💢نتوان شستن از زنگی سیاهی
🔹«یک پلنگ نمیتواند خالهایش را تغییر دهد»؛ این ضربالمثل اروپایی به این موضوع اشاره دارد که هیچ کس نمیتواند از پیشینه خود فرار کند یا آن را تغییر دهد، به ویژه اگر این پیشینه زشت و کریه باشد. نمونه برجسته و بهروز این مثل را میتوان در تلاش این روزهای «رضا پهلوی» در ساختن چهرهای فداکار و عاشق مردم برای خود دید. او از یک سو تنها به واسطه اینکه از خاندان پهلوی است، خود را مستحق حکومتداری میداند و از سوی دیگر سعی میکند برخلاف اجدادش خود را شخصیتی دموکرات جا بزند. ولیعهد خودخواندهای که دائماً آویزان نظام پادشاهی و دیکتاتوری رضاخانی است، مصادف با کشتار پدرش در 17 شهریور از مخالفان حکومت میخواهد که برای رساندن او بر اریکه قدرت به آشوب و خشونت دست بزنند تا پس از عبور از جمهوری اسلامی او بر سر سفره آماده قدرت بنشیند.
🔸این دعوت نشان میدهد، گِل این خاندان را چه تاجدار باشند و نباشند و چه شاهزاده باشند و گدا، با خشونت سرشتهاند. در قاموس پهلوی از همان ابتدا دو عامل «تکیه به بیگانه» و «استفاده از زور» جایگاه محوری داشته است. گواه این ادعا سیر صعود و نزول قدرت این خاندان است. چه رضاخان که با کودتای سوم اسفند 1299 با همراهی ژنرال ایرونساید بر تخت نشست و چه فرزندش که همچون پدر قدرت مطلق را با کودتای آمریکایی 28 مرداد 1332 به دست آورد، هیچ گاه در استفاده از ابزار زور و خشونت علیه مردم مضایقه نکردند و اکنون این ته مانده خاندان پهلوی تلاش دارد در پس نقابی دموکراتیک و عوامفریب از این دو مؤلفه برای رسیدن به قدرت استفاده کند.
🔹رضا پهلوی و آنان که دل بدو خوش کردهاند، باید بدانند که این سوت قطار نیست که آن را به جلو میراند، پس با کف و سوت، توئیت و پیام و چسبیدن به این و آن نمیتوان انتظار داشت که دیگران او را به رسمیت بشناسند و برای او وزنی قائل شوند. اگر این شاهزاده ورشکسته قصد دارد شخصیتی دموکراتیک از خود به نمایش بگذارد، شاید بهتر باشد از خاندان خود اعلام برائت کرده و بر داشتههای خود تکیه کند؛ البته اگر داشتهای موجود باشد؛ وگرنه با چسباندن خود به خاندانی دیکتاتور و مستبد نمیتوان چهرهای لطیف از خود بر جای گذاشت، هر چند که «نتوان شستن از زنگی سیاهی».
✍🏻حسین حسینینژاد
#حرفروز
#بصیرت_خوشاب
@khoshab1
Basiratkhoshab.ir
💢چرایی حساسیت ایران به تحولات قفقاز جنوبی
🔹این روزها شاهد هستیم که جمهوری اسلامی ایران هشدارهای صریحی را در زمینه تحولات مربوط به قفقاز جنوبی به دولتمردان جمهوری آذربایجان و دیگر بازیگران داده است. بررسی دقیق مسئله نشان میدهد، در حالی که رسانههای محور عبریـ غربی مشغول توصیف میدان جنگ هستند و از پشت صحنه آن هیچ گونه متن و گزارشی منتشر نمیکنند، رژیم صهیونیستی و آمریکا مشغول طراحی معادله پیچیدهای در منطقه هستند. به نظر میرسد، مقامات آمریکایی و صهیونیستی با خلق گرههای کور راهبردی، در حال ایجاد و مدیریت یک پروژه آشوب جدید در نظام بینالملل هستند. این مسئله نشان میدهد، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی با تعمیق و بسط بحرانی جدید در منطقه قفقاز در حال پیریزی زمینههای مداخلهگرایی طولانیمدت در مناطق بااهمیت (به لحاظ ژئوپلیتیک) از طریق ناتو را دنبال میکنند.
