15.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اثر احساسی پویانفر برای شهدای مدافع حرم
🔹این اثر از از پویانفر به مناسبت تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «خاتون و قوماندان» منتشر شده است.
🔹 کتاب «خاتون و قوماندان» روایت زندگی همسر شهید علیرضا توسلی فرمانده لشکر فاطمیون است.
🇮🇷
#خاطرات_شهید
●روز قبل شهادت رو به دوستش حسین میگوید ؛ اینجور شهادت که یک تیر به آدم بخوره ؛ آدم کشته بشه ؛ من بهش میگم شهادت سوسولی ...شهادت سوسولی فایده نداره ...
حسین به او میگوید : خوب چه فرقی میکنه ؛ اینم شهادت است دیگر ...
●محسن میگه : میدانی آخه به این حال بری پیش آقا ابوالفضل بگی من یک تیر خوردم فایده ندارد...
حسین گفت خوب حالا یعنی چی...
●محسن گفت: یعنی یک جوری آدم شهید بشود که هزار تکه بشود آدم رو خواستند آن دنیا به حضرت ابوالفضل معرفی کنند خودت یک تیکه بدنت دستت باشه بگویی آقا من اینم ...
●به روز نکشید ؛ زیر منطقه ازگله بمو یک گلوله آمد صاف روی سقف ماشین ؛ محسن حاجی بابا به همراه 2نفر دیگر از فرماندهان محور (شوندی و بیابانی)به شهادت میرسند ؛ ...
●شدت حادثه طوری بوده که پیکر شهید هزار تکه میشود ... جنازه را جمع کرده به تهران میفرستند برای تدفین ... مدتی بعد که باقیمانده ماشین را میآورند به محل قرارگاه فرماندهی ایشان ؛ یک تکه دست از پیکر شهید را در آن پیدا میکنند ؛در ادامه از پدر شهید اجازه میخواهند که ان را در همان منطقه جنگی تدفن کنند.
●و اینطور میشود ایشان در دو نقطه سنگ یادبود دارد ... تهران و منطقه سر پل ذهاب در کرمانشاه ...
📎پ ن : فرماندهٔ عملیات سپاه غرب کشور
#شهید_محسن_حاجی_بابا🌷
#سالروز_شهادت
●ولادت : ۱۳۳۶ تهران
●شهادت : ۱۳۶۱/۲/۲۲ روستای عظیمیه ، سرپل ذهاب عملیات شناسایی
شادی روح مطهرش صلوات
⭕️تلاش منافقین برای حمله به مدارس با خمپاره دستساز ناکام ماند
🔹 طی روزهای اخیر در راستای تلاش برای تداوم بحران در مدارس کشور از سوی جریان برانداز، عناصر گروهک تروریستی منافقین اقدام به پرتاب خمپارههای دستساز خود به سوی یک مدرسه در اهواز کردهاند که به دلیل آنکه این خمپارهها از دقت لازم برخوردار نیستند، به مدرسه اصابت نکرده و به یک منزل مسکونی در مجاورت مدرسه فوق اشاره کرده است.
🔹 بررسی این موضوع حاکی از آن است که گروهک تروریستی منافقین به دنبال این موضوع است تا در روزهای پایانی سال تحصیلی و فعالیت مدارس، بتواند با زنده نگه داشتن موضوع ناامنی مدارس، اهداف شوم و پلید خود را دنبال کند.
فرماندهان لشکر10 سیدالشهدا(ع)
تصویری که مشاهده میکنید در سال 1363 در پادگان ابوذر سرپل ذهاب به ثبت رسیده است. افراد حاضر در آن تعدادی از فرماندهان «لشکر 10 سیدالشهدا(ع)» هستند. رزمندگانی که در این تصویر حضور دارند به ترتیب از سمت راست عبارتند از:
1-🌷شهیدکاظم نجفیرستگار دومین فرمانده «لشکر10 سیدالشهدا(ع)» تا آبان ماه 63.
