eitaa logo
مجله تربیتی خورشید بی نشان
828 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.3هزار ویدیو
354 فایل
ارتباط با مدیر کانال @mahdavi255
مشاهده در ایتا
دانلود
گفتیم رشد مثل بتن است و تربیت قالب بتن. تربیت ما طوري بايد قالب بندي و پي ريزي كنيم كه خود صاحبخانه ياد بگيرد و بقيه كار را ادامه دهد. ساختمان شخصيت را نمي توانيم به يك مقاطعه كار واگذار كنيم. يكي از اشتباهات بزرگ والدين اين است كه مي خواهند رشد و تربيت فرزندان شان را به ديگران واگذار كنند و به مقاطعه كار بسپارند مثل مهد، كلاس ها، مدارس و....بعضي از جنبه ها را مي توان به آن ها سپرد ولي بتن ريزي را نمي توان سپرد. شخصيت كودك در خانواده شكل مي گيرد. پي، اصل و اصول و سقف و مهمترين طبقه ي ساختمان تربيت كودك در خانواده شكل مي گيرد.ممكنه كه براي زدن درب و پنجره و تزئينات كمك بگيريم ولي يراي پي ريزي و ستون ها نمي توانيم. پس بايد بتن ريزي و قالب بندب بلد باشيم و طوري عمل كنيم تا خود كودك ياد بگيرد كه ادامه راه را خودش برود چون ما تا يك سني مسئول هستيم و بعداز آن به عهده ي خودش بايد بگذاريم. اگر مي خواهيد ساختمان تربيت كودك شما برج شود بايد خودش بتن ريزي را بياموزد و ادامه دهد (ادامه دارد... ) {قسمت 11} (مباحث کودک متعادل ) join @khorshidebineshan
يك نگاه ديگر به تربيت كه تربيت در آن به معني شكل دادن است، نگاه سفالگري است. سفالگر به گِل شكل مي دهد و كوزه يا گلدان مي سازد؛ پس اول بايد خاك و آب و گل داشته باشد، اگر يكي از اين موارد وجود نداشته باشد كوزه اي وجود نخواهد داشت و سفالگري هم وجود نخواهد داشت. گِل تمثيل شخصيت و وجود كودك است. گِل و شكل دادن بايد هماهنگ باشند. 6 سال اول زمان تربيت نيست، زمان ايجاد گِل براي سفالگري است نه زمان شكل دادن. 6 سال اول زمان گِل درست كردن است. ما هنوز گل درست نكرده مي خواهيم به آن شكل دهيم. هنوز خاك و آب را درست با هم مخلوط نكرده ايم، مي خواهيم يك گلدان شيك و قشنگ درست كنيم. بعد اين گلدان براي تمام عمرش يك گلدان شكننده مي شود چون گِلش درست به عمل نيامده است. اول بايد گِل ساخته شود بعد شكل داده شود. گاهي ما به جای این كه گِل درست كنيم، يك حباب گِلي درست مي كنيم درست مثل بادكنك. بعد هم نمي توانيم به آن شكل دهيم چون دست بزنيم، خواهد تركيد. امروزه خيلي از بچه هاي ما مثل بادكنك رشد مي كنند و يك حباب گلي هستند و اين بچه ها  را نمي توان تربيت كرد چون در 6 سال اول به جاي اين كه يك توده گِلي درست كنيم، يك مشت گِل درست كرده ايم و اين يك مشت گِل را هم دائم باد كرديم و يك بادكنك گِلي ساختيم. در حال حاضر مشكل ما با جوانان اين است كه يك حباب باد كرده اند و تحمل فشار ندارند. پايه هاي شخصيت زیر 6 سال ساخته مي شود به همين دليل در 6 سال اول گِل مهم است. {قسمت12} [مباحث کودک متعادل ] @khorshidebineshan کانال تربیتی
اگر ما رشد را ستون فرض كنيم، تربيت مي شود قالب بتن ساختن. اگر رشد را گُل فرض كنيم، تربيت مي شود هرس كردن. اگر رشد را شكل دادن (سفالگری)  فرض كنيم، تربيت مي شود گِل درست كردن. و اگر رشد را جاده ببينيم چون گفتيم رشد يعني حركت و حركت در جاده اتفاق مي افتد، "امنيت" جاده را صاف و هموار مي كند و تربيت آن را علامت گذاري مي كند پس تربيت مي شود رعايت علامت گذاري. دو كلمه اي كه هميشه تأكيد مي کنم                              اخلاق  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ادب اخلاق يعني علامت گذاري جاده ي رشد. يك راننده زماني ايمن عمل خواهد كرد كه به علائم آن جاده هنگام رانندگي توجه كند. عمل به علائم يعني عمل به اخلاق كه مي شود تربيت. اگر به اين علائم بي توجه باشيم دچار حادثه خواهيم شد و اگر زياده روي كنيم و دچار وسواس شويم باز هم گرفتار حادثه خواهيم شد. ما گاهي اصلاً توجه به تربيت كودكمان نداريم و گاهي هم اصلاً از اين توجه بيرون نمي آييم و اين عين افراط و تفريط است. تربيت يعني ايمن سازي جاده رشد و اخلاق يعني علامتگذاري. جوامعي كه اخلاق ندارند و علامتگذاري نمي كنند به بيراهه كشيده مي شوند.  رانندگي بدون علامت ها، رانندگي خطرناكي مي شود كه دچار انحراف خواهد شد. ما از بعضي از كلمات ذهنيت خوبي نداريم مثلاً وقتي ميگيم اخلاق، ياد نصيحت و موعظه و.. مي افتيم اما منظور ما اين نيست. اخلاق بر پايه ي اصول و ارزش ها است و برپايه ي ارزش هاي يك جامعه است. اين ارزش ها باعث مي شود كه ما از جاده ي زندگي به انحراف كشيده نشويم. اما وقتي ما اين ارزش ها را نمي بينيم و سنت ها را طرد مي كنيم و وقتي اصل و اصول را نمي شناسيم، به طبع اخلاق را هم نمي بينيم در نتيجه امكان  انحراف و خطر زياد مي شود. اگر قرار است كه بچه هاي ما در جاده ي زندگي رانندگي ياد بگيرند و رشد كنند اول بايد علائم را بشناسند. هنگام اخذ گواهينامه چه كار مي كنيم؟ امتحان آيين نامه مي دهيم. {قسمت14} [مباحث کودک متعادل ] 👈کانال تربیتی @khorshidebineshan
