eitaa logo
مجله تربیتی خورشید بی نشان
828 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.3هزار ویدیو
354 فایل
ارتباط با مدیر کانال @mahdavi255
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تربیت همراه غضب، اصلاً تربیت نیست. چون آن چه که در باب تربیت نقش زیربنایی دارد و برای تأدیب و تربیت می خواهیم از او استفاده کنیم، حیا و پرده داری است. اگر بخواهی در آن حال که خشمگین هستی، فرزندت را تربیت کنی، چون هنوز نتوانستی خودت را کنترل کنی، ممکن است حرکتی از تو سربزند که این موجب پرده‌دری شود. چون عصبانی شده‌ای، ممکن است یک دفعه یک حرکتی از تو سر بزند – اعم از گفتار و کردار- که موجب پرده‌دری و بی‌حیایی شود. 🎤حاج آقامجتبی تهرانی Join @khorshidebineshan
اگر کسی با شما بازبان فارسی حرف بزند کاملا می فهمید چه میگوید و چه خواسته ای دارد ولی اگر با زبان ژاپنی حرف بزند متوجه نمی شوید، ولی حتما خواسته ای یا مطلبی دارد که بگوید کودکی که جیغ می زند همینطور است، حرفی دارد که با زبان های مختلف نتوانسته به شما بزند مجبور است جیغ بزند فقط فکر این نباشید که چرا جیغ می زند، چکار کنم ببینید خواسته ی او چیست؟اگر منطقیست برآورده کنید ولی به او بگویید هر خواسته ای داری آرام بگو وقتی جیغ میزنی متوجه نمی شویم و بعد ازآن بی اعتنایی کنید. 👇 Join @khorshidebineshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️خانومانه هرگز با حرف‌هاي‌تان استقلال همسر خود را زير سوال نبريد حتي اگر واقعا استقلالي در كار نباشد.. مردها به اينكه قوي‌تر از آنچه هستند به نظر برسند نياز دارند. اين نياز همسرتان را برآورده كنيد. از گفتن خاطرات روابط عاشقانه شكست خورده‌تان براي شريك زندگي‌تان خودداري كنيد. براي قدرت دادن به او كافي است از هيچ مرد ديگري صحبت نكنيد، نه اينكه از مردهاي ديگر بد بگوييد... در زندگی زناشویی بهمدیگر اعتماد و احترام بگذارید.. Join @khorshidebineshan
اینجا_زنونه_مردونه_نداریم 🍃 بعد از صحبت با همسرتان،مطمئن شوید که او منظور شما را درست متوجه شده است. 🍃 این کار را با یک سؤال یا پرسیدن متوجه ی منظورم شدی؟ انجام دهید. 🍃 گاهی بسیاری از سوءتفاهم های خرابکار در غفلت از همین اصل بیدار می شوند Join @khorshidebineshan
سلام شبتان مهدوی 🌹14 صلوات🌹 برای سلامتی وظهور اقا بفرستید تا ان شاءالله * تقدیم نگاه مهربانتان شود☺️👇👇👇
مجله تربیتی خورشید بی نشان
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 #بودنت_هست #سهم185 سر خم کرده و دستانش را عصبی در هوا تکان می دهد: - دِ دارم میگم اون
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 - شَله ی شَله ی تو را مرگه ی بگیره... می زهرا جانه یَ خوابه ی بگیره... جانِ دلم! جونم مامان! آروم باشه دختر گلم! جونِ دلِ مامان! زیر زمین پر از خرت و پرت است؛ از دیگ های بزرگِ مسی بگیر تا ریسه های سیر! همه‌ی وسایلش در جای خود مرتب چیده شده اند. به خاطر بمباران، تمیز نگهش داشته اند تا وقتی وضعیت قرمز می شود، بتوانند در آن پناه بگیرند. مَش حیدر روی یک چهارپایه ی چوبیِ کهنه نشسته است و امیرعلیِ جمع شده و ترسیده را در آغوش دارد