eitaa logo
مجله تربیتی خورشید بی نشان
828 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.3هزار ویدیو
354 فایل
ارتباط با مدیر کانال @mahdavi255
مشاهده در ایتا
دانلود
حتماًبخونید👇🔰👇 ✅من یک . ولی وامّا‼️⚠️👇👇 ⬅️اگر میلیون ها تومان خرج مسافرتم به شود همه میگویند: ایول چه آدم و با کلاسیّه!!😳 ⬅️اگر یک میلیون تومان خرج سفرم به یا مکّه شود همان جماعت میگویند: چراغی که به خانه رواست به مسجد است!🙁 ⬅️اگر خرج یک شب من به همراه و ۲۵ میلیون تومان شود همه میگویند: عجب عروسی باحال و ایول!!😐 ⬅️اگر یک عدس پلوی نذری بدهم به ۱۰۰ عزادار همان جماعت میگویند: چرا با این پول شکم ۱۰۰ گرسنه را سیر نکردی !!🤕 ⬅️اگر برای یک شب میهمانی خود یک سر ببُرّم همه میگویند: ایول چه مهمانی با کیفیت و بزرگی!!😐 ⬅️اگر برای یک سر ببرم همان جماعت میگوید: گوسفند بیچاره چه گناهی داشت که سر بریدین؟!☹️ ⬅️اگر در یک جمع به یک مذهبی مسلمان اعم از شیعه و سنی و اهانت کنم میگویند: چه روشنفکر و میهن دوست و حق شناسیّه!!😏 ⬅️اما اگر در راهپیمایی اعلام انزجار از قاتل شرکت کنم همان جماعت میگویند: چه شده چرا با سر دارید؟به شماساندیس هم دادن؟😠 ⬅️اگر پولهای خود را خرج یک در باغ میلیاردی در خارج از شهر کنم میگویند: چقدر آدم و مرد خوشگذرانی ای هست!!😏 ⬅️اگر یک هزارم این پول را خرج راه اندازی یک روضه امام حسین(ع)کنم همان جماعت میگویند: عجب انسان و ظاهر سازیّه!!😠 ⬅️اگر و اسرائیل ، هم عقیده هایم را در دنیا بکُشد میگویند: است این ها هستند!!😡 ⬅️اگر وحشی، هم عقیده هایم را سر ببُرّد همان جماعت میگویند: داعشی ها همان اسلام واقعی هستند..😡 ⬅️اگر را تبریک بگویم میگویند: ایول چقدر محدوده فکری اش بزرگه !!😖 ⬅️اگر را تبریک بگویم همان جماعت میگویند: بیچاره عقده عیدهای اعراب را داره!!😫 ⬅️اگر روز تولد (به ادعای برخی)را تبریک بگویم میگویند: خیلی انسان و شریفی هست .😳 ⬅️اگر روز تولد را تبریک بگویم همان جماعت میگویند: بیچاره راببین عقده اعراب رو داره!😫 ⬅️اگر به قبر کنم میگویند: عجب انسان بزرگ فکر و فهمیده ایّه!.😖 ⬅️اگر امام خود را ببوسم همان جماعت میگویند: ای مغز خالی،ای قبر پرست،ای بی فکر...😖😫😠 ⚠️آری دوست من،اگر بخواهی پیرو باشی دشواری ها بسیار است! 🔹به راستی که چقدر جالب است این یک بام و دوهوا ؛ ✅ بدانید که : برخی از افرادهای هوا و هوس پرست ظاهراً روشنفکر، این چنین القاء میکنند!!! 🌹🌹 🆔 @khorshidbineshan
هدایت شده از بیداری ملت
شهید آوینی: عقل معاش می گوید که #شب هنگام خفتن است، اما #عشق می گوید: "چگونه می توان خفت وقتی که جهان ظلمتکده کفرآبادی ست که در آن، احکام #حق مورد غفلت است...؟!" #شهید_سجاد_زبرجدی🌷 #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
هدایت شده از بیداری ملت