ما دو نوع تربيت داريم:    ا- تربيت بيروني     2- تربيت دروني بچه هاي ما بايد از درون، خودشان را كنترل كنند و تربيت بايد معطوف به تربيت دروني باشد. سيستم تربيتی روي درون بچه ها بايد كار كند. در تربيت دروني كودك آگاهي و خردمندي بدست مي آورد و در تربيت بيروني ترس و شرطي شدن را به دست مي آورد. مخروط را به ياد آوريد پايين ترين لايه ي ذهن انساني با بالا ترين لايه ي ذهن حيوان برابر است بنابراين در جاهايي باهم وجه اشتراك پيدا مي كنند. ذهن  _الهي _ انساني ---- حيواني   ---- نباتي تربيت بيروني و ايجاد ترس به پايين ترين لايه ي ذهن انسان برمي گردد مثل روش هايي كه براي تربيت حيوانات به كار مي برند چون حيوانات هم ذهن دارند و مي آموزند و شرطي مي شوند و عمل مي كنند. ما خيلي وقت ها بچه هايمان را با تربيت بيروني تربيت مي كنيم در حالي كه اين روش تربيت حيوانات است و روش انساني نيست. شايد يك جاهايي از شرطي شدن براي تربيت بشود استفاده كرد اما از ايجاد ترس مطلقاً استفاده نمي كنيم. انسان ها بايد به خاطر عزت نفس درونيشان، خلاف نكنند. {قسمت15} [مباحث کودک متعادل ] 👈کانال تربیتی @khorshidebineshan
نشست تربیت كلمه ي تربيت را كه مي شنويد چه چيزهايي به ذهنتان خطور مي كند؟ حاضرين: بكن و نكن، چهارچوب، قانون، مجازات و تنبيه. استاد: حالا من هر وقت اين كلمه را مي شنوم نميدونم چرا "كتك"به ذهنم مي آيد. تربيت هيچ كدام اين ها نيست بلكه تربيت يعني پرورش،‌ از ريشه ي رب و مربي مي آيد. پرورش در درون خودش زايش و رشد و رويش و شكوفايي دارد. در حالي كه تربيت از نظر ما يعني شكل دادن. اين كار را بكن و آن كار را نكن تربيت نيست بلكه مانع تربيت است. همان طور كه قبلاً گفتيم 4 عامل مانع تربيت هستند: نظم، نظافت، آموزش و تربيت. برداشت هاي اشتباه و نادرست ما از اين 4 عامل باعث بهم خوردن تعادل كودك مي شود. ما تربيت را هم مثل نظم ايستا مي بينيم،‌ شكل دادن و تراشيدن مي بينيم، در حالي كه تربيت، پرورش است. چرا ما اين نگاه را به تربيت داريم؟ و مي گوييم تربيت يعني پرورش؟ به دليل سنت هايي كه داشتيم. تربيت بر پايه ي سنت و فرهنگ است. پس اول فرهنگ را با هم بررسي مي كنيم. به نظر شما فرهنگ يعني چي؟ فرهنگ يك كلمه ي فارسي است كه از فره مي آيد و به معني شكوه و جلال و فر و شوكت است. فرهنگ يك ملت شكوه و جلال آن ملت است. فرهنگ نقطه ي اوج يك جامعه است. فرهنگ روشن كننده ي فضاي زندگي ما است و يك نقطه ي اوجي است كه انسان در هر جامعه اي بايد به آن برسد. نوري است كه از بالا مي تابد و مسير را روشن مي كند. (ادامه دارد... ) #{قسمت1} [مباحث کودک متعادل ] #کانال_تربیتی_خورشید_بی_نشان Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
نشست تربیت كلمه ي تربيت را كه مي شنويد چه چيزهايي به ذهنتان خطور مي كند؟ حاضرين: بكن و نكن، چهارچوب
در جامعه ما ميگيم كه فرهنگ ما خراب شده، يا ميگيم فرهنگ مردم آزاري و غيره، اين كاملاً اشتباه است فرهنگ هيچ وقت آلوده نمي شود بلكه هميشه در اوج است. آن چيزي كه خراب و آلوده مي شود،"هنجار" است يعني برداشت اشتباه از فرهنگ.  فرهنگ يك جامعه فر و شكوهي است كه آن جامعه دارد و آن را هدايت مي كند كه ما در ايران مي گوييم فره ايزدي. فرهنگ همان اصل و اصول يك جامعه است. اصل يك نقطه ي اوج است و مقدس است. مقدس يعني پاك ترين، منزه. بنابراين فرهنگ آلوده و خراب نمي شود. مشكل ما اين است كه فرهنگ خودمان را نمي شناسيم. فرهنگ هميشه زنده است. اگر به دنبال كودك آرزو هايمان هستيم بايد بچه هايي تربيت كنيم كه با فرهنگ باشند. با فرهنگي اين نيست كه كتاب زياد بخوانند بلكه بايد فره و شوكت داشته باشند، شكوه و جلال و عظمت پيدا كنند و در مسير عظمت حركت كنند. در يك جامعه اصل و اصول يك نقطه ي مقدس است كه اصلاً قابل تغيير نيستند. يكي از نقاط برجسته ي فرهنگ ايراني، يكتاپرستي است. ايرانيان در