و سر پسرک را نوازش می کند. سیمین خانوم هم روی سکویی در ضلع غربیِ زیر زمین نشسته است؛ با هر صدای بلندی که خبر از ویرانیِ خانه ای می دهد، دستش را به قلبش گرفته و صدام را نفرین می کند. سپیده و سمیرا و خورشید درون زیر زمین قدم می زنند و کودکانِ ناآرامِ در آغوششان را تاب می دهند. برایشان لالایی می خوانند. به سر و رویشان بوسه می زنند. نوازششان می کنند ولی همه اش با یک صدای مهیب دود می شود! هر بمبی که به زمین می خورد، صدای جیغ و گریه‌ی بچه ها بلندتر می شود. خدا صدام را بکشد! آدم باید این قدر فهم داشته باشد که بداند در یک شهرِ غیرنظامی کودکانِ بی شماری هستند که با هر بمبی که به زمین می رسد، دل های کوچکشان می لرزند! و حیف و صد حیف که خیلی آدم ها این را نمی فهمند! زهرا بیشتر از مطهره و علی بی قراری می کند. صداها گاهی آن قدر نزدیک هستند که بچه ها که هیچ، حتی بزرگترها هم هوسِ گریه و فریاد میکنند! خورشید پشتِ دخترکش را نوازش کرده و مدام همان لالاییِ محلی را کنار گوشش زمزمه می کند تا بلکه آرام بگیرد. شغاله بمیرد! صدام بمیرد که از شغال هم بدتر است! بمب ها بروند به درک که از گرگ ها و آتش ها وحشیتر هستند! اصلاً شهر که گرگ و شغال ندارد؛ یعنی یک چیزهایی هستند که نقش همان گرگ و شغال را در شهرها بازی می کنند اما خیلی درنده تر و خون خوارتر هستند! صدای زنگ در بلند می شود. همه نگاه درمانده و ترسانی به هم می اندازند. در این وضعیتِ ناجور چه کسی جرأت بیرون رفتن و باز کردنِ در را دارد؟!! صدای زنگ تکرار شده و کوبیدن های محکم به دروازه هم همراهش می شوند! مَش حیدر برخاسته و امیرعلی را به سیمین خانوم می‌سپارد. "بسم الله" گویان پله های زیر زمین را بالا می رود. دلِ همه بیشتر به هول و وَلا می‌افتد! مَش حیدر قدم هایش را روی سرامیک ها میکشاند و صدای زنگ و کوبیدن به دروازه هم لحظه ای قطع نمی شود. صدای مهیبی برای یک لحظه همه چیز را متوقف می کند. گوش های مَش حیدر سوت میکشند و تکیه اش را به دیوار می دهد تا سقوط نکند. حتی صدای زنگ زدن هم برای ثانیه ای متوقف می شود. درون زیر زمین هم که زهرا با تمام توان گریه می کند و نفسش برای ثانیه ای میرود! سیمین خانوم که دستش را به قلبش گرفته، احساس خیسی و گرمی روی ران پایش می کند و بوی زننده ای به بینی اش می خورد؛ امیرعلی بیشتر از همیشه در آغوشِ او جمع شده و خودش را خیس کرده است! پسرک بمباران که می شود دیگر مثلِ قبل گریه نمی کند اما گاهی دستِ خودش نیست! دوباره صدای زنگ و کوبیدن به در بلند می شود. مَش حید عزم خود را جزم کرده و دست به دیوار به طرف دروازه می رود. در می گشاید و چهره ی وحشت زده ی آقا تقی و عاتکه خانوم جلوی چشمش پدیدار می شود. باز هم صدایی مهیب ولی این دفعه کمی دورتر! مَش حیدر دروازه را تا آخر باز می کند و بدون کلمه ای حرف، همه به طرف زیر زمین می دوند... ****ادامه دارد... Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 #بودنت_هست #سهم186 - شَله ی شَله ی تو را مرگه ی بگیره... می زهرا جانه یَ خوابه ی بگیره