2-سردار«محسن سوهانی» جانشین ستاد «لشکر10 سیدالشهدا(ع)» در دوره فرماندهی شهید کاظم نجفیرستگار و مسئول واحد اطلاعات و عملیات این لشکر در دوره فرماندهی سردار محمد خزایی
3-🌷شهید حسن بهمنی مسئول طرح و عملیات «لشکر10 سیدالشهدا(ع)
4-ناشناس
5-منصور کوچک محسنی از فرماندهان پادگان ولیعصر(عج)، فرمانده «قوای محمد رسولالله(ص)» در لبنان پس از ربایش حاج احمد متوسلیان
6-🌷شهید «داود حیدری» فرمانده گردان زهیر از لشکر 10 سیدالشهدا(ع)
❇️به روایت دوست و همرزم شهید:
بهمن کاشانی از خانواده ای بی نیاز از نظر مالی بود و در زمان شکل گیری انقلاب در کانادا مشغول به تحصیل بود با پایان یافتن تحصیلات در رشته راه و ساختمان در یکی از شرکت های آن کشور مشغول به کار می شود.
غیر ازبهمن ،دوبرادرو سه خواهر دیگرش نیز در کانادا زندگی میکردندبعد از پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی او به شرکت محل کارش رفته و استعفا می دهد وقتی که مدیریت شرکت علت را جویا می شود بهمن در جواب میگوید در سرزمین مادری ام جنگی رخ داده و من باید بروم و از سرزمین آبا و اجدادی خود دفاع کنم . خانواده و خواهران و برادرانش وقتی متوجه میشوند هرچه سعی میکنند نمیتوانند خللی در تصمیم او ایجاد کنند ،وقتی با خانواده به ایران می رسند بنا بر عللی همسرش از او جدا می شود و تنها دخترشان رانیز با خود میبرد و بعد از مدتی ازدواج میکند. بهمن هربار که به دیدن دختر خود می رفت خود را دوست پدرش معرفی میکرد! چون به دخترش گفته بودند پدرت مرده است .
پدرش از ملاکان تجریش تهران بود
هربار که بهمن مجروح میشد به او میگفت به کانادا برگرد و دیگر نرو تمام مخارج سفرش را هم حاضر بود متقبل شود، حتی یکبار که بهمن از ناحیه چشم مجروح شد به او گفت بازگرد خرج عمل هرچه باشد میدهم، قبول نکرد و درآخر به او گفت اگر بازنگردی از ارث پدری محرومت خواهم کرد و هیچ چیزی به تو نخواهد رسید اما بهمن گفت من اینبار بروم دیگر باز نخواهم گشت و شهید می شوم .
با یک ندای رهبرش بی آنکه زیاد چیزی از او بداند ولی غیرت ملی و مذهبی کاری کرد که به تمام ثروت و مقام وامکانات رفاهی و دنیوی و ویزای شینگن پشت پا بزند و به سادگی بگذرد و یکشبه ره صد ساله ایی رفت، که خیلی از علما و بزرگان آرزویش را داشتند.
به جبهه آمد و در گردان عمار در دسته ی ویژه آر.پی.جی زن ها مشغول شد و مقطعی هم تیربارچی بود. در والفجر ۸ به شهادت رسید و، وقتی که ما به تهران آمدیم یه دنبال مزار وی میگشتیم تازه متوجه شدیم خانواده مراسمی برای ایشان ترتیب نداده بودند با اینکه چندین بار به آنها یادآوری شده بود نیامده بودند و پیکر ۲۰ روز در معراج باقی مانده بود . آنجا ما دست بکار شدیم تشییع پیکری برای او گرفتیم ولی نمیدانم این سیل جمعیت در خیابان فرصت کارگر شمالی چطور و از کجا متوجه شده بودند که ما مجبور شدیم تعداد بیشتری اتوبوس تهیه کنیم ،ما نفهمیدیم چقدر دسته گل که آوردند و گروه ارکست موزیک مارش عزا را هماهنگ میکردند بچه های کمیته آمدند خیلیها میگفتند نمیدانیم چطور به این تشییع جنازه دعوت شدیم!
بله معامله با خداست، و خودش جوابگو و پذیرای میهمان خود است که با اخلاص و فقط به نیت رسیدن به ذات مقدس الهی همه ی داشته و نداشته اش را فدای راه او کرد و به حق جاودانگی از آن این شهدای ماست که همگی اینچنین غریبانه و مخلص پرواز کردند .
9.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 زحمت امام صادق علیه السلام برای هدایت بندگان خدا
🏴