زمان هاي خيلي قبل از اسلام هم هيچ وقت دوگانه پرست يا بت پرست و غيره نبودند و ما در ايران برده داري نداشتيم به همين دليل جنگ برده ها نيز نداشتيم اما در يونان باستان برده داري و جنگ برده ها مرسوم بوده است همان جنگ گلادياتورها كه الآن در ادامه ان مسابقات فوتبال را داريم. گلادياتورها به ميدان مي آمدند و مي جنگيدند تا مردم را شاد كنند منتهي امروزه در فوتبال انساني تر شده و ديگه همديگر را نمي كشند فقط همچين مي زنند كه طرف ديگر نتواند بلند شود. به همين دليل است كه شخصاً معتقدم ما هرگز در فوتبال موفق نمي شويم چون اصلاً ريشه ي برده داري در فرهنگ ما وجود ندارد ما ريشه ي جنگ گلادياتورها نداريم و اين نقطه ي برجسته ي فرهنگ ما است. (ادامه دارد... ) {قسمت2} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
در جامعه ما ميگيم كه فرهنگ ما خراب شده، يا ميگيم فرهنگ مردم آزاري و غيره، اين كاملاً اشتباه است فرهن
وقتي ادعا مي كنيم كه بايد يك رويكرد پرورش كودك مبتني بر فرهنگ بومي كشور خودمان داشته باشيم، اول بايد فرهنگ را بشناسيم.  فرهنگ پاك و قدسي است و هيچ زماني آلوده و ناپاك نمي شود، برد و باخت در آن وجود ندارد. مسائلي كه امروزه در دنيا با عنوان فرهنگ باب شده مثل فوتبال، فرهنگ نيست بلكه هنجاري است كه مسري شده است. كاركردها و روش ها بر پايه ي فرهنگ مي شوند "سنت" و سنت مي شود ارزش ها. ما يك جامعه ي سنتي هستيم و سنت ديرينه اي داريم. ارزش ها سنت هاي ما هستند. وقتي مي گوييم سنتي ياد چي مي افتيد؟ قديمي، كهنه، بوي ناگرفته، بي مصرف!! تا به حال يك درخت را در بهار ديديد كه پر از شكوفه مي شود؟ چه قدر زيبا است؟ از ديدنش لذت برده ايد؟ حظ كرده ايد؟ اين يك سنت است. شكوفه ي درختان در فصل بهار يك سنت الهي است. سنتي كه نو مي شود. سنت ها بايد جديد شوند. خوب معلومه شكوفه اگر 5 سال روي درخت بماند ديگر آن زيبايي را ندارد. در بطن سنت، نو شدن است اگر نو و جديد نشود تبديل به تحجر مي شود و دقيقاً مشكل ما با سنت نيست بلكه با تحجر است. امروزه در مسئله ي پرورش و تربيت كودكان آشفته و كلافه هستيم چون سنت مان را نمي شناسيم و مبنا و اصول نداريم. با سنت مخالفت مي كنيم چون آن را نمی شناسیم. كتك زدن بچه ها سنت و روش سنتي نيست بلكه يك هنجار قديمي است. اين يك اشتباه كلامي رايج است كه مي گوييم در تربيت سنتي كتك وجود دارد. سنت بر پايه ي فرهنگ و ارزش است و خشونت در آن وجود ندارد. (ادامه دارد...) {قسمت3} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
وقتي ادعا مي كنيم كه بايد يك رويكرد پرورش كودك مبتني بر فرهنگ بومي كشور خودمان داشته باشيم، اول بايد
ما در مورد علم هم دچار هنجارهاي علمي هستيم. قديم مي گفتند: كتك نزنيد و پدرسالاري نباشد، امروزه ميگن كتك بخوريد و كودك سالاري باشد؛ خوب اين هم يك هنجار است و امروزه خيلي از روش هاي تربيتي كودكان هنجاري شده است. هنجار يعني مُد. و خودمان هم نمي دانيم چرا؟ ديديد چقدر در مقابل بچه ها منفعل هستيم و نمي دانيم كه بالاخره چه كار كنيم؟ بزنيم يا نزنيم؟ ببوسيم يا نبوسيم؟ و اصلاً نمي دانيم كه چه كار كنيم. سنت ها ارزش هاي ما هستند كه بايد جديد شوند؛ اگر جديد نشوند تبديل به تحجر مي شوند. جديد شدن با متجدد شدن و تجدد، فرق مي كند. مدرن به معني تجدد است،‌ ما نمي توانيم مدرن شويم؛ ما بايد جديد شويم. تجدد مثل تجمل است. جمال يعني زيبايي و تجمل يعني زيبايي ساختگي و تظاهر به زيبايي. تجمل، تظاهر به زيبايي است نه خود زيبايي. تجدد هم جديد شدن نيست بلكه روش هايي است كه ريشه ندارند. تجدد در اروپا به وجود آمد و مسائلي دارد كه اين جا جاي بررسي آن نيست ولي ما متجدد نيستيم، ما مدرن نيستيم، ما سنتي هستيم كه بايد سنتي به روز شويم. روزآمد و به هنگام، سنتي كه از علم استفاده مي كند. علوم اثبات شده را مي گيرد و مرتب زايش دارد. (ادامه دارد... ) {قسمت4} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
ما در مورد علم هم دچار هنجارهاي علمي هستيم. قديم مي گفتند: كتك نزنيد و پدرسالاري نباشد، امروزه ميگن