🔸بررسی تاریخی رفتار غرب، به ویژه آمریکا در قفقاز و آسیای میانه نشان میدهد، ایجاد تنشهای مداوم و در نتیجه ساختارسازی بحرانهای مزمن امنیتی در آسیای مرکزی و قفقاز، یکی از اهداف مشترک ایالاتمتحده و رژیم صهیونیستی در طول تاریخ روابط بینالملل بوده است. ایجاد کلیت بحران، تبدیل بحران مدیریتشده به بحران غیرقابل مدیریت، درگیرسازی دیگران با بحران، ارائه راهکار برای حل بحران متناسب با اهداف بلندمدت آمریکا(و ناتو) و در نهایت، تسلط بر یک منطقه خاص با هدف بهرهبرداری از ظرفیتهای اقتصادی، ژئوپلیتیکی و استراتژیک آن از رویکردهای فعلی بازیگران مداخلهگر در تحولات قفقاز جنوبی است.
🔹با این وضعیت، میتوان به عمق هشدارهای صریح جمهوری اسلامی ایران در زمینه تلاش عدهای برای تغییرات ژئوپلیتیک در منطقه پی برد و علت حساسیت تهران را در این خصوص متوجه شد. انتظار میرود دو کشور ارمنستان و جمهوری آذربایجان متوجه ماهیت رفتاری رژیم صهیونیستی باشند و تحولات را از روی ظواهر آن تجزیه و تحلیل نکنند.
🔸از سوی دیگر، جنگ اوکراین و شکست غرب در این موضوع و وضعیت آشفته در سرزمینهای اشغالی سبب مداخله بیشتر رژیم صهیونیستی و غرب در منطقه شده است؛ به گونهای که همگان نسبت به نقش مخرب موساد در خلق بحرانهای اخیر در لاچین و زنگزور آگاه هستند و در این مورد نیز هشدارهایی به مقامات رژیم باکو داده شده است. جمهوری اسلامی ایران با درک ماهیت رفتاری بازیگران مختلف در منطقه اجازه تحقق دالان صهیونیستی زنگزور را نخواهد داد و در این زمینه از همه توان دیپلماسی، امنیتی و نظامی خود بهره خواهد گرفت.
✍🏻اکبر معصومی
#حرفروز
#بصیرت_خوشاب
@khoshab1
Basiratkhoshab.ir
💢ملتی که خواب ندارد!
🔹«اگر شما خواب باشید، یک بچه هم میتواند به شما ضربه بزند، چه برسد به یک دشمن مسلح و آماده کار.» این تعبیری است که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی دیروز در جمع مردم سیستانوبلوچستان مطرح کردند تا بار دیگر حواسهای یک ملت را به حقایقی مهم درباره دشمن و وضعیت کنونی جمهوری اسلامی جلب کنند.
🔸رهبر فرزانه انقلاب اسلامی درباره آثار خواب بودن ملتها سخن گفتند و اینکه چگونه این غفلت موجب شد تا در قرن هجدهم «انگلیسها آمدند تدریجاً منابع حیاتی ملت را در شبهقاره هند و در کشورهای آن طرف شرق و غرب هند در دست گرفتند،... سررشته منافع این ملتها را در دست گرفتند و اینها را استعمار کردند؛ اینها را دهها سال یا بیشتر، شاید دویست سال عقب انداختند؛ این ملتها با چه زحماتی توانستند خودشان را از استعمار نجات بدهند.»
🔹ایشان با صراحت اعلام داشتند: «اگر ملتهای ما در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا بیدار بودند، استعمارگران انگلیسی و فرانسوی و... پس از جنگ جهانی اول نمیتوانستند این بلا را سرشان بیاورند و منطقه ما را اقلاً صد سال از کاروان تمدن و کاروان پیشرفت عقب بیندازند!»