🔴 !؟ ▪️فقط همین را کم داشتیم که بیاید نخود آش گاندو بشود !!! ▪️پای علی مطهری هم به پرونده باز شد ! ▪️او هم به حرف آمده که : سریال «گاندو» بیشتر بود تا واقعی ! 👈او همچنین گفته : من این اقدامات را و دنباله اقدامات کسانی می‌دانم که مصمم بودند برجام اجرا نشود و آنقدر کارشکنی کردند تا به هدف‌شان رسیدند و زمینه خروج ترامپ از برجام فراهم شد! 😏بنده حقیر عار دارم که برای حرف های سخیف علی مطهری بعنوان یک شخصیت پاسخ بنویسم ! ☝️اما از جهت اینکه این شخص من در مجلس است لازم شد او را به پاسخگویی کنم !!! 1️⃣اول از همه از علی مطهری سوال می کنم که : 👈دستگیری جیسون رضائیان هم تخیلی بود !؟ 👈دستگیری آن جاسوس در دفتر حسام آشنا هم تخیلی بود !؟ 👈نازنین زاغری هم تخیلی بود !؟ 👈نزار زاکا هم تخیلی بود ؟ 👈سیامک نمازی چی !؟ 👈سید امامی چی !؟ ✋🏻وخیلی های دیگر .... 👆🏻اینها که واقعی بودند ! 👈خب کدام عکس العمل مثبت را در مورد این کارهای بزرگ و با ارزش برای کشور نشان دادی !؟ 2️⃣دوم : آقای مطهری کجای گاندو شما را به گویی کشانده !؟ 👈اینکه جاسوس بزرگی همچون جیسون رضائیان را بچه های سپاه به تور انداختند !؟ 😏یعنی باید می گذاشتند جیسون رضائیان دفتر رئیس جمهورمان را جارو می کرد و بعد صدایتان در می آمد که مگر اطلاعاتی ها چکار می کردند که این جاسوس دارو ندارمان را برد !!!؟ ▪️خب مرد ناحساب تو بگو چگونه این جاسوس به آن مراتب نفوذ کرده بود !؟ ▪️غیر از این بود که با های پر نفوذی در دولت این اتفاق افتاده بود !؟ ✋🏻خب مگر چیزی غیر از این را نمایش داد !؟ 👈مگر دوستانتان در دولت از این جاسوس بعنوان یک امتیاز مثبت در جریان امضای برجام استفاده نکردند !؟ ▪️این را هم می کنید که جیسون چنان برای آمریکا مهم بود که آنهمه را بخاطرش پرداخت کرد !؟ ▪️کجای گاندو شاخ به پهلوی شما زده که آن را رفتاری می دانید !؟ 3️⃣سوم : جناب مطهری برجام را ها کردند !؟ 😏یعنی افراطی ها کاری کردند که از برجام خارج شد !؟ ☝️اما ترامپ که چیز دیگری می گوید !؟ 😏نکند ترامپ هم افراطیها در دولت امریکاست !؟ 👈این نیست که شما بگوئید علت اجرا نشدن برجام ها بودند و بگوید این برجام از همان ابتدا و مایه آمریکاست !؟ 4️⃣چهارم : جناب مطهری یادتان هست که گفتید اگر را نگویم می شوم !؟ 😊پس چرا در این شش سال را به نگفتید !؟ 👈پس چرا نشدید !!!؟ 😣شما نماینده مردمی بودید که به دلشان ماند یکبار از انها کنی !؟ 👈آیا نظارت بر وظیفه دولت نبود !؟ 👈آیا گرانی کمرشکن و بی خانمانی مردم را نمی بینید !؟ 👈آیا وظیفه نمایندگی شما نبود که بجای عربده کشی در مورد و دفاع از آمریکا و دفاع از رفتار !! از مردمی که نماینده آنها بودی می کردی و از دولت می خواستی تا بر این بازار آشفته نیازمندی های مردم کند !؟ 👈آیا تو نماینده مردمی نیستی که بخاطر اجاره بهای منزل به نشینی و نشینی شهرها مجبور شدند !؟ 😡آخر چرا از حق نمی شوی تو !!؟ 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
4_547937466468794456.pdf
1.16M
