🔹حاج قاسم برای خرید کاپشن به همراه فرزندش به یک فروشگاه در خیابون ولیعصر رفته بود و چهره سردار برای فروشنده آشنا میاد و ازش میپرسه شما سردار سلیمانی نیستید؟
🔸حاج قاسم میخنده و درجوابش میگه آقای سلیمانی میاد کاپشن بخره؟ فروشنده هم میگه منم تو این موندم. اون که قطعا نمیاد لباس بخره و براش میخرن میبرن. ولی شما خیلی شبیه به آقای سلیمانی هستید.
♦️بعد از اصرار فروشنده و سوالات مکرر، حاج قاسم در جواب میگه بله #قاسم_سلیمانی برادرمه و بخاطر همین شبیهش هستم.
🔅زمانی حاج قاسم کت رو در میاره تا کاپشن نو رو بپوشه و بپسنده، اسلحهای که در کمر حاج قاسم بود رو فروشنده میبینه. فروشنده میگه نه تو خود حاج قاسمی و لو رفتی.
▪️فروشنده از اینکه سردار ازش خرید کرده خوشحال میشه و خیلی اصرار میکنه که پول نمیگیرم. حاج قاسم هم در جواب گفته بود اگه پول نگیری نمیخرم و میرم.
▫️فروشنده باورش نمیشد که معروف ترین ژنرال دنیا به همین راحتی بدون محافظ به فروشگاه اون اومده و بین مردم قدم زده.
#حاجقاسماینبود
『خٌذْنیِ مَعَكْ』 [✾@khodaaa112✾]
و سلام بر او که می گفت:
«خیلی خسته ام، سی سال است
که نخوابیده ام،
اما دیگر نمی خواهم بخوابم
من در چشمان خود نمک میریزم
که پلک هایم جرأتِ بر هم آمدن
نداشته باشد تا نکند در غفلتِ من
آن طفلِ بی پناه را سر ببرند»
#کلام_شهید...
شهید سپهبد #قاسم_سلیمانی❤️