🔸داستان خواب و بیداری ملتها، داستان تلخ تاریخی است که نمونههایی از آن برشمرده شد. روزگاری این خواب به دلیل ناآگاهی و بیخبری و سانسور و جهل و بیسوادی حاصل میشد، اما امروز دشمن خواب را به کسانی القا میکند که به ظاهر باسوادند و تحصیلات عالی را طی کردهاند، به اینترنت دسترسی دارند و ساعات متمادی را با رسانه و انواع و اقسام ابزارهای آگاهسازی میگذرانند و در دهکده جهانیای زندگی میکنند که به ظاهر در آن امکان سانسور و بیخبری وجود ندارد!
🔹اما حقیقت آن است که خوابند و خواب در داستان امروز ما نه حاصل بیخبری، که نتیجه خطای محاسباتی و اسیر روایتهای دروغین شدن در عرصه جنگ شناختی و نداشتن بصیرت است. اسیر تحلیلهایی شدن است که دشمن و رسانههای آن به خورد ما میدهند! محصول اعتماد به دشمنی است که خود را دوست جلوه داده است و تلاش دارد تا خود را دلسوز یک ملت معرفی کند؛ دشمنی که ضعفهای ما را شناخته و برجسته میکند و قوتهای ما را کمرنگ جلوه میدهد تا ملت ما و بالاخص جوانان ما را به مرز ناامیدی و «ما نمیتوانیم» بکشاند تا در دوران جدید نیز همچنان رابطه سلطه و وابستگی و استعمارگری را در قالبی جدید تداوم بخشد.
🔸بیدار نگه داشتن ملت در برابر نقشههای دشمن، جهاد بزرگ زمانه ماست که برای تحقق آن همه باید تلاش کنیم.
✍🏻مهدی سعیدی
#حرفروز
#بصیرت_خوشاب
@khoshab1
Basiratkhoshab.ir
💢خارج از مدار اخلاق و انصاف
🔹بررسی برخی واکنشهای رسانهای جریان سیاسی اصلاحطلب و حتی برخی چهرههای سیاسی دولت پیشین نشان میدهد، از منظر آنها دولت نه تنها اقدام مؤثری نداشته؛ بلکه در نقطه و مسیر صحیحی نیز قرار نگرفته است! از استثنائات که بگذریم، از نگاه نیروها و عناصر مؤثر سیاسی و رسانههای منسوب به این جریان بدیهیترین رخدادهای مثبت نیز تفسیر منفی شده یا آنکه دیده نشده است.
🔸هر چند سیاهنمایی کم و بیش در همه دورهها مشاهده شده است، اما ندیدن یا تحریف وقایع مثبت در عرصه منافع ملی اتفاق عجیب و نادری است که از سوی این طیف سیاسی صورت میگیرد. در دنیایی که منطقهگرایی ترتیبات جدیدی را در عرصه مناسبات و معادلات جهانی به وجود آورده است، حتماً عضویت ایران در شانگهای باید عکسالعمل مثبت همه را در پی داشته باشد؛ اما معالاسف اینگونه نیست.
🔹فرض کنید ورود ایران به این پیمان منطقهای چون ماهیت سیاسی و شرقی دارد، موافق با طبع برخی در داخل کشور نیست؛ اما بریکس که ایران به عضویت آن درآمد، یک پیمان اقتصادی و فراقارهای است و خبر این رخداد باید به شکل مثبت در جامعه خود را نشان دهد که باز چنین اتفاقی در آن رسانههای خاص نمیافتد.
🔸از همه اینها هم بگذریم؛ فاز 11 که شاهکار طراحی، مهندسی و اجرای ایرانی است و در دولت کنونی تکمیل و افتتاح میشود، در فردای افتتاح، 6 روزنامه اصلاحطلب حتی در حد یک کلمه نیز به آن اشاره نمی-کنند! این نحوه مواجهه با اتفاقات مثبت کشور از سوی بخشی از یک جریان سیاسی منحصر به حال حاضر نیست.