🦋💐💚💐 ﷽ 💐💚💐🦋 خیر نساء گوشه ی دیوار کز کرده است؛ دخترک زهره ترکانده و به همان سرنوشتِ امیرعلی دچار شده بود! حالا هم گوشه ی دیوار نشسته و چشمان درشتش از همیشه مظلومتر هستند! خورشید دستی به گهواره ی آبی و گهواره ی رنگ چوبی که پدر و مادرش برای علی و زهرا آورده‌اند می کشد و لبخند می زند. وضع بدی بود ولی وقتی مادر و پدرش را دید، نگاهش چراغانی شد و یک ساعتِ تمام در آغوشِ عاتکه خانوم گریه کرد! آقا تقی زهرا را روی دستِ خود بالا می‌برد و از دیدنِ غنچه ی باز شده دخترک می‌خندد. عاتکه خانوم هم نگاه نگرانی به خیر نساء می اندازد و دلش برای مظلومیت و معصومیت دخترکش کباب می شود! خورشید کنار تشکی که علی روی آن خوابیده می‌نشیند: - پس آقا شعبان شَمه رِ بگُوتِ(پس آقا شعبان بهتون گفت) آقا تقی زهرا را پائین آورده و در آغوش می گیرد: -آها! این دفه خا بُمَ با بُگُوته که حبیب وِ رِ جه بخَسه تا اَمه رِ خَبِر هَده و بگوته بیَیم ایجه تی وَر(آره! این دفه که اومده بود گفت که حبیب ازش خواسته که به ما خبر بده و گفته که بیایم اینجا پیشِ تو) خورشید لبخندی از عمق جان می زند؛ حبیب همیشه به فکر او بوده و هست! پر انرژی می گوید: - خا دِ چه خَبِر؟! صُراحی خُبُ؟! اولاد نِدَره؟! ثریا و گلی چه طَرِن؟! ثریا ممحسنِ هَمرَ خا عُروسی ناکُرده؟!(خب دیگه چه خبر؟! صُراحی خوبه؟! بچه نداره؟! ثریا و گلی چه طورن؟! ثریا با محمد حسن که عروسی نکرده؟!) و آقا تقی لبخند به لب به تمام سؤال های او پاسخ می دهد.. از صُراحی می گوید و دخترش که اسمش را فروغ گذاشته اند.. از ثریا و گل نساء می گوید که حالشان خوب است.. از این می گوید که ثریا هنوز هم با محمد حسن عروسی نکرده و حالا همراهِ گل نساء در خانه ی صُراحی هستند تا زمانی که آن ها به روستا برگردند.. از احوالات کوه و روستا و اهالی اش می گوید.. خلاصه ای از همه ی اخبار روستا را به او می دهد و خورشید گاهی لبخند زده و گاهی آه می کشد. برمی خیزد تا لیوانی شربت خنک تهیه ببیند که عاتکه خانوم با لحن نگران و چشمان پرآب، متوقفش می کند: - آی کیجا! تی شو خا باشا جنگ... تی زیندیگیَم خا ای طَره... بمب و تَرسِ و تینایی... دو تا وَچه هَمرَ... آی کیجا! ایجه دِ کوجَ خا تو بومِی؟! آی مَر تِ رِ بِمیره!(آی دختر! شوهرت که رفته جنگ... زندگیتم که این طوریه... بمب و ترس و تنهایی... با دو تا بچه... آی دختر! اینجا دیگه کجاست که تو اومدی؟! آی مادر برات بمیره!) اخم کمرنگی روی پیشانی خورشید نشسته و آه می کشد: - خدا ناکُنه!..(خدا نکنه!) گردن کج می کند و لبخند کمرنگی می زند: - می زیندیگیَم ای طَرِ دَ! تینا نییَم ولی خا... می شو پِر و شو مَر می هوایِ دَرِن!(زندگیِ منم این طوریه دیگه! ولی تنها که نیستم... پدرشوهر و مادرشوهرم هوامو دارن!) سکوت می شود. این حرف ها گرچه واقعیتِ زندگیِ خورشید است اما دل عاتکه خانوم را که آرام نمی کند! بیچاره دخترکش! تقه ای به در می خورد. خورشید از پرده ی کنار رفته ی پنجره می تواند سیمین خانوم را ببیند؛ حتماً برای حال و احوال آمده اند. عاتکه خانوم روسری‌اش را به سر می کشد و خورشید برخاسته و به طرف در می رود. زندگی سخت هست... ولی هست! ****ادامه دارد... Join @khorshidebineshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ‍ ┄┅══🦋🦋﷽🦋🦋 🦋اولین ســـــلام صبــحگاهے