بعد از ارزش ها، مهارت ها مي آید. مهارت ها تكنولوژي و علوم آموزشي و تجربي و اطلاعات هستند كه بايد آموخته شوند و در سطح جهان مبادله شوند. ارزش ها و مهارت ها قابل دريافت هستند ولي اصل و اصول به هيچ وجه. جامعه اي كه اصل و اصول نداشته باشد، ارزش و مهارت هم ندارد. اصل و اصول ريشه هستند. اگر ريشه نباشد، ساقه ها درست بار نخواهند آمد. ما از دوره ي مشروطه به بعد نزدیک 100سال است كه داريم سعي مي كنيم متجدد شويم، آيا شديم؟ آيا آرامش داريم؟ علم و تكنولوژي گسترش پيدا كرده ولي آيا آرامش داريم؟ خير. چون آرامش از اصل و اصول مي آيد. اگر به درخت تشبيه كنيم، آرامش از ريشه مي آيد و اگر به مخروط تشبيه كنيم، آرامش از بالاترين بُعد مخروط مي آيد. آرامش از بالا و از امر قدسي مي آيد از او بايد بگیریم. ابعاد پايين مخروط، ارزش ها و مهارت ها را بايد تبادل كنيم. مثل كار خوبي كه سازمان ملل انجام داده و 12 ارزش زندگي را به جهان معرفي كرده است كه البته من معتقدم كه در منابع سنتي خودمان خیلی ارزش هاي بيشتري وجود دارد. علم در انحصار هيچ كس نيست و مي توانيم علم و تكنولوژي را با هم مبادله كنيم و بهره ببريم. هر فردي بايد اصل و اصول خودش را بشناسد و برايش شفاف باشد. ما نمي توانيم بگوييم كه چي بايد باشد اما مهم است كه هر كس واضح بداند كه اگر نقطه ي نگاه و اصل او پول است، آن را بشناسد. اگر علم است، ‌واضح بداند كه نقطه نگاه او علم است و اگر خدا است بدانيم كه خدا است. خيلي وقت ها ما ادعا مي كنيم كه اصل و نقطه ي نگاه ما خدا است اما بعد كه عميق تر مي شويم مي بينيم كه خدا را در خدمت پول مي خواهيم. در اين عرفان هاي جديد بسيار ديده مي شود كه گفته مي شود بخواه و فقط از خدا بخواه تا ميلياردر شوی. جوان هاي ما امروزه خدايي را مي پرستند كه آن ها را ميلياردر كند. (ادامه دارد... ) {قسمت5} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
بعد از ارزش ها، مهارت ها مي آید. مهارت ها تكنولوژي و علوم آموزشي و تجربي و اطلاعات هستند كه بايد آمو
چگونه بر پايه ي سنت ها روش استخراج مي كنيم؟                                                        روش هاي فرزندپروري در ايران وارداتي و ترجمه است. بحث خوب و بد بودن اين منابع نيست چون همه ي اين منابع علمي و صحيح هستند و تا حيطه ي مهارت ها براي ما لازم هستند، اما هيچ كدام وارد حيطه ي اصل و اصول نمي شوند به همين دليل ابهام ايجاد مي كنند. كتاب هاي ترجمه شده بر پايه ي رويكردهاي متفاوتي نوشته شده اند و همگي نيز نويسنده هاي عالم و حاذقي دارند كه حق بر گردن بشريت دارند ولي ممكن است كه نظرياتشان خلاف يكديگر باشد. ما اين نظريات متعارض را مي خوانيم و در نهايت خودمان هم دچار ابهام و تعارض مي شويم چون اين نظريات بر پايه ي اصل و اصولي است كه آن نويسندگان به آن ها معتقدند و ما نمي دانيم كه آن اصل و اصول چيست. و ممكن است كه با اصل و اصول ما هماهنگ نباشند. بنابراين تعارض ايجاد مي كنند. تعارض در تعارض اين آشفته بازاري را كه امروزه در جامعه حاكم است را ايجاد مي كند. نمي دانيم كه با بچه مان چه كار كنيم؟ كلاس يك چيزي ميگه! دخترخاله مان از امريكا چيز ديگري مي گويد! در ژاپن با بچه ها گونه اي ديگر رفتار مي شود و در نهايت نمي دانيم چه كار كنيم و مرتب با بچه دعوا داريم و دور خودمان مي چرخيم. (ادامه دارد... ) {قسمت6} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
چگونه بر پايه ي سنت ها روش استخراج مي كنيم؟                                                        ر
كتاب هاي 12 ارزش زندگي يونسكو در ايران ترجمه و به چاپ رسيده است و در حال حاضر در مهد ها در حال آموزش هستند كه بسيار كار زيبا و درستي است. يكي از ارزش هايي كه سازمان ملل اعلام كرده است "احترام" است. و يكي از مفهوم هايي كه اين سازمان در مورد احترام گفته: ديگرپذيري، پذيرش ديگران با هر رنگ پوست و مليت و دين و.... است و گفته كه انسان ها احترام دارند. و مفهوم ديگر احترام به طبيعت است. احترام از حريم مي آيد. حريم يعني فضايي كه متعلق به آن فرد يا پديده است و هيچ كس حق ندارد وارد آن شود،‌ مگر اين كه مُحرم باشد. و براي اين كه مُحرم باشد و وارد حريم شود، ‌قبل از آن بايد مُحرم شود. دوستي تعريف مي كرد كه وقتي مي خواستند به مكه مشرف شوند اول به ميقات رفتند و محرم شدند، از ايشان پرسيدم مُحرم شدن چيست؟ و چه كارهايي انجام داديد تا محرم شويد؟ و ايشان توضيح دادند كه غسل كردند، دعاي مخصوص خواندند، احرام پوشيدند بعد وارد حرم شدند. گفتم اول غسل كرديد! يعني جسم را مي شوييم، بعد روح را مي شوييم و هر آن چه غير از حريم الهي است از خود خارج مي كنيم، چه يك فكر باشد، يا دلبستگي ها باشد همه را كنار مي گذاريم و با احرام وارد حرم امن مي شويم. گفتم حالا از دل اين مراسم براي زندگي روزمره روش درآوريم. پدر يا مادر مي خواهند وارد خانه شوند قبل از اين كه زنگ بزنند يا كليد را بچرخانند، چند لحظه مكث كنند چون در حال وارد شدن به حرم خانه هستند كه حريم خانواده است. آيا مُحرم شده ايم كه وارد شويم؟ چه قدر امروزه مي گويند كه فكرها و درگيري ها و مسائلت را پشت درب بگذار و بعد با روي باز و شاد وارد منزل شو! حالا به اين زيبايي ما در سنت خودمان داريم كه بايد مُحرم شد، هر آن چه آلودگي از صبح تا حالا با خودت آورده اي بيرون بگذار، غسل كن، ذكر بگو و روحت را تصفيه كن و پاك كن،‌ بعد با آرامش درب را باز كن حالا مُحرم شدي و مَحرم هستي، وارد شو. در فضاي يك چنين خانواده اي، خشونت چگونه ممكن است اتفاق بيفتد؟ وقتي همه حريم ها را بشناسند و به آن احترام بگذارند. {قسمت7} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
كتاب هاي 12 ارزش زندگي يونسكو در ايران ترجمه و به چاپ رسيده است و در حال حاضر در مهد ها در حال آموزش
خدمت خانم فرماني كلاس مي گذراندم، ايشان فرمودند: كودك در اتاقش مشغول بازي است، درب بزنيد بعد وارد شويد!! "عزيزم اجازه هست بيام تو" ما چنان در اتاق كودك رفت و آمد مي كنيم كه انگار نه انگار كه اين جا اتاق كودك است و هر كار دلمان مي خواهد مي كنيم. هيچ عيبي ندارد مي توانيم به كارمان ادامه دهيم و اصلاً هم از كودك اجازه نگيريم ولي كودك ما چگونه بايد حَرَم و حريم و حرمت ها را ياد بگيرد؟ وقتي خودش حريم ندارد؟!!! وقتي عصباني مي شويم و چشمانمان را مي بنديم و دهانمان را باز مي كنيم و  همه ي حريم ها را مي شكنيم چگونه مي توان انتظار داشت كه كودك احترام را ياد بگيرد؟؟؟ منظور ما از اين كه مي گوييم از دل سنت ها روش درآوريم همين است. در زندگي نامه آيت ا... قاضي طباطبايي از عرفاي صد سال پيش مي خواندم كه هر ووقت كودكي وارد مي شد به احترام آن كودك ايشان از جايشان بلند مي شدند و سلام مي كردند؛ هر چند دفعه كه كودكي وارد مي شد باز هم ايشان بلند مي شدند و به آن ها اداي احترام مي کردند. اطرافيان اعتراض كردن كه آخه شما بزرگتر هستيد و مقاماتي داريد چرا اين كار را مي كنيد، فرمودند: اگر من الآن اين احترام را به اين كودكان نگذارم، از كجا بايد اين ها ياد بگيرند كه به ديگران احترام بگذارند؟ (ادامه دارد... ) {قسمت8} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
خدمت خانم فرماني كلاس مي گذراندم، ايشان فرمودند: كودك در اتاقش مشغول بازي است، درب بزنيد بعد وارد شو
گفتيم تربيت يعني پرورش دادن، ايجاد كردن، توليد كردن. ما سه تا نگاه به تربيت داريم. بلا استثناء در هرجا و هر كلاسي، كودك آرزوها را بررسي كرديم و من طبق روال گفته هاي حاضرين را ستون بندي مي كنم، هميشه يك ستون آرزوها بلندتر از بقيه ستون ها مي شود و اين ستون، ويژگي هايي است كه مربوط به شخصيت است كه نشان مي دهد بخش شخصيت بيشترين دغدغه ي والدين است اما والدين بيشترين وقت و زمان را روي بخش شناخت مي گذارند. اين شكل چهار بُعد اصلي كودك يا انسان را نشان مي دهد.    بعد معنوي      شخصيت    شناختی ( فكري )      عاطفی (احساسي )    جسمي ( مادي ) اما والدين بيشترين زمان را روي ابعاد جسمي و شناختي مي گذارند تا بچه ها خوب بخورند و خوب بپوشند و خوب درس بخوانند و زمان كمتري روي ابعاد معنوي و عاطفي تمركز مي كنند ولي وقتي مي پرسيم چگونه كودكي مي خواهيد و آرزو داريد فرزندتان چگونه باشد؟ و كودك آرزوهايتان كيست؟ همه در حيطه ي مابين معنوي و عاطفي كه بُعد شخصيت است تمركز مي كنند. چون براي ما شفاف نيست كه چه مي خواهيم و چه كار مي خواهيم كنيم. همه ي انسان ها فطرت دارند و فطرت به اصل و اصول برمي گردد و ما بر اساس فطرت دوست داريم كه كودكمان در ابعاد معنوي و شخصيت قوي باشد؛ اما هنجارهاي اجتماعي مثل كلاس ها، كنكور، بدنسازي، تحصيلات و غيره ما رابه سمت ابعاد شناختي و جسمي مي كشاند و متمركز مي كند. ما در اين ابعاد تلاش مي كنيم ولي دلمان مي خواهد كه فرزندمان در ابعاد بالا باشد. هر جا كه بخواهيم كودكمان حضور داشته باشد و رشد كند، خودمان هم بايد آن جا حضور داشته باشيم. اين 4 بُعد همه با هم بايد هماهنگ باشند. ولي ما دچار ناهماهنگي هستيم. تمام تلاش ما در رويكرد كودك متعادل اين است كه فرزندان ما در  همه ي ابعاد رشد متعادل داشته باشند. (ادامه دارد... ) {قسمت9} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