🔹برای نمونه، اهالی رسانه 25 فروردین 1387 را به یاد دارند. روزی که قرار بود رئیسجمهور وقت بعد از خبر ساعت 21 بهطور زنده با مردم سخن بگوید؛ اما در آخرین لحظات و به دلایلی این مصاحبه انجام نشد، فردای آن شب، یعنی روز 26 فروردین دو روزنامه مدعی اصلاحطلبی این مصاحبه انجام نشده را نقد کردند! در واقع این دو روزنامه بدون اینکه منتظر پخش این برنامه بمانند و پس از شنیدن سخنان رئیسجمهور نظرات خود را بیان کنند، انتقادات صوری خود را منتشر کردند. این ماجرای به ظاهر خندهآور، نشانه تلخ سیاستورزی خارج از مدار اخلاق و انصاف است. این یعنی یک جریان سیاسی«بای نحو کان» باید قدرت را به دست گیرد.
🔸برآیند همین خصلتهاست که عناصر و گروههای مؤثر جریان سیاسی اصلاحطلب حاضر نیستند نتیجه انتخابات سال 1388 را بپذیرند. حتی حاضر نیستند برای حل مسئله به قانون نیز تن بدهند و عجیبتر آنکه فرمان به تجمعات و آشوبهای خیابانی صادر میکنند. به نظر میرسد این میل به قدرت بدون در نظر گرفتن اخلاق و انصاف هم زیست قانونی یک جریان سیاسی و هم منافع ملی یک کشور را به مخاطره میافکند که باید برای رهایی از این آفت فکری کرد و طرحی درانداخت.
✍🏻عزیز غضنفری
#حرفروز
@khoshab1
Basiratkhoshab.ir
💢قهر و اتهامزنی ممنوع!
🔹آنچه دشمنان این ملت برای سالگرد فتنه سال 1401 تدارک دیده بودند، بیاعتبارتر از آنی بود که بتواند اخلالی در روند زندگی مردم ایجاد کند و هوشمندی دستگاههای انتظامیـ امنیتی از یک سو و هوشیاری و آگاهی جامعه نسبت به ماهیت فاسد سردمداران این حرکت کافی بود تا بازار آنها کساد شده و به فراخوانهای آنها بیاعتنایی شود.
🔸امروز ذهن جامعه بیشتر درگیر تعطیلات آخر شهریور، حضور رونالدو در ایران و آغاز مدارس است تا سالگرد گرفتن برای فتنهای که مبتنی بر دروغ شکل گرفت! اکنون آنچه پیش روی این سرزمین قرار دارد، دو انتخاباتی است که در اسفندماه 1402 قرار است برگزار شود و میتواند سرنوشت کشور را برای سالهای پیش رو رقم بزند و اراده ملت و جهت آن را مشخص کند. انتخاباتی سرنوشتساز که با رأی و انتخاب ملت رقم خواهد خورد.
🔹در این میان، برخی جریانهای سیاسی که خود میدانند خریداری در جامعه ندارند، به ظاهر ترجیح دادهاند که وارد عرصه انتخابات نشوند. درباره دلایل استقبال نکردن برخی از چهرههای شناخته شده این اردوگاه باید عواملی چون فقدان برنامه مشخص برای حل مشکلات کشور، شکست سیاستهای مورد علاقه اصلاحطلبان، نابسامانی اردوگاهی، اختلافات درونی، تضعیف پایگاه اجتماعی، ناامیدی حاکم بر اذهان اصلاحطلبان، کهولت سن و بازنشستگی سیاسی و... را برشمرد؛ اما در طول هفتههای اخیر این جریان تلاش دارد تا با خلق کلیدواژه «خالصسازی» به سیاست فرافکنی روی آورده و پیشاپیش از یک سو جریان رقیب و از دیگر سو دستگاه نظارتی را به حذف و مهندسی انتخابات متهم کند! این در حالی است که این ادعا زمانی معنا خواهد یافت که آنها در انتخابات حضور مؤثری داشته و نهضت نامنویسی به راه انداخته باشند، اما پس از بررسی صلاحیتها، بخش عمدهای از نامزدهایشان بدون دلایل قانعکنندهای ردّصلاحیت شده باشند.
