افروختن و سوختن و جامهدریدن
پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت
#طالب_آملی
چه با من این دل بیگانه از وفا که نکرد
چه گویمت که چهها کرد دل، چهها که نکرد
#طالب_آملی
ما را زبان شِکوه ز بیدادِ چرخ نیست
از ما خطی به مُهرِ خموشی گرفتهاند
#طالب_آملی
غم فرستادهٔ عشق است، عزیزش دارید
که غریب است و ز اقلیم وفا میآید
#طالب_آملی
ما که رِندیم قدح بر سر بازار کشیم
تو که در پردهٔ زهدی به نهانخانه بنوش
#طالب_آملی
گفتم که چه شد شیشهٔ دل؟ گفت شکستم
گفتم که چرا؟ خندهزنان گفت که مستم
#طالب_آملی
فقیه بیخود و واعظ خراب و مفتی مست
تو از کدام مسلمانتری که مست نِهای؟!
#طالب_آملی
غم فرستادهٔ عشق است، عزیزش دارید
که غریب است و ز اقلیم وفا میآید
#طالب_آملی
خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم
منزلی امنتر از گوشهٔ تنهایی نیست...
#طالب_آملی