گفتيم تربيت يعني پرورش دادن، ايجاد كردن، توليد كردن. ما سه تا نگاه به تربيت داريم. بلا استثناء در هر
اولين نگاه به تربيت نگاه بتن و قالب بتن است. رشد مثل بتن است و تربيت مثل قالب بتن.  رشد بستر است و تربيت قالب رشد است. ما براي اين كه ساختمان شخصيت كودك را بسازيم به چه چيزهايي نياز داريم؟ قالب و بتن. قالب تربيت است و بتن رشد است. اگر قالب بندي متناسب با رشد نباشد و كوچك باشد، بتن از بين مي رود و ساختمان كوچك شكل مي گيرد. و اگر بيش از اندازه بزرگ باشد باز هم ، ستوني شكل نمي گيرد و تجمع بتن انباشته شده و زشت را خواهيم داشت.ما احتياج به تربيتي متناسب با رشد داريم به همين دليل لازم است كه مراحل رشد را بدانيم. يكي از جنبه هاي مهم دانش والديني و پدري و مادري، شناخت جنبه هاي رشد است. چون قالب بتن براي كودك 2 ساله يك جور است و براي كودك 5 ساله جور ديگر و الي آخر. قالب بتن براي اصل كه پي است يك جور است و براي اصول كه ستون ساختمان است يك جور و براي ارزش ها كه طاق است جور ديگر. اگر ما بخواهيم فقط روي اصول تمركز كنيم، هرچه بتن است در پي ريخته مي شود و يك چيز عجيب و غريب ساخته مي شود كه شكل ساختمان نخواهد بود. پي و ستون و طاق يعني اصل و اصول و ارزش ها كه بايد تناسب داشته باشند و قالب بندي مناسب باشد. (ادامه دارد... ) {قسمت10} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
اولين نگاه به تربيت نگاه بتن و قالب بتن است. رشد مثل بتن است و تربيت مثل قالب بتن.  رشد بستر است و
گفتیم رشد مثل بتن است و تربیت قالب بتن. تربیت ما طوري بايد قالب بندي و پي ريزي كنيم كه خود صاحبخانه ياد بگيرد و بقيه كار را ادامه دهد. ساختمان شخصيت را نمي توانيم به يك مقاطعه كار واگذار كنيم. يكي از اشتباهات بزرگ والدين اين است كه مي خواهند رشد و تربيت فرزندان شان را به ديگران واگذار كنند و به مقاطعه كار بسپارند مثل مهد، كلاس ها، مدارس و....بعضي از جنبه ها را مي توان به آن ها سپرد ولي بتن ريزي را نمي توان سپرد. شخصيت كودك در خانواده شكل مي گيرد. پي، اصل و اصول و سقف و مهمترين طبقه ي ساختمان تربيت كودك در خانواده شكل مي گيرد.ممكنه كه براي زدن درب و پنجره و تزئينات كمك بگيريم ولي يراي پي ريزي و ستون ها نمي توانيم. پس بايد بتن ريزي و قالب بندب بلد باشيم و طوري عمل كنيم تا خود كودك ياد بگيرد كه ادامه راه را خودش برود چون ما تا يك سني مسئول هستيم و بعداز آن به عهده ي خودش بايد بگذاريم. اگر مي خواهيد ساختمان تربيت كودك شما برج شود بايد خودش بتن ريزي را بياموزد و ادامه دهد (ادامه دارد... ) {قسمت 11} (مباحث کودک متعادل ) join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
گفتیم رشد مثل بتن است و تربیت قالب بتن. تربیت ما طوري بايد قالب بندي و پي ريزي كنيم كه خود صاحبخانه
يك نگاه ديگر به تربيت كه تربيت در آن به معني شكل دادن است، نگاه سفالگري است. سفالگر به گِل شكل مي دهد و كوزه يا گلدان مي سازد؛ پس اول بايد خاك و آب و گل داشته باشد، اگر يكي از اين موارد وجود نداشته باشد كوزه اي وجود نخواهد داشت و سفالگري هم وجود نخواهد داشت. گِل تمثيل شخصيت و وجود كودك است. گِل و شكل دادن بايد هماهنگ باشند. 6 سال اول زمان تربيت نيست، زمان ايجاد گِل براي سفالگري است نه زمان شكل دادن. 6 سال اول زمان گِل درست كردن است. ما هنوز گل درست نكرده مي خواهيم به آن شكل دهيم. هنوز خاك و آب را درست با هم مخلوط نكرده ايم، مي خواهيم يك گلدان شيك و قشنگ درست كنيم. بعد اين گلدان براي تمام عمرش يك گلدان شكننده مي شود چون گِلش درست به عمل نيامده است. اول بايد گِل ساخته شود بعد شكل داده شود. گاهي ما به جای این كه گِل درست كنيم، يك حباب گِلي درست مي كنيم درست مثل بادكنك. بعد هم نمي توانيم به آن شكل دهيم چون دست بزنيم، خواهد تركيد. امروزه خيلي از بچه هاي ما مثل بادكنك رشد مي كنند و يك حباب گلي هستند و اين بچه ها  را نمي توان تربيت كرد چون در 6 سال اول به جاي اين كه يك توده گِلي درست كنيم، يك مشت گِل درست كرده ايم و اين يك مشت گِل را هم دائم باد كرديم و يك بادكنك گِلي ساختيم. در حال حاضر مشكل ما با جوانان اين است كه يك حباب باد كرده اند و تحمل فشار ندارند. پايه هاي شخصيت زیر 6 سال ساخته مي شود به همين دليل در 6 سال اول گِل مهم است. {قسمت12} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan.