🔸قضاوت عجولانه و پیشایش درباره رفتار شورای نگهبان، رویکردی منفعلانه و غیرمنصفانه است که طیف رادیکال این جریان اتخاذ کرده است تا ناتوانی رقابتی خود را به نحوی جبران کند و حتی مقدمهای برای اتخاذ سیاست تحریم انتخابات باشد؛ سیاستی که جریان اپوزیسیون و ضدانقلاب آن را دنبال میکند!
🔹انتظار آن است که کهنهکارها و عقلای اصلاحطلبان و آنهایی که اهل تجربه آموختن از گذشته هستند، تلاش کنند تا ترکتازی افراطیون را مهار کرده و کنترل این اردوگاه را در اختیار بگیرند و با ساماندهی گزینههایی که در مرحله اول در انتخابات نامنویسی کردهاند، وارد عرصه رقابت انتخاباتی شوند و تلاش کنند با امیدآفرینی و ارائه برنامه و تبلیغات صحیح و منصفانه به پیروزی در انتخابات بیندیشند.
✍🏻مهدی سعیدی
#حرفروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT_khoshab♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| Basiratkhoshab.ir
🇮🇷| @khoshab1
💢ارمنستان؛ از اینجا رانده و از آنجا مانده
🔹بغض و گریه گوینده زن تلویزیون #ارمنستان هنگام اعلام خبر انحلال جمهوری آرتساخ (نام ارمنی قرهباغ) نشان داد، هرگز نباید با طناب پوسیده ابرقدرتها به چاه رفت. کلاه گشادی که بر سر ایروان رفت، همانی بود که پیشتر بر سر کییف رفته بود. هر دو کشور به جای تقویت توانایی دفاعی خود و تعامل و همسویی با همسایگان، خود را در پناه غرب قرار دادند و به ماجراجویی دست زدند غافل از اینکه در جنگ فیلها، علفهای کوتاه بیش از درختان بلند آسیب میبینند.
🔸وضعیت این روزهای ارمنیها یادآور این ضربالمثل روسی است که «هر کس دنبال دو خرگوش دوید به هیچ کدام نمیرسد.» آنها نه همچون گذشته حمایت روسیه را دارند و نه توانستهاند در سنگر آمریکاییها پناه بگیرند.
🔹«دیوید ایگناتیوس» ستوننویس ارمنیتبار روزنامه «واشنگتنپست» در این باره مینویسد: «ارمنستان که به مدت یک قرن به حمایت روسیه متکی بوده، در سال جاری سیاست چرخش به سمت غرب به امید یافتن متحدان قابل اعتمادتر را آغاز کرد؛ اما این چرخش احتمالاً زمانبندی خوبی نداشت و باعث شد روسها که درگیر جنگ اوکراین بودند، از ارمنستان دور شوند بدون آنکه کمک قابل اعتمادی از سوی غرب به ارمنستان ارائه شود.»
🔸برقراری موازنه میان غش کردن به سمت قدرتهای بزرگ بازی هنرمندانه و در عین حال خطرناکی است که ارمنستان هم اکنون بازنده آن به شمار میرود. به نظر میرسد در هزاره سوم میلادی نقش قدرتهای منطقهای به مراتب در ثباتآفرینی و برقراری صلح میان کشورها بسیار بیشتر از قطبهای قدرت است. بنابر شواهد موجود و تجربه تاریخی ورود قدرتهای بزرگ در هر نقطهای در نهایت منجر به آشوب و بحرانآفرینی گسترده و نقض گسترده حقوق انسانهای بیگناه در آن جا شده است از نمونههای غرب آسیایی (عراق و سوریه و افغانستان) تا نمونههای اروپایی همانند جنگ روسیه و اوکراین.