تقـــدیم به ســـــاحت قدســـــے قطب عالــم امکان 🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 🦋🌺السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋 🌹 🌹 🦋🌺 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن ، وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🌺🦋 🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐🦋💐 ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌ •••┈✾~🍃♥️🍃~✾┈••• ┄•●❥ @khorshidebineshan
دعای عهد.mp3
9.72M
🌺 ═══✼🍃🌹🍃✼═══ دعای عهد کم حجم ✨🕊الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🕊✨
┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📣 ( پس از پخش شایعات دخالت امام علیه السلام در قتل عثمان در سال ۳۵ هجری این خطبه افشاگرانه را ایراد فرمود.) 🔹پاسخ به شايعات دشمن ♦️اگر به کشتن او (عثمان) فرمان داده بودم، قاتل بودم و اگر از آن باز می داشتم از ياوران او به شمار می آمدم، با اين همه کسی که او را ياری کرد، نمی تواند بگويد که از کسانی که دست از ياری اش برداشتند بهترم و کسانی که دست از ياری اش برداشتند نمی توانند بگويند ياورانش از ما بهترند. من جريان عثمان را برايتان خلاصه می کنم: عثمان استبداد و خودکامگی پيشه کرد و شما بی تابی کرديد و از حد گذرانديد و خدا در خودکامگی و ستمکاری و در بی تابی و تندروی حکمی دارد که تحقّق خواهد يافت. 📜 ، ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄ 📣 (پس از آنکه ضحاک بن قیس از طرف معاویه در سال۳۸ هجری به کاروان حجاج بیت الله، حمله کرد و اموال آنان را به غارت برد، فرمود.) 🔹 علل شكست كوفيان ♦️ای مردم کوفه! بدن های شما در کنار هم، امّا افکار و خواسته های شما پراکنده است؛ سخنان ادّعايی شما سنگ های سخت را می شکند، ولی رفتار سُست شما دشمنان را اميدوار می سازد؛ در خانه هايتان که نشسته ايد، ادّعاها و شعارهای تند سر می دهيد، امّا در روز نبرد می گوييد: ای جنگ! از ما دور شو و فرار می کنيد. آن کس که از شما ياری خواهد، ذليل و خوار است و قلبِ رها کننده ی ما آسايش ندارد. بهانه های نابخردانه می آوريد، چون بدهکارانِ خواهانِ مهلت، از من مهلت می طلبيد و برای مبارزه سسُتی می کنيد. بدانيد که افراد ضعيف و ناتوان هرگز نمی توانند ظلم و ستم را دور کنند و حق جز با تلاش و کوشش به دست نمی آيد. شما که از خانه خود دفاع نمی کنيد چگونه از خانه ديگران دفاع می نماييد؟ و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهيد رفت؟ به خدا سوگند! فريب خورده آن کس که به گفتار شما مغرور شود. کسی که به اميد شما به سوی پيروزی رود با کندترين پيکان به ميدان آمده است و کسی که بخواهد دشمن را به وسيله شما هدف قرار دهد با تيری شکسته تيراندازی کرده است. به خدا سوگند، صبح کردم در حالیکه گفتار شما را باور ندارم و به ياری شما اميدوار نيستم و دشمنان را به وسيله شما تهديد نمی کنم. راستی شما را چه می شود؟ دارويتان چيست؟ و روش درمان شما کدام است؟ مردم شام نيز همانند شمايند؟ آيا سزاوارست شعار دهيد و عمل نکنيد؟ و فراموش کاری بدون پرهيزکاری داشته، به غير خدا اميدوار باشيد؟ 📜 ، ┄═❁✦❀•••🌿🌺🌿•••❀✦❁═┄