مجله تربیتی خورشید بی نشان
يك نگاه ديگر به تربيت كه تربيت در آن به معني شكل دادن است، نگاه سفالگري است. سفالگر به گِل شكل مي ده
نگاه سوم به تربيت نگاه باغبان وگُل است. باغبان يك بوته گُل مي كارد، جوانه مي زند و بيرون مي آيد و بعد به حدي از رشد كه رسيد هرس مي كند. قبلاً هم گفتم كه استعداد در همه انسان ها يكسان است و همه به يك ميزان استعداد دارند. در استعداد ها هيچ تفاوتي بين انسان ها نيست. از طرف ديگر واقعيتي هم وجود دارد كه همه ي استعداد هاي ما در طول زندگي شكوفا نمي شود. دوران كودكي دوراني نيست كه ما استعداديابي كنيم. امروزه مي بينيم كه آگهي مي كنند و پول مي گيرندكه از دو سالگي بياييد تا ما فرزندتان را استعداد يابي كنيم. چه استعدادي را مي خواهيد پيدا كنيد؟ كودك همه ي استعدادها را دارد پول هم لازم نيست بدهيد. كودكان همه ي استعدادها را دارند، محيط زندگي بايد غني باشد تا استعدادها پرورش پيدا كنند. كودك مثل بوته اي است كه تازه بيرون آمده، اجازه دهيد اين بوته هر چه قدر كه مي تواند شاخه بزند. بله ممكن است بوته جنگلي و وحشي شود، اجازه دهيد كه بشود نترسيد! جنگلي شدن به منظور علف هرز شدن نيست. ما علف هاي هرز و آفت ها را مي گيريم ولي خود بوته را هرس نمي كنيم. 6 سال اول موقع هرس نيست؛ بگذاريد بوته بيرون بيايد و كامل شود. بله امكانات ما اجازه نمي دهد و ممكن است كه بعضي از شاخه ها خود به خود هرس شوند اما بعضي ها نيز بيشتر تربيت مي شوند. تربيت يعني هرس كردن و درست كردن. و در نهایت تربیت یعنی ایمن سازی جاده ي رشد. (ادامه دارد... ) {قسمت13} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
نگاه سوم به تربيت نگاه باغبان وگُل است. باغبان يك بوته گُل مي كارد، جوانه مي زند و بيرون مي آيد و بع
اگر ما رشد را ستون فرض كنيم، تربيت مي شود قالب بتن ساختن. اگر رشد را گُل فرض كنيم، تربيت مي شود هرس كردن. اگر رشد را شكل دادن (سفالگری)  فرض كنيم، تربيت مي شود گِل درست كردن. و اگر رشد را جاده ببينيم چون گفتيم رشد يعني حركت و حركت در جاده اتفاق مي افتد، "امنيت" جاده را صاف و هموار مي كند و تربيت آن را علامت گذاري مي كند پس تربيت مي شود رعايت علامت گذاري. دو كلمه اي كه هميشه تأكيد مي کنم                              اخلاق  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ادب اخلاق يعني علامت گذاري جاده ي رشد. يك راننده زماني ايمن عمل خواهد كرد كه به علائم آن جاده هنگام رانندگي توجه كند. عمل به علائم يعني عمل به اخلاق كه مي شود تربيت. اگر به اين علائم بي توجه باشيم دچار حادثه خواهيم شد و اگر زياده روي كنيم و دچار وسواس شويم باز هم گرفتار حادثه خواهيم شد. ما گاهي اصلاً توجه به تربيت كودكمان نداريم و گاهي هم اصلاً از اين توجه بيرون نمي آييم و اين عين افراط و تفريط است. تربيت يعني ايمن سازي جاده رشد و اخلاق يعني علامتگذاري. جوامعي كه اخلاق ندارند و علامتگذاري نمي كنند به بيراهه كشيده مي شوند.  رانندگي بدون علامت ها، رانندگي خطرناكي مي شود كه دچار انحراف خواهد شد. ما از بعضي از كلمات ذهنيت خوبي نداريم مثلاً وقتي ميگيم اخلاق، ياد نصيحت و موعظه و.. مي افتيم اما منظور ما اين نيست. اخلاق بر پايه ي اصول و ارزش ها است و برپايه ي ارزش هاي يك جامعه است. اين ارزش ها باعث مي شود كه ما از جاده ي زندگي به انحراف كشيده نشويم. اما وقتي ما اين ارزش ها را نمي بينيم و سنت ها را طرد مي كنيم و وقتي اصل و اصول را نمي شناسيم، به طبع اخلاق را هم نمي بينيم در نتيجه امكان  انحراف و خطر زياد مي شود. اگر قرار است كه بچه هاي ما در جاده ي زندگي رانندگي ياد بگيرند و رشد كنند اول بايد علائم را بشناسند. هنگام اخذ گواهينامه چه كار مي كنيم؟ امتحان آيين نامه مي دهيم. {قسمت14} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
اگر ما رشد را ستون فرض كنيم، تربيت مي شود قالب بتن ساختن. اگر رشد را گُل فرض كنيم، تربيت مي شود هرس
ما دو نوع تربيت داريم:    ا- تربيت بيروني     2- تربيت دروني بچه هاي ما بايد از درون، خودشان را كنترل كنند و تربيت بايد معطوف به تربيت دروني باشد. سيستم تربيتی روي درون بچه ها بايد كار كند. در تربيت دروني كودك آگاهي و خردمندي بدست مي آورد و در تربيت بيروني ترس و شرطي شدن را به دست مي آورد. مخروط را به ياد آوريد پايين ترين لايه ي ذهن انساني با بالا ترين لايه ي ذهن حيوان برابر است بنابراين در جاهايي باهم وجه اشتراك پيدا مي كنند. ذهن  _الهي _ انساني ---- حيواني   ---- نباتي تربيت بيروني و ايجاد ترس به پايين ترين لايه ي ذهن انسان برمي گردد مثل روش هايي كه براي تربيت حيوانات به كار مي برند چون حيوانات هم ذهن دارند و مي آموزند و شرطي مي شوند و عمل مي كنند. ما خيلي وقت ها بچه هايمان را با تربيت بيروني تربيت مي كنيم در حالي كه اين روش تربيت حيوانات است و روش انساني نيست. شايد يك جاهايي از شرطي شدن براي تربيت بشود استفاده كرد اما از ايجاد ترس مطلقاً استفاده نمي كنيم. انسان ها بايد به خاطر عزت نفس درونيشان، خلاف نكنند. {قسمت15} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