🔹اکنون این همسایه شمالی در جلوی چشمان روسیه و آمریکا، دو ابرقدرتی که مدتها بر آنها دخیل بسته بودند و قرار بود در روز مبادا به کمک ایروان بشتابند، مجبور به چشمپوشی از ادعای خود از قرهباغ شدند و در حالی که 120 هزار نفر ارامنه قرهباغ خود را تحت حمایت ارمنستان میدانستند، در حال ترک خانه و کاشانه خود هستند و به نظر میآید در دل قدرتهای بزرگ آب هم از آب تکان نخورده است.
🔸در قضیه قرهباغ، ارمنیها نه خودشان توانستند متصرفات خود در قرهباغ را حفظ کنند و نه از دیگران آبی برایشان گرم شد. قصه درسآموزی که نشان داد ساخت و پاخت با بیگانه و دشمنی با همسایه، بازی دو سر باخت خواهد بود و به زبان ساده ایروان امروز از اینجا رانده و از آنجا مانده شده است.
✍🏻حسین حسینینژاد
#حرفروز
#بصیرت_خوشاب
@khoshab1
Basiratkhoshab.ir
💢۲۵ سال یا ۲۵ ساعت؟
🔹اگر بخواهیم عمق فاجعهای را که علیه صهیونیستها صورت گرفته است، به عینیت بیان کنیم، فقط باید اعلام کنیم در جنگ ۳۳ روزه کل تلفات صهیونیستها ۱۲۱ نفر اعلام شد؛ در حالی که در ۲۵ ساعت گذشته بیش از ۳۰۰ نفر مجروح و کشته از سرزمینهای اشغالی مخابره شده است؛ ۱۲۱ نفر در ۳۳ روز و بالغ بر ۳۰۰ نفر در یک روز. شب گذشته حماس اعلام کرد، فلسطینیها ۱۶۷ نفر را اسیر کردهاند که اگر این آمار را با تاریخ مبارزات فلسطینیها مقایسه کنیم؛ از اسیر شدن «شموئیل فایز» در سال ۱۹۶۹ تا اسارت «گیلعاد شالیت» در سال ۲۰۰۶ و موارد این چنینی، مشخص میشود هیچ گاه صهیونیستها به تعداد انگشتان یک دست هم اسیر ندادهاند. ۱۶۰۰ مجروح در یک روز هم خود داستان مفصلی است که به توضیح نیاز ندارد.
🔸همه این تحولات نشان میدهد، صهیونیستها غافلگیر شدهاند. شاید یکی از دلایل ویژه غافلگیری صهیونیستها اشتباه محاسباتی آنهاست. صهیونیستها در سالهای اخیر یک نگاه هالیوودی از خود ساخته و در باد این ذهنیت هالیوودی خوابیدهاند. ارتش پنجم دنیا، قویترین سرویس جاسوسی و... برای صهیونیستها ذهنیتی شکستناپذیر ساخته که دیر یا زود باید فرو میپاشید. همین ذهنیت اشتباه بود که سبب میشد کسی، مانند «نفتالی بنت» بگوید ما با تاکتیک مرگ با هزار خنجر جمهوری اسلامی را از پا درخواهیم آورد؛ بنابراین، مهمترین مزیت این جنگ بیدار شدن سه گروه است:
🔹گروه اول خود صهیونیستها هستند که در باد لاف امثال نفتالی بنت نخوابند. امروز رژیم صهیونسیتی با بحرانهای متعدد داخلی و خارجی مواجه بوده و این بحرانها آنها را به لبه پرتگاه آورده است. هزار خنجری که نفتالی بنت لافش را میزد، امروز کمانه کرده و بر پشت آنها نشسته است.
🔸گروه دومی که باید بیدار شوند، دولتمردان کشورهایی است که به امید امنیتآفرینی به دنبال عادیسازی روابط با رژیم صهیونسیتی رفتهاند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادیسازی با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق کار قرار میدهند، ضرر خواهند کرد، باخت منتظر اینهاست؛ دارند اشتباه میکنند. به قول اروپاییها روی اسب بازنده شرطبندی میکنند.»
