💗انتظارعشق💗
قسمت39
نزدیک ۱ساعت توی راه بودیم...
- آقا مرتضی نمیخوای بگی کجا داریم میریم؟
مرتضی: داریم میریم کهف الشهدا
- کجاست؟
مرتضی: بریم خودت میبینی
مرتضی یه جا ماشین و پارک کرد و گفت رسیدیم بعد پیاده شدیم انگار شبیه یه کوه بود
مرتضی دستمو گرفت و از کوه رفتیم بالا
وارد یه غار شدیم همه جا پرچم یا حسین نوشته بود رسیدیم به ۵ تا سنگ قبر شهدای گمنام
حس خوبی داشتم کنار شهدا نشستیم و زیارت عاشورا خوندیم بعد از غار بیرون رفتیم و یه گوشه نشستیم ...
مرتضی: حالت بهتر شد؟
- اره ،بهترم ...
مرتضی : هانیه جان ، عمر دست خداست ،تو که خودت آینه عبرتی برای همه ، چرا نگرانی ؟
( اشکام شروع کرد به باریدن ): من که جز تو کسی و ندارم، اگه زبونم لال اتفاقی بیافته برات من چیکار کنم...
مرتضی: اول اینکه تو تنها نیستی ،خدا همیشه و همه جا همراهته دوم اینکه ،حضرت زینب جلوی چشماش تمام خانواده شو شهید کردن ،کاری جز صبر و توکل انجام نداد
( چیزی نگفتم )
- میشه بریم خونه
مرتضی: بریم
سوار ماشین شدیم و توی راه حرفی نزدیم
رسیدیم خونه وضو گرفتیم اول نمازمونو خوندیم
بعد مرتضی رو کرد به من گفت:
خانوم خونه ،چی میخوان درست کنن
- ( خندم گرفت ):
من جز املت چیزی بلد نیستم ...
مرتضی: اتفاقن این غذای مورد علاقه منه شامو که خوردیم مرتضی رفت سر دفتر دستکای خودش منم یه دفعه یه فکری به ذهنم رسید رفتم سر کیفم مداد طراحی مو با یه کاغذ بیرون آوردم شروع کردم به طراحی کردن...
مرتضی: داری چیکار میکنی ؟
- بعدن میفهمی.
بعد از اینکه طراحیم تمام شد
- اقا مرتضی
مرتضی: جانم ( کاغذو گرفتم سمتش)
مرتضی: این منم؟
- نه پسر همسایه اس ...
مرتضی: چقدر خوشتیپ بودیم نمیدونستیمااا
- صاحبش خیر ببینه
مرتضی: بله ،این که صد البته...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
@khodam_Zahra
سه پارت از رمان تقدیم نگاهتون🙂🌱
دلبرم یوسف زهراست خدا میداند❤️✨
یادش آرامش دلهاست خدا میداند🌸
علت غیبت او هست گناهِ من و تو..
خون جگر از گنه ماست خدا میداند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@khodam_Zahra
#انگیزشی👒🌸
چیو می خوای ثابت کنی؟؟🙆🏻♀🤔
عمرت داره می ره...
یه بار بیشتر فرصت نداری😦
پس از زندگی لذت ببر😉💓
@khodam_Zahra
زغربتتومدینهغوغاست؛
زائرتامشبحضرتزهراست🖤🌱!
• شهادتامامباقر(ع) •
@khodam_Zahra
「﷽」
؛💡¦⇠ #ࢪوایـت #فضیلتےبینظیرازامامباقرالعلومعلیہالسلام
⚋⚊⚋⚊⚋⚊⚋⚊⚋⚊
و روی بسند حسن عَنْ أَبِی بَصِیرٍ انه قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَبِی جَعْفَرٍ ع وَ قُلْتُ لَهُمَا أَنْتُمَا وَرَثَةُ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَرَسُولُ اللَّهِ وَارِثُ الْأَنْبِیَاءِ عَلِمَ کُلَّمَا عَلِمُوا فَقَالَ لِی نَعَمْ فَقُلْتُ أَنْتُمْ تَقْدِرُونَ عَلَى أَنْ تُحْیُوا الْمَوْتَى وَ تُبْرِءُوا الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ؟ فَقَالَ لِی نَعَمْ بِإِذْنِ اللَّهِ ثُمَّ قَالَ ادْنُ مِنِّی یَا أَبَا مُحَمَّدٍ فَمَسَحَ یَدَهُ عَلَى عَیْنِی وَ وَجْهِی وَ أَبْصَرْتُ الشَّمْسَ وَ السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ الْبُیُوتَ وَ کُلَّ شَیْءٍ فِی الدَّارِ قَالَ أَ تُحِبُّ أَنْ تَکُونَ هَکَذَا وَ لَکَ مَا لِلنَّاسِ وَ عَلَیْکَ مَا عَلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَوْ تَعُودَ کَمَا کُنْتَ وَ لَکَ الْجَنَّةُ خَالِصاً قُلْتُ أَعُودُ کَمَا کُنْتُ قَالَ فَمَسَحَ عَلَى عَیْنَیَّ فَعُدْتُ کَمَا کُنْتُ
.↷
💠 ابوبصیر (نابینا) میگوید:
خدمت امام باقر علیه السلام رسیدم و امام صادق علیه السلام نیز حاضر بودند، عرض کردم: شما وارث پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستید؟
امام باقر علیه السلام فرمودند: آری،
عرض کردم: پیامبر(صلی الله علیه و آله) وارث همه انبیاء بود، و هر آنچه آن ها می دانستند می دانست؟
فرمود: آری.
عرض کردم: شما می توانید مرده را زنده کنید، و کور مادرزاد و پیس را شفا دهید؟ فرمود: آری، باذن خداوند.
آنگاه فرمودند : ای ابومحمد! پیش بیا، پس دست بر چشم و روی من کشید،
من آفتاب و زمین آسمان و آنچه در خانه بود همه را دیدم،
فرمودند: می خواهی که روشن باشی و ثواب و عقابت مانند دیگران باشد، یا به حال اول برگردی، و بهشت از برای تو واجب باشد،
گفتم: حال اول را می خواهم، بار دیگر دست بر چشم من کشیدند به حال اول برگشتم
📙عینالحیاةج1ص196طموسسةالنشرالاسلامی
@khodam_Zahra
19.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روز_شمار_غدیر
۱۱ روز تا عید غدیر🌱
💚|•@khodam_Zahra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفتار دینی می بینند،اخلاق دینی نمی بینند...
🎙استاد مسعود عالی
@khodam_Zahra