👆👆 📘 کتاب زیبای « بغض های نهفته » 🔺 و خاطرات و شیرینش 🖊نویسنده: احمد کریمی 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 ✅ اقسام كنندگان 1⃣❤️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : سه گروه نزد خداى عز و جل شفاعت مى كنند و شفاعتشان پذيرفته مى شود : پيامبران ، سپس عالمان، و بعد . 2⃣❤️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : شفاعت كردن ، مخصوص پيامبران و اوصيا و مؤمنان و است . 3⃣❤️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : شفاعت كنندگان پنج تايند: ، خويشاوندى ، ، پيامبر شما ، و -بيت پيامبرتان . 4⃣❤️پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : شفيعى كارآمدتر از نيست . 5⃣❤️امام على عليه السلام : شفيع مردمان، عملِ به است وپايبندى به و راستى . 🔰منابع؛ (1) الخصال : 156/197 . (2) بحار الأنوار : 8/58/75 (3) بحار الأنوار : 8/43/39 (4) بحار الأنوار : 8/58/75 . (5) غرر الحكم : 5789 . 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم 5⃣ با انتشار های و این کانال به فرهنگ کتابخوانی کمک کنیم. 👇👇 🆔 @khorshidbineshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 بدحجابی الناسه ‼️ 💁🏼‍♂کسایی که میگن خدا گفته حق الناس رو نمی بخشه من که با مردم کاری ندارم خدا هم که پای عهدش می مونه و از حق خودش میگذره .... اگه فک میکنی با مردم کاری نداری کلیپ رو نگاه کن 😊 📹 استاد 💞 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• @khorshidbineshan
✍️ 💠 بهانه خوبی بود تا هم عقده حرف هایش را سرش خالی کنم هم عشقم را بگیرم که تقریباً دنبالش دویدم. دفتر چند متری با حلقه دانشجویان فاصله داشت و درست مقابل در دفتر، به او رسیدم. بی توجه به حضورم وارد دفتر شد و در دفتر تنها بود که من پشت سرش صدا بلند کردم :«چیه؟ اومدی گرای بچه ها رو بدی؟» 💠 به سمتم چرخید و بی توجه به طعنه تلخم، با چشمانی که از خشمی مردانه آتش گرفته بود، نهیب زد :«اگه خواستی بری قاطی شون، فقط با نرو!» نمی دانم چرا، اما در انتهای نهیبش، را می دیدم که همچنان نگرانم بود. هیاهوی بچه ها هرلحظه نزدیک تر می شد و به گمانم به سمت دفتر بسیج می آمدند. مَهدی هم همین را حس کرده بود که نزدیکم شد و می خواست باز هم عشقش را پنهان کند که آهسته نجوا کرد :«اینجا نمون، خطرناکه! برو خونه!» و من تشنه عشقش، تنها نگاهش می کردم! 💠 چقدر دلم برای این دلواپسی هایش تنگ شده بود و او باز تکرار کرد :«بهت میگم اینجا نمون، الانه که بریزن تو دفتر، برو بیرون!» و همزمان با دست به آرامی هُلم داد تا بروم، اما من مطمئن بودم دوستانم وحشی نیستند و دلم می خواست باز هم پیشش بمانم که زیر لب گفتم :«اونا کاری به ما ندارن! اونا فقط شون رو می خوان!» از بالای سرم با نگاهش در را می پائید تا کسی داخل نشود و با صدایی که در بانگ بچه ها گم می شد، پاسخ داد :«حالا می بینی که چجوری حق شون رو می گیرن!» 💠 سپس از کنارم رد شد و در حالی که به سمت در می رفت تا مراقب اوضاع باشد، با صدایی عصبانی ادامه داد :«تو نمی فهمی که اینا همش بهانه اس تا کشور رو صحنه کنن! امروز تا شب نشده، دانشگاه که هیچ، همه شهر رو به آتیش می کشن...» و هنوز حرفش تمام نشده، شاهد از غیب رسید و صدای خُرد شدن شیشه های آزمایشگاه های کنار دفتر، تنم را لرزاند. مَهدی به سرعت به سمتم برگشت، دید رنگم پریده که دستم را گرفت و همچنان که مرا به سمت در می کشید، با حالتی مضطرب هشدار داد :«از همین بغل دفتر برو تو یکی از کلاس ها!» 