🔹و گروه سومی که باید بیدار شوند، کسانی هستند که تحت تأثیر جنگ شناختی صهیونیستها باور نمیکردند که عمر اشغالگری صهیونیستها میتواند کمتر از ۲۵ سال باشد. تحولات اخیر نشان داد، اگر مسلمانان همت کرده و دولتمردان عرب و مسلمان خیانت نکنند، ۲۵ سال که هیچ، شاید بتوان در عرض ۲۵ ساعت فیتیله این غده سرطانی را پایین کشید. این شعار نیست، واقعیتی است که در روز شنبه به چشم دیدیم.
✍🏻یعقوب ربیعی
#حرفروز
#بصیرت_خوشاب
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT_khoshab♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| Basiratkhoshab.ir
🇮🇷| @khoshab1
💢خط قرمز جهان اسلام
🔹واکاوی عملیات طوفانالاقصی نشان میدهد، رژیم صهیونیستی سنگینترین شکست تاریخ ۷۵ ساله خود را تجربه کرده است. اقدام حماس که حاصل 75 سال رفتار صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی است، این رژیم را دچار سردرگمی کرده و تحت فشار قرار داده است. این موضوع سبب طرح کوچ اجباری مردم شمال غزه از سوی ارتش رژیم صهیونیستی با هدف آغاز جنگ زمینی شده است. بررسیها نشان میدهد، غزه در ۷۵ سال گذشته تنها ۱۷ سال تحت سیطره مردم مظلوم فلسطین بوده است. این باریکه ۳۶5 کیلومتر مربعی از ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷ تحت کنترل مصر و از ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۵ نیز برای مدت ۳۸ سال تحت اشغال رژیم صهیونیستی بوده است. از سال ۲۰۰۵ نظامیان صهیونیستی مجبور شدند از باریکه غزه خارج شوند و کنترل آن، در اختیار جنبش حماس قرار گرفت. این وضعیت نشان میدهد، رژیم صهیونیستی توان اداره جنگ زمینی و در نتیجه تسلط بر نوار غزه را ندارد و اقدام صهیونیستها در طرح کوچ مردم شمال غزه یک رفتار تاکتیکی به شمار میآید و آنها به دنبال سرپوش نهادن به شکست سنگین خود در عملیات طوفانالاقصی هستند.
🔸جدا از اینکه خود رژیم صهیونیستی توان مدیریت جنگ زمینی را در غزه ندارد، موانع گوناگونی نیز بر سر راه صهیونیستها قرار دارد که ناتوانی آنها را چند برابر میکند:
🔻الفـ آمادگی رزمندگان فلسطینی: در وضعیت کنونی گروههای مقاومت در فلسطین در اوج آمادگی قرار دارند و عملیات طوفانالاقصی تأکیدی بر این موضوع است. بنابراین، ورود زمینی نیروهای اشغالگر صهیونیست به نوار غزه به معنای شکست سنگین برای آنها خواهد بود. از سوی دیگر، استقامت که فرهنگ مردم محصور غزه در طول 75 سال گذشته بوده است، دلیلی دیگری بر شکست صهیونیستها در غزه خواهد بود.
🔻بـ مخالفت قاطع کشورهای اسلامی: نگاهی بر مواضع کشورهای اسلامی در مقابل رفتار جنونآمیز صهیونیستها در بمباران مردم بیگناه مردم غزه نشان میدهد، تاکنون همه کشورهای اسلامی با طرح رژیم صهیونیستی مبنی بر ترک مردم ساکنان شمال غزه مخالفت کردهاند. کوچاندن اجباری مردم شمال غزه که هویت عربی و اسلامی نهتنها فلسطینیها، بلکه کشورهای عربی را نیز تهدید میکند، موجب اتحاد جهان اسلام در مقابل رژیم صهیونیستی شده است. ورود زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه به معنای گسترده شدن ابعاد جنگ غزه خواهد شد و این رژیم باید در محورهای دیگر پاسخگوی رفتار خود در غزه باشد. بنابراین، ورود زمینی رژیم به نوار غزه خط قرمز جهان اسلام به شمار میآید که در صورت رعایت نکردن آن، واکنش کل آحاد مسلمانان را در پی خواهد داشت.
