دو خوانش غزل ۳۳۳ حافظ.mp3
4.98M
نماز شام غریبان چو گریه آغازم
دو خوانش غزل شمارهٔ ۳۳۳
#استاد_آهی
#استاد_موسوی_گرمارودی
خوبان پارسیگو
چای کارگری... 🙂😁 برای عکس شعر بگید و بفرستید 🙏🙂
خستهام مانند آن معمار با دستان سرد
چای تازه اندکی شاید که آرامم کند
#عاصی
🫖☕️🫖☕️
خوبان پارسیگو
چای کارگری... 🙂😁 برای عکس شعر بگید و بفرستید 🙏🙂
کند و کاوی که بیابد گهری میچسبد
قند و چایی وسط کارگری میچسبد
#محمد_روشن
هدایت شده از پروانگی 🇵🇸
ببر ز خاطر خود آفتاب تابان را
بگیر در بغلت باز هم زمستان را
بنوش بادۀ درد و بپوش جامۀ رنج
بریز و پاره بکن رخت و جام درمان را
اگر به گلۀ عمرت رسید گرگ اجل
به دست خویش بزن بند دست چوپان را
چقدر خیره بمانی به ابر قلّابی!
صدا کنی به نگاهت چقدر باران را!
چقدر باز کنی پیش آسمان آغوش؟
چگونه زنده کنی آسمان بیجان را؟
ببند چشم به روی تمام پنجرهها
نبند پنجرۀ چشمهای گریان را
به نامههای فدایت شوم جواب نده
به خانه راه نده بیگدار مهمان را
درون خانۀ متروک... کوچهای بنبست...
خیال گمشده! باور نکن خیابان را
دوباره پیش تو آمد غزال شعر امشب
بکش به تور غزل طعمۀ گریزان را
اگرچه یخ زده قلبت ولی تحمّل کن
نخوان به خاطر خود آفتاب تابان را
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi
#امام_حسین 🌺
تا مستحق رحمت بیانتها شدیم
با کشتی نجات خدا آشنا شدیم
درهای بسته، روی دل ما گشوده شد
وقتیکه از حصار من و ما رها شدیم
تا عاشقانه پر بگشاییم سوی دوست
با بال شوق همره باد صبا شدیم
رفتیم رو به قبله و با چشم اشکبار
با یک سلام زائر کربُبلا شدیم
با داغهای زینب کبری گریستیم
با نالههای اهل حرم همنوا شدیم
لبتشنه آمدیم و به دریا زدیم رو
در این حریم، طالب آب بقا شدیم
تا پشتپا زدیم به بیمهریِ جهان
با مهر سیدالشهدا آشنا شدیم
وقتی نیاز ما به ضریحش دخیل بست
با یک نگاه فاطمه حاجتروا شدیم
#محسن_درویش