💠 مثل کودکی دنبالش کشیده می شدم تا مرا به یکی از کلاس های خالی برساند و می دیدم همین دوستانم با پایه های صندلی، همه شیشه های آزمایشگاه ها و تابلوهای اعلانات را می شکنند و پیش می آیند. مرا داخل کلاسی هُل داد و با اضطرابی که به جانش افتاده بود، دستور داد :«تا سر و صداها نخوابیده، بیرون نیا!» و خودش به سرعت رفت. 💠 گوشه کلاس روی یکی از صندلی ها خزیدم، اما صدای شکستن شیشه ها و هیاهوی بچه ها که هر شعاری را فریاد می زدند، بند به بند بدنم را می لرزاند. باورم نمی شد اینجا است و اینها همان دانشجویانی هستند که تا دیروز سر کلاس های درس کنار یکدیگر می نشستیم. 💠 قرار ما بر بود، نه این شکل از ! اصلاً شیشه های دانشگاه و تجهیزات آزمایشگاه کجای ماجرای بودند؟ چرا داشتند همه چیز را خراب می کردند؟ هم دانشگاه و هم مسیر را؟ گیج که دوستانم آتش بیارش شده بودند، به در و دیوار این کلاس خالی نگاه می کردم و دیگر فکرم به جایی نمی رسید و باز از همه سخت تر، نگاه سرد مَهدی بود که لحظه ای از برابر چشمانم نمی رفت. 💠 آن ها مدام شیشه می شکستند و من خرده های احساسم را از کف دلم جمع می کردم که جام عشق من و مَهدی هم همین چند لحظه پیش بین دستانم شکست. دلم برای مَهدی شور می زد که قدمی تا پشت در کلاس می آمدم و باز از ترس، برمی گشتم و سر جایم می نشستم تا حدود یک ساعت بعد که همه چیز تمام شد. 💠 اما نه، شعار "" همچنان از محوطه بیرون از دانشکده به گوش می رسید. از پشت پنجره پیدا بود جمعیت معترض از دانشکده خارج شده و به سمت در خروجی دانشگاه می روند که دیگر جرأت کرده و از کلاس بیرون آمدم. از آنچه می دیدم زبانم بنده آمده بود که کف راهرو با خرده های شیشه و نشریه های پاره، پُر شده و یک شیشه سالم به در و دیوار دانشکده نمانده بود. 💠 صندلی هایی که تا دقایقی پیش، آلت قتاله بود، همه کف راهرو رها شده و انگار زلزله آمده بود! از چند قدمی متوجه شدم شیشه های دفتر بسیج شکسته شده که دلواپس مَهدی، قدم هایم را تندتر کردم تا مقابل در رسیدم. 💠 از نیمرخ مَهدی را دیدم که دستش را روی میز عصا کرده و با شانه هایی خمیده ایستاده است. حواسش به من نبود، چشمانش را در هم کشیده و به نظرم دردی بی تابش کرده بود که مرتب پای چپش را تکان می داد. تمام دفتر به هم ریخته، صندلی ها هر یک به گوشه ای پرتاب شده و قفسه کتب و نشریه ها سرنگون شده بود. نمی دانستم چه بلایی سرش آمده تا داخل دفتر شدم و ردّ را روی زمین دیدم... ✍️نویسنده: ✍️ @khorshidebineshan
🔴 پسر: من تصمیم به دارم! پدر: بگو میخوام!😳 پسر: برای چی آخه؟؟ پدر: از من کن! پسر: اشکال نداره اما دلیلشو میشه بدونم؟؟ پدر: بگو ببخشید! پسر خندید و گفت: کاش علتشو میگفتید! پدر: بگو با شماست و منو ببخش! پسر: پدر منو ببخش معذرت میخواهم! پدر: الان آماده هستی! پسر: چرا؟؟😳 پدر: هر موقع یاد گرفتی در زندگی بدون هیچ دلیلی عذرخواهی کنی آماده ازدواج هستی! 💠 زندگی مشترک، نیست تا دنبال استدلال و برای عذرخواهی باشی بلکه کلبه‌‌ای پر از صفا، صمیمیت، رفاقت و است. Join @khorshidebineshan