✍🏻اکبر معصومی
#حرفروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT_khoshab♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| Basiratkhoshab.ir
🇮🇷| @khoshab1
💢جغرافیای نبرد کجاست؟
🔹آیا میتوان آمریکا را خارج از تحولات کنونی فلسطین به حساب آورد و نقش این کشور را در حمایتهای همهجانبه از رژیم صهیونیستی نادیده انگاشت؟ آیا سکوت توأم با حمایت دولتهای اروپایی از رژیم صهیونیستی انکارشدنی است؟
🔸مسئله این نیست که سرزمین و جغرافیای جنگ کنونی کجا قرار دارد؛ مسئله اصلی این است که از حیث راهبردی سطوح سیاسی و امنیتی جنگ تا کجا امتداد پیدا کرده است. در سمت دیگر ماجرا و در پی آشکارتر شدن و تشدید اقدامات وحشیانه رژیم صهیونیستی، گروههای مقاومت مرحلهای جدید و بلکه بیسابقه از قدرتنمایی خود را در قالب یک ائتلاف منسجم نمایان کردند.
🔹نه فقط در جبهه مقاومت، بلکه تقریباً همه یا دست کم بیشتر کارشناسان سیاسی و امنیتی وابسته به غرب و حتی برخی مقامات صهیونیستی، جبهه مقاومت را بازیگر پیروز و دارای ابتکار عمل در صحنه نبرد کنونی دانسته و رژیم صهیونیستی را بازیگر شکستخورده و فاقد گزینههای راهبردی و نظامی معرفی کردهاند. برای درک بهتر این موضوع کافی است تحولات جاری جنگ را نه در مقیاس ۳۶۵ کیلومتری باریکه غزه، بلکه در سطح منطقه و نظام بینالملل، یعنی همانگونه که صحنه واقعی و راهبردی جنگ است، تحلیل و ارزیابی کنیم.
🔸از مقاومت ملت و مجاهدان فلسطینی که بگذریم، شلیکهای پیدرپی و هزار و هفتصد کیلومتری انصارالله به «ایلات» و «اریتره» و برخی نقاط دیگر سرزمینهای اشغالی اتفاقی مهم، راهبردی و جدید است.
🔹حزبالله به تنهایی حدود یک سوم از توان نظامی ارتش رژیم موقتی را در شمال مرزهای فلسطین اشغالی زمینگیر کرده و سران رژیم کودککش را به استیصال کشانده و در عمق چند کیلومتری بسیاری از تجهیزات و پایگاههای نظامی و راداری رژیم را منهدم کرده است.
🔸حملات مستمر گروههای مقاومت به پایگاههای ارتش آمریکا در عراق و سوریه به طرز کمسابقهای در جریان است؛ در پی وارد کردن ضربات اساسی به امکانات آمریکا در غرب آسیا، همین چند روز پیش یک مقام آمریکایی در یک اعتراف بزرگ گفت: «ایران و شرکای منطقهای او منزلت ایالات متحده آمریکا را در خاورمیانه در نظر نمیگیرند.»
🔹این را باید در نظر داشت که جبهه و ائتلاف مقاومت علیه رژيم صهيونيستی هیچ گاه اینگونه منسجم و یکپارچه آرایش متحد نگرفته بود. به نظر میرسد، این خود یکی از بزرگترین توفیقات و تجربیات موفق گروههای مقاومت به شمار میآید. جبهه مقاومت در هر نبرد منطقهای پای گذاشته، جز با پیروزی از آن خارج نشده است. این را تجربه نبردها و تحولات نظامی و سیاسی گذشته گواهی میدهد؛ مصاف راهبردی کنونی نیز از قواعد پيشين مستثنی نیست.
✍🏻عزیز غضنفری
#بصیرت_خوشاب
#حرفروز
┄┅┅┅┅♦️BASIRAT_KHOSHAB ♦️┅┅┅┅┄
🇮🇷| Basiratkhoshab.ir
🇮🇷| @khoshab1