🔴 استخدام رانتی دختر نماینده مجلس در وزارت نفت/ رانتی که از زمان زنگنه آغاز شد در دوران اوجی، اوج گرفت! ماجرای استخدام دختر نماینده مجلسی که هیچ حرف و طرح تخصصی در کمیسیون انرژی مجلس نداشت را از زبان یک فعال رسانه ای ببینید ✍️بیداری ملت @bidariymelat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴خواب دیدم که فرج آمده؛ در دولت عشق . . باز فرمانده‌ی قدس است؛ سلیمانیِ ما . .♥️ ✍️ Join @khorshidebineshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 پاسخ به یک شبهه، یک بار برای همیشه ❌ افشاگری نبویان 🎥 بسیار تا انتها ببینید ▪️ماجرای تصویب ۲۰ دقیقه‌ای برجام! ▪️آیا برجام تصمیم نظام بود؟ ▪️آیا ظریف فقط مجری سیاست‌های نظام بود؟ ▪️پس چرا شروط رهبری را زیر پا گذاشت؟ 🔺برجام در هیچ کجای مملکت به رأی گذاشته نشد! آن چیزی که ۲۰ دقیقه‌ای تصویب شد، طرح ۹ ماده‌ای لاریجانی بود! که به همان هم عمل نشد! 🔺ظریف از قبل خودش تعهد بین‌المللی داده بود که این یعنی تصویب آن در داخل هیچ معنی‌ای ندارد! 🔺آقای روحانی با آقای ظریف دعوا می‌کردند که چرا نمی‌توانید جواب اشکالات به برجام را بدهید! 🔺آقای صالحی که گفته بود من مسئولیت شرعی و قانونی برجام را می‌پذیرم، وقتی حقایق برجام را برایشان بازگو کردند، گفتند من مشکل قلبی دارم انقدر توضیح ندهید! 🔺رهبری برجام را با ۲۸ شرط قبول کردند نه ۹ شرط که همان‌ها هم رعایت نشد. ✍️بیداری ملت @bidariymelat
وقتی آیات جنون به خاکِ تعصب، نازل می‌شوند... رمان "آیه‌های جنون" به قلم لیلی سلطانی توسط نشر آداش منتشر شد. این رمان اولین اثر رسمی این نویسنده‌ی جوان است که در سن هفده سالگی قلم زده. آیه‌های جنون روایتگر تعصبات اشتباه، کینه و زخم‌های قدیمی‌ست. ماجرا از کشمش آیه و پدرش شروع می‌شود. کشمکش‌های همیشگی که این بار سر ورود آیه به دانشگاه، شدت گرفته. در این بین، پسر مرموزی به آیه نزدیک می‌شود و حساسیت خانواده را بیشتر می‌کند. آیه مجبور می‌شود میان تبعید و ازدواج، یکی را انتخاب کند. ورود هادی به زندگی آیه، روزهای متفاوتی را رقم می‌زند. آیه متوجه می‌شود هادی مدافع حرم است. هادی، آیه را از زندگی روزمره به سمت عشق و جنگ می‌کشاند. عشقی که بهایش، خون است! اما سایه‌ی آن پسر مرموز هنوز روی سر زندگی آیه سنگینی می‌کند... و این تازه شروع ماجراست!
به توکل نام اعظمش بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عشق❤️ روز و روزگارتون بهشت🌸 بالاخره تموم شد این انتظار... اولین حاصل قلب و ذهن و عمرم تو آغوشم می‌شینه و کنج خونه‌های شما💙 آیه‌ای که نشونه‌ی خداست و اسم لیلی سلطانی رو خیلی سر زبون انداخت. حیف بود به یادگار نمونه. از امروز تا شنبه‌ی آینده پیش فروش رمان آیه‌های جنون شروع می‌شه. کتاب تو ۶۶۶ صفحه، با قیمت ۱۶۹ هزار تومن از نشر آداش چاپ شده. نسخه‌ی چایی سی درصد تغییر داشته و تغییرات رو خیلی دوست دارم😉 تو این یک هفته می‌تونید کتاب رو با تخفیف ویژه و فقط با قیمت ۱۴۳ هزار تومن و ارسال کاملا رایگان از طریق کانال و با امضای خودم خریداری کنید. بعد از این یک هفته اگر بخواید کتاب رو سفارش بدید، با قیمت اصلی پشت جلد و هزینه‌ی ارسال به فروش می‌رسه. پس این فرصت رو از دست ندید! برای سفارش لطفا به آیدی زیر پیام بدید👇🏻 @admiiin39
