#شعر_مهدوی✨
‼️اول خطابم به خودم
چند عاشق را به پای دلبرت انداختی؟
چند نوکر، بهرِ مولای زمانت ساختی؟
پرچم ِ او را به دستت تا کجا افراختی؟
چند ساعت به امام ِ حَيّ خود پرداختی؟
میشود وقف ولیّ عصر، عزم و همّتت؟
حال و روزت هست همسو با دلیلِ خلقتت؟
شد دلی را با اباصالح زنی پیوند، تو؟
شد شوی بر آستان اَقدَسَش، دربند، تو؟
کِی توانستی کنی او را ز خود، خرسند، تو؟
کِی نشاندی بر لب مولای خود، لبخند، تو؟
بَرکَن از دل،هرچه را جز حضرتش از بیخوبُن
گر نکردی خدمتی او را سریعاً توبه کن
میتوانی یک دقیقه در ثنایش دم زنی؟
حرف داری؟ گر دهد پا در هوایش دم زنی
در توانت هست در مدح و رثایش دم زنی؟
می توانی با مخالف، از ولایش دم زنی؟
هر طریقی که شده خود را برایش یار کن
این دو روزِ قبل مرگت را برایش کار کن
سالِ خدمتکاریِ مهدی بُوَد این سالِ نو
نا اُمید از غیر شو امّا از این درگه، مرو
یکنفر را وصلکن مصداقِ " ..أَحْيَا النّاس..."شو
تو به فکرش باش... او دائم بُوَد در فکر تو
عالم و آدم، ندار و دار، مرد و زن فداش
سال نو سالِ ظهورش باد الهی! کاش...کاش
🖍محمدعلینوری
#اللهمعجـللولیڪالفـرج
#پندانه
#شعر_مهدوی🌱
💠نگاه رحمتت بر ماست، میدانم که میآیی
💠ز اشک دوستان پیداست، میدانم که میآیی
💠گذشته چارده قرن و هنوز ای یوسف زهرا
💠تو تنها و علی تنهاست میدانم که میآیی
💠به گوش شیعه از پشتِ در آتش زده گویی
💠صدای ناله زهراست میدانم که میآیی
💠به یاد کربلا، کرب و بلا شد عالم امکان
💠زمان، هر روز عاشوراست، میدانم که میآیی
💠هنوز آیات قرآن از لب جدت به نوک نی
💠به گوش زینب کبراست، میدانم که میآیی
💠به یاد آب آب تشنگان، چشم محبانت
💠ز اشک و خون دل دریاست، میدانم که میآیی
💠هنوز آن زخم پیکانی که بر چشم عمویت خورد
💠به چشم خون فشان ماست میدانم که میآیی
💠تماشای خیالی سر اصغر به نوک نی
💠شرار آتش دلهاست میدانم که میآیی
💠به خون پاک مظلومان عالم میخورم سوگند
💠که مهدی مصلح دنیاست میدانم که میآیی
💠اگر چه غایبی «میثم» به چشم خویش میبیند
💠لوای دولتت برپاست میدانم که میآیی