|خُذنےْمَعكٰ|
#شهیدعلیالهادی : یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم، از او پرسیدم شما #شهیداحمدمشلب هستے؟! گفت : بل
راوی: #شهیدمصطفےحسنزاده
#قسمتاول 🌱
در بین بچہهایِ رزمنده، خصوصاً رزمندههاۍِ حزبالله لبنان اصطلاح " #چشمشیدایے " معروف است...
یعنے کسۍ کہ چشمهایش داد ميزنند شهید خواهد شد! علے الهادی چنین چشمهایے داشت... من او را تا وقتے کہ به دفتر حزبالله در بیروت آمد نمۍشناختم! |♥️
یڪ روز نوجوانے کم سن و سال بہ دفتر آمد و گفت: مےخواهد بہ #سوریه اعزام شود :)
من مسئولیتی در دفتر نداشتم،بہ عنوان یڪ فرد علاقہمند بہ کارهایِ فرهنگے با بچہهایِ #حزبالله همکاری مۍکردم. ولے وقتۍ دیدم یڪ نوجوان با ظاهری بہ اصطلاح امروزی مےخواهد داوطلبانہ
بہ سوریه برود، کنجکاو شدم؛
جلو رفتم و #نگاهے بہ قد و هیکلش انداختم...
زیبارو بود و چهرهای جذاب داشت...
تویِ دلم گفتم پسر جان تو نمیتوانے از پس چنین #جنگۍ بربیایے. همین را بہ زبان آوردم و علت تصمیمش برایِ مدافع حرم شدن را پرسیدم،سرش را بلند ڪرد و نگاهم کرد. برایِ یک آن چشم در چشم شدیم و از نگاهش دلم لرزید! |🌱
من از #چشمهایشیدایے شنیده بودم و حالا نمونہ بارزی از این چشمها را روبہرویم مےدیدم...چشمهایِ علۍ الهادے داد میزدند کہ #شهید خواهد شد...
.
•• ↷