پس از درد جدایی محنت ایّام ننماید
ز آتش هیچ پروا نیست دور از آب ماهی را
#کلیم_کاشانی
صیّاد آرزو به هوای تو پیر شد
ای طائر مراد تو را آشیان کجاست؟!
#کلیم_کاشانی
کوتاه میشود همه شمعی ز سوختن
شمعی که سر به عرش رسانیده آه ماست
#کلیم_کاشانی
دوست به هیچم فروخت با همه زاری
یارفروشی در این زمانه همین است
#کلیم_کاشانی
روشندلان فریفتهٔ رنگوبو نیاند
آیینه دل به هیچ جمالی نبسته است
#کلیم_کاشانی
میشود اول ستمگر کشتهٔ بیداد خویش
سیل دائم بر سر خود خانه ویران کرده است
#کلیم_کاشانی
باشد نشان پختگی افتادگی کلیم
آن میوه نارس است که بر دار مانده است
#کلیم_کاشانی
کام دنیا را برای اهل دنیا واگذار
جغد را ارزانی آن گنجی که در ویرانه است
#کلیم_کاشانی
ز بسکه موج غمم در میان گرفته کلیم
ز من کناره کند هر که آشنای من است
#کلیم_کاشانی
بی قطع تعلّق عبث است اینهمه طاعت
سر تا نبریده است از او سجده روا نیست
#کلیم_کاشانی
ز خامشی دهن غنچه پر ز زر شده است
سکوت جایزه دارد، چرا نمیگیری؟
#کلیم_کاشانی