eitaa logo
• انتصار •
720 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
27 فایل
﷽ باز شد هر گره کور زندگی با نام نامیِ زهرای اطهر ♥ • انتصار : یاری دهنده
مشاهده در ایتا
دانلود
حاج قاسم می‌گفت از خدا خواسته ام به من آنقدر مشغله بده که حتی فرصت فکر گناه هم نکنم(:🌱
حُبِ‌ دنیا... و حُبِ‌ خدا... در یک‌ دل‌ جا نمی‎گیرد... باید ازیکی‌ ازآنها گذشت...
ما در برابر تمام کسانی که کج میروند مسئولیم ... حق نداریم با آنها تند برخورد کنیم ... از کجا معلوم ما در انحراف آنها نقش نداشته باشیم ؟؟ ♥️🌱
در ظلمت زمانہ کھ داند چھ گوهریم ؟")
[شهدا خیلی به خدا اعتماد داشتن..]
‏سراغ قبرِ شهیدهایی که زیاد زائر ندارند بروید! آن‌ها چیزهایی که می‌خواهند به صد نفر بدهند را به یک نفر می‌دهند!
‌شهید؎ ڪه قبࢪش بو؎ عطࢪ میدهد، همیشہ نمناڪ است و ازخود گلاب تࢪشح میڪند مادࢪش علتش ࢪا تࢪڪ نڪࢪدن نماز شب وغسل جمعہ میداند..🌾!" |💚🌿|
• . یه‌مشتےمیگفت: خیلیام‌انقدر‌خوبن‌که اون‌دنیا‌توصفِ‌شهدا‌هستن :) +شهادت‌تنها‌راه‌نیست ...♥️ 🕊🖤''↯
• انتصار •
_
آبروی دخترای حضرت زهرا رو نبرین...
«مَن مَردِ روز هایِ سَختَم امّا زَنَم»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_
• انتصار •
_
شھید‌آوینی‌میگفت: بالی‌نمیخواهم... این‌پوتین‌ھای‌کھنہ‌ھم‌میتواند مرابہ‌آسمانھاببرد من‌ھم بالی نمی‌خواھم... بی‌شك‌با'چادرم'می‌توانم‌مسافرِ‌ آسمانھاباشم:)🕊 چادر من،بال‌پروا‌زمَن‌است
اِی‍ وای‍ منـ عزای‍ مادر نزدیک‍ است‍(:
هدایت شده از روایت سعید
📸 هم اکنون؛ تصویری از دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت با رهبر انقلاب. ۱۴۰۰/۹/۲۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لا ملجأَ مِن اللّٰه اِلا اِلیهِ جز تو به کۍ پناه ببرم آخه :)♥️!
شور ای به دل شکسته تکیه گاه_۲۰۲۱_۱۲_۰۷_۱۱_۵۰_۴۳_۲۷۵.mp3
12.98M
«من تمام تلاشم این بود از چشم "حسین" نیوفتم»
وجـایـےکھ‌مادر‌نفس‌بکشد هیچ‌گلدانـےنمیخشکد ! ^^
اے به فداے اشـک تـو..♥️
چقد قشنگ...(:
✌️🏻 دشمناݩِ انقڵاب بدانند وقتے ما از جانماݩ گذشتیم، دیگر هیچ راهے برا؎ تسڵط بر ما ندارند!🌱 -سید مرتضے آوینے🕊
. . . - هــر‌ڪسۍ‌برای‌دیده‌شدن‌ڪار‌نڪنھ خدا‌براۍ‌دیده‌شدنش‌ڪار‌میڪنھ . . -
¦↬📺🖇 •. ‌ࢪفاقت با امام زمان خیلےسخت نیست! تو؎ اتاقتون یه پشتے بزاࢪین.. آقا ࢪو دعوت ڪنین.. یه خلوت نیمه شب ڪافیه.. آقا خیلےوقته چشم انتظاࢪمونه! ‹حاج‌حسین‌یڪتا❁›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ماجراي خواندني از زبان پدرش   مي‌خواستم برم كربلا زيارت امام حسين (ع). همسرم سه ماهه حامله بود. التماس و اصرار كه منوهم ببر، مشكلي پيش نمي‌آيد. هر جوري بود راضيم كرد. با خودم بردمش. اما سختي سفر به شدت مريضش كرد. وقتي رسيديم كربلا، اول بردمش دكتر.😞دكتر گفت: احتمالا جنين مرده. اگر هم هنوز زنده باشه، اميدي نيست. چون علايم حيات نداره.😢وقتي برگشتيم مسافرخونه، خانم گفت: من اين داروها رو نمي‌خورم! بريم حرم. هرجوري كه مي‌توان منو برسون به ضريح آقا💔. زير بلغ‌هاش رو گرفتم و بردمش كنار ضريح. تنهاش گذاشتم و رفتم يه گوشه‌اي واسه زيارت.✨با حال عجيبي شروع كرد به زيارت. بعد هم خودش بلند شد و رفت تا دم در حرم. صبح كه براي نماز بيدارش كردم. با خوشحالي بلند شد☺️ و گفت: چه خواب شيريني بود.الان ديگه مريضي ندارم. بعد هم گفت: توي خواب خانمي رو ديدم كه نقاب به صورتش بود، و فرمودند:کودک تو از دنیا رفت ولی اینکه دست خالی برنگردی یک کودک از خودمان به تو امانت میدهیم و باید اسمش را بگذاری😊 بردمش پيش همون پزشك. 20 دقيقه‌اي معاينه كرد.آخرش هم با تعجب گفت:يعني چه؟ موضوع چيه؟ ديروز اين بچه مرده بود. ولي امروز كاملا زنده و سالمه! اونو كجا برديد؟ كي اين خانم رو معالجه كرده؟ باور كردني نيست، امكان نداره!؟خانم كه جريان رو براش تعريف كرد،ساكت شد و رفت توي فكر.وقتي بچه به دنيا اومد،اسمش رو گذاشتيم. .☺️🌹 راوی:پدرشهید شهیدمحمدابراهیم‌همت فرزند علی اکبر متولد 13فروردین 1334 در شهرضا
«جز تو‌ کسی طریق رفاقت بلد نبود»