🔷پرفسور خیراندیش در جلسه دیروز عصر جمعه؛ 🔷این بازی کرونا برای سست کردن و نابودی نسلی بود که می‌خواست جلوی فرهنگ غرب و امپریالیسم جهانی بایستد. 🔷چندین سال قبل هم به طور محدودتر روی ما آزمایش کرده بودند. یک موردش در حج بود که خودم شاهدش بودم. 🔷آب دریا چرا عفونت نمی‌کند و بو نمی‌دهد در صورتی که آب حوض بعد از مدتی خره بسته و بو می‌دهد. رازش شور بودن آب دریا است که اینها نمک طبیعی رو هم از ما دریغ کردند. 🔷صبح عسل آب، شب نمک 📣در جواب خانمی که گفت استاد برامون کارت جعلی واکسن بگیرید گفت؛ 🔷گذشتن از کار باطلی با باطل دیگر حاصل نمی‌شود. بر حق خودتان پافشاری کنید. اونهایی که چهارشنبه رفتند جلوی مجلس در تهران، واقعا همت کردند و کار درستی بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 قدرنشناسی تولیدکننده‌های داخلی لوازم خانگی و افزایش ۳۰ درصدی قیمت‌ها! 🔹فقط دوهفته از دستور رهبری در ممنوعیت واردات لوازم خانگی از کره جنوبی می‌گذرد که تولیدکننده‌های داخلی قیمت‌ها را ۲۰ تا ۳۰ درصد افزایش دادند! 🔸اینکه فکر کنیم تولیدکننده‌های ‎لوازم خانگی ایرانی بخاطر حمایت رهبر انقلاب و نظام که از آبروی خودشان هزینه کردند تا تولید داخلی قوی بشود و زمین نخورد، بخاطر رهبری حاضرند نجیبانه یکی دو سال کمتر سود کنند(نه اینکه سود نکنند یاحتی ضرر داشته باشند تا رشد کنند) خیلی دراشتباهیم!‏ 🔹اساساً اکثر تولید کننده‌های داخلی به فکر نظام و کشور و مردم نیستند. آنچه برایشان ارزش ندارد مردم خودشان است. آنها فقط به سود خود فکر می‌کنند. آنها به سود حداقلی راضی نمی‌شوند. آنها نمی‌خواهند به وسیله افزایش کیفیت و کاهش قیمت، بازار داخلی و بازار کشورهای همسایه را فتح کنند.‏ آنها چون می‌دانند کشور تحریم است و بخاطر جلوگیری از خروج ارز حاضر است به آنها کمک کند، این را به عنوان باج تلقی می‌کنند و کماکان بر همان سیاست کثیف خود پافشاری می‌کنند. تجربه خودروی داخلی و حالا تولیدکننده‌های لوازم خانگی و صنعتی و ... پیش روی چشمان ماست. 🔸به نظر حقیر دولت باید باید ‎واردات خودرو و ‎واردات لوازم خانگی را آزاد کند تا بفهمند "فقط بعد از دوهفته" از دستور رهبری نانجیبانه قیمت‌ها را ۳۰ درصد افزایش ندهند! یا حداقل ممنوعیت واردات را مدت‌دار کنند. مثلاً اعلام کنند تا دوسال یا سه سال فقط ممنوعیت وجود دارد. 🔹نباید خیالِ تولیدکننده داخلی راحت باشد.‏ وگرنه با توصیه اخلاقی و "خواهش می‌کنم" و شعارهای وطنی و ملی و اسلامی، هیچکدام از حضرات سرمایه‌دار تولیدکننده، مردم را مراعات نخواهند کرد و در ‎جنگ اقتصادی حامی ملت نخواهند شد! افزایش ۳۰ درصد قیمت لوازم خانگی بعد از هزینه کردن رهبری از آبروی خود، دهن کجی آشکار بود! 🔸اساساً بازار، توصیه پذیر نیست! قانون می‌خواهد و چارچوب و سیاستگذاری صحیح! ممنوعیت همیشگی واردات نمی‌تواند سیاست دائم باشد. تولیدکننده داخلی باید قدر این حمایت را بداند ولی نمی‌داند. دوست دارد همیشه ‎انحصار باشد تا جنس بی‌کیفیت و گران‌قیمت خود را در بازار غالب کند! ✍️مدرسی یان ✍️بیداری ملت @bidariymelat