، اين بود!
#حسین_منزوی
وقتی تو رفته باشی، کامل نمیشود عشق
بعد از تو تا همیشه، این قصّه ناتمام است
#حسین_منزوی