در ابتدای ازدواج ممکنه شما در شرایطی قرار بگیره که برای شما تحمل این همسرتون سخت باشه که از خانوادش حمایت کنه اما عزیزم که شما از طرف مادر و خانوادتون حمایت میشید و احترام اونها رو دارین این رو هم به همسرتون بدین ، بالاخره هر دوی شما ابتدای راه هستین و ممکنه اون وابستگی که به خانواده دارین رو نتونین به یکباره کنار بگذارین پس به همسرتون بدین با خودش رو با شرایط جدید تطبیق بده . 👇همراه همسرتون به خانواده همسرتون سر بزنین و اگر با مادر شوهر یا اعضای خانوادش هم اختلاف نظر دارین بروز ندین گاهی فقط با یک تایید از بحث بشین که بی احترامی به طرف مقابل هم طلقی نشه . 👇برای اصلاح و# تحکیم رابطه خودتون باخانواده همسرتون زمانی که شوهرتون در خونه نیست و تنها هستین به زنگ بزنین و احوالشان رو بپرسین ، خیلی تاثیر گذار هست . 👇هر مشکلی با مادرشوهرتون دارین و یا غرغر کردن مشکل رو به همسرتون ندین و سعی کنین رو با خودش حل کنین . ╭—═━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━═ بما بپیوندید 👇 .@khorshidebineshan ╰═—━⊰🌸☀️☀️🌸⊱━—═
🔴 !! 🔴 خطای سهوی یا باور راهبردی؟ پزشکیان گفت: شهادتِ ربطی به برجام نداشت و چون موی دماغ آمریکایی‌ها در منطقه شد، او را شهید کردند. فارغ از اینکه پزشکیان توهین کرد یا نه، این کلام حاوی چند نکته مهم است: 1️⃣ این جمله تلویحاً به آمریکایی‌ها می‌دهد که هر مزاحمِ سر راه‌شان را ترور کنند. پزشکیان در حال توجیه رفتار آمریکایی‌ها بود ... 2️⃣ این جمله کتمان واقعیت بود! پزشکیان نگفت که آمریکایی‌ها با تشکیل داعش پس از سوریه و عراق به دنبال حمله به ایران بودند‌. پزشکیان نگفت مجاهدت شهید سلیمانی و مدافعان حرم باعث شد بلایی که سر سوریه و عراق آمد، سر ایران نیاید. پزشکیان نگفت که شهید سلیمانی در مقابل یک برنامه مهم علیه امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور ایستاد و آن را خنثی کرد.‌ 3️⃣ پزشکیان با نادیده گرفتن این موضوع، عملاً نظام در منطقه را زیر سوال برد! عجیب بود ... 4️⃣ موی دماغ یک اشتباه لفظی مرتکب شده توسط پزشکیان نبود، بلکه این جریان در مواجهه با تهدیدات را نشان می‌داد. مدلی که می‌گوید نباید موی دماغ زورگوها بشویم و خودمان و ژنرال‌مان را توسط امثال ظریف خلع سلاح کنیم!! مدلی که منطق قدرت را فهم نمی‌کند و به دنبال ذلت ایران است. مدلی که می‌گوید ما باید خوار و خفیف باشیم تا زنده بمانیم! برایم عجیب بود که برخی این‌ها را ندیدند و این منطق را فهم نکردند! بله، نشدن منطق و باور جریان غربگراست، حتی اگر شما را زبون و ذلیل کنند، حق تو را بخورند، به تو حمله کنند و بخواهند تکلیفت را یکسره کنند، باز هم دلیلی ندارد با ایشان مبارزه کنی ... 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4