#جهت_خنده😁 نگو مرسی😏

#طنز #جهت_خنده😂 مامان یک بلبل داشت انقدر دوستش داشت حتی بیشتر از من😒 باور کنید جوری که وقتی میرفتیم بازار بهش میگفتم اینو میخوام میگفت :نه بعد یک قدم میرفت اونطرف خیار می خرید بهش گفتم خیار برای چی!؟ اصلا نابودم کرد با جوابش +بلبلم دوست داره😐 مامانم این جونور رو بیشتر از من دوست داره💔😒

تا جایی که یادمه موش و گربه همیشه درحال جنگ بودن این دیگه چیه 😂🐭🐱 #جهت_خنده

#جهت_خنده😂😜 چیکاریه اخه😐💔 بشین استراحت کن قدر این استراحت هارو بدون 😒😂 کجا ببرمت 😂😂 بیا گیری وقتی به کسی قول میدی با خودم میبرمت😐😂 چون اونجا نمیزاره سرم خالی باشع😁😂😂 حسودیش میشه😐😂😂

حسرت دیدن چهره من اینطور میکنه با بعضی ها😜😂😂😂 خواب منو میبینن🙊😜 #جهت_خنده

راستی مدارس هم حضوری شده دیگه😁😜 با زبون روزه 😁 تو گرما والا منکه داداشم رو میبینم اصلا دلم براش نمی سوزه😂 ادم برمی گرده خسته کوفته برادر بنده تازه انرژی اش گل میکنه مثلا ما داریم لحظات نزدیک افطار دیگه واقعا ادم بی جون میشه برادر بنده فوتبال بازی میکنه😃 #جهت_خنده

#جهت_خنده😄 تو بچگی حدود سن 10،11 سالگی مادر بنده برام یک جوجه خرید و من ازش خیلی خوب مراقبت کردم تا شد یک خروس😅 یعنی بد جور من دلباخته این خروسه شدم نامرد هر وقت میلش می کشید دنبالم میکرد نوک می زد جوری که خون می اومد جاش تا چند هفته می موند😂😐😬 شب ها مادرم قبول نمی کرد اصلا بیارمش داخل خونه میگفت خونه بوی بد میگیره کثیف می کنه بزاریش بیرون بزرگ شد گربه ها نمی خورنش!! من راضی نمی شدم می گذاشتم مادر بخوابه و می آوردمش 😐😂 خوبه شب ها همیاری می کرد وگرنه صداش مرده زیر قبر رو بیدار می کرد بقلش میکردم می زاشتم داخل کیفم و می بردمش داخل😂 انقدر هم اروم و مظلوم ساکت میشد😝😌🤣 می رفتم داخل اتاقم درش می اوردم و بهش می گفتم حالا بگیر بخواب صدات در نیاد می ذاشتمش زیر پتو و واقعا هم لحظه چشامش رو می بست و میخوابید!😂 صدایی هم ازش در نمی اومد😁 یروز گذاشتمش پیش مرغ های فامیلمون ازشون ویروس گرفت و دو روز بعدش صبح دیدم مرده😢