مجله تربیتی خورشید بی نشان
ما دو نوع تربيت داريم:    ا- تربيت بيروني     2- تربيت دروني بچه هاي ما بايد از درون، خودشان را كن
انسان ها بايد به خاطر عزت نفس درونيشان، خلاف نكنند. من اگر خلاف نمي كنم به اين دليل است كه براي خودم احترام قائل هستم. اگر از چراغ قرمز عبور كنم ولو اين كه پليس هم حضور نداشته باشد، به خود من توهين شده است و من تحقير مي شوم چون قانون شكسته مي شود. اين عزت نفس است و به عامل بيروني ربطي ندارد بلكه وابسته به يك عامل دروني است. روش هاي تربيتي كه بعدا خواهيم گفت همگي تربيت دروني هستند. هنجارهاي تربيتي امروزي در تربيت بيروني وجود دارند و روش هاي صحيح و فرهنگ سازي در تربيت دروني هستند. هنجارها را به جاي فرهنگ نگذاريم و به دنبال فرهنگ تعليم و تربيت در جامعه مان باشيم. در تربيت دروني كودك قدرتمند مي شود. قدرت معنوي است اما در تربيت بيروني كودك زورمند مي شود. و ما بچه را طوري تربيت مي كنيم كه زورمند بار بيايند. قدرت از درون مي آيد و زور عامل بيروني است مثل: پول، زيبايي، قدرت جسمي، مقام و ......... اين ها همه عوامل بيروني و زورمداري است. در حالي كه قدرت دروني است مثل: صبر، بخشش و ....... بچه هاي ما از درون بايد شرطي شوند. تشويق و تنبيه بايد از درون باشد و قدرت را از درون خودشان بايد پيدا كنند و درون متصل به بالا است. هماهنگي جسم و روح و هماهنگي ماديت و معنويت، الگوي كودكي است كه ما به آن فكر مي كنيم و تلاش مي كنيم كه بچه هاي ما در اين مسير رشد كنند.  {قسمت16} [مباحث کودک متعادل ] Join @khorshidebineshan
🌞نکات‌طلایی‌زندگی ✅یک قاعده در عرصه : 🔸نظم فیزیکی نتیجه‌اش روحی است. اما نکته ای که باید به آن پرداخت این است که مهم است؛ که ازدیدگاه ناظر منظم باشد. ❌بعضی خانمها میکنند. صبح تا ظهر کابینت و ظـروف را تمیز میکند و خشک میکند، ولی چهاربالش وسط خانه را برنمیدارد. درحالیکه وقتی آقا به خانه بیاید؛ این چهار بالش را میبیند. 🌀نتیجه اش هم این تعبیر است که بسیار زیاد توسط خانم‌ها مطرح میشود: 🔺کار خانمها درخانه دیده نمیشود؛ دلیلش هم همین اشتباه است. ⚠️صد کار را میکند، ولی آنچه به چشم می‌آید را منظم نکرده است. ✅علاوه برنظم، و کم‌تعداد بودن آرامش‌دهنده است. 🔹گاهی به ظاهر، خانه منظم است. اما آنقدر امکانات وجود دارد که تعددش آرامش را به هم میزند. 🔺پس هرچقدر لوازم و امکانات منزل ضروری و کاربردی‌تر باشد، آرامش بیشتر است. 📝«استاد تراشیون» Join @khorshidebineshan
‼️ فرزندی که پر توقع شده...🚶‍♂🚶‍♂ ⁉️با فرزندان ، پر توقع و پر انتظار چه طور رفتار کنیم⁉️ 🔰در این زمینه هم باید از اصل پیشگیری استفاده کنیم. 🔻یعنی عوامل لوس شدن بچه ها را شناسایی و آن را رفع کنیم، تا بچه ها در رفتارشان متعادل شوند. ⬇️ 🔵عوامل: 1⃣وقتی فرزندمان محبت بی اندازه دریافت کند، دچار چنین آسیبی خواهد شد! 2⃣وقتی بیش از نیاز فرزند برایش امکاناتی تهیه کنیم! 🔻تا لب تر میکند، هر چی میخواهد، برایش تهیه شود 3⃣وقتی از فرزندمان حمایت بیش از اندازه داریم! 🔻 بیش از اندازه در کار ها به خودمان وابسته کردنشان از موارد آسیب زاست. 💡یک قانون و قاعده: ☑️باید با بچه هایمان به صورت متعادل رفتار کنیم. ❇️بچه هایی که تعادل رفتاری در خانواده شان حاکم است، قطعا همراهی تربیتی بهتری با والدین خواهند داشت... Join @khorshidebineshan
🔰نیاز در زندگی انسان 🔶یکی از نیازهای اساسی هر انسان در طول حیات زندگی داشتن دوستانی است. . 🔘انسان یک روحیه جمع خواهی دارد. و معمولا انسان با فردیت و تک بودن خیلی ارتباطی ندارد. 🔺والدین باید دوستان فرزند را به عنوان یک نیاز برای آنها ببینند. لذا برای آن باید برنامه داشته باشیم. ⚠️یکی از مشکلاتی که امروز در مسئله دوست یابی وجود دارد این است که پدر و مادرها خیلی مداخله نمی کنند و فرزندان را رها می کنند تا خودشان دوستان را پیدا کنند. و ⚠️بچه ها به دلیل تجربه ی پایین و محیط هایی که در آن رفت و آمد دارند شاید نتوانند دوستان خوبی را برای خودشان انتخاب کنند. ⚠️ ✅لذا پدر و مادر باید یک مداخله ای را داشته باشند. 🔆 راهکاری برای مداخله کردن در انتخاب دوست: ▪️ حتما در محیط های خوب آمد و شد داشته باشیم. ▫️محیطی انتخاب کنیم که در آن افراد و بچه های خوبی حضور داشته باشند. Join @khorshidebineshan
📜 آفت جامعه ▫️اولين آفتى كه جامعه را گرفتار و بدبخت مى‌كند، نبود مديريت است. همين توده وقتى كه مدير آزادى سر كار مى‌آيد و آنها را به‌جريان مى‌اندازد، مى‌بينيم كارايى و بازدهى‌شان در چه سطحى قرار مى‌گيرد. ▫️ وقتى كه يك اميركبير زنده مى‌شود، هيچ چيز در ايران عوض نشده است، اما با عوض‌شدن او همه چيز عوض مى‌شود. ✍🏻 عین‌صاد 📚 | ص ۱۶۵ #️⃣ ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═