eitaa logo
کلید خوشبختی
3.4هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
5.7هزار ویدیو
24 فایل
ناشناس صحبت کن وداستان زندگیتو برام بفرست 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/17095372560219 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/889782424Cfa913f7dd2 ⛔️کپی از داستان‌ها حرام حتی برای مادر یا خواهر⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ندای رضوان
🖤مادرم و تازه دفن کردیم🖤 🥀همه رفتن خونه هاشون و من تنها موندم تو خونه از بس گریه کرده بودم که خوابم برد و با صداهایی از خواب پریدم صدا از طرف آشپزخونه بود و بلند شدم و رفتم سمتش در و باز کردم و دیدم مادرم داره تو آشپزخونه کار میکنه صداش کردم جوابی نداد رفتم سمتش و صداش کردم وقتی برگشت چیزی دیدم که زبونم بند اومد بلایی سرم اورد که ...😔😔 https://eitaa.com/joinchat/1364656341C892be99676 🖤
‍ ✍آیت الله حق شناس: به قدری که شما به دستورات پروردگار اهمیت بدهید ، از عالم غیب هم به شما اهمیت خواهند داد. 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
هدایت شده از گسترده فانوس🔰
⭕️پدر نوزاد کیست؟👨‍🍼🤔 😜این تست هوشو اگه بتونی درست جواب بدی، باید بری تو اسکاتلندیارد فرم استخدامتو پر کنی!😎 1️⃣مرد شماره یک🧍‍♂ 2️⃣مرد شماره دو🧍🏻‍♂ 3️⃣مرد شماره سه🧍🏻 ✅اگه می خوای ببینی درست حدس زدی یانه جوابو سنجاق کردم🤗👇🏻👇🏼👇 https://eitaa.com/joinchat/12058893Cacf3dee045 📛واااای ٪85 نتونستن درست جواب بدن🙉
هدایت شده از ندای رضوان
⁉️ 🧠 🤞 قــتل عـکاس یک روز تابستانی ، یک عکاس ثروتمند و خوش صحبت که تازه باردار شده بود؛  به قتل رسید کارگاه به ۴ نفر مشکوک شد. کارگاه از آنها خواست تا بگویند آن ساعت چه کاری میکردند ؟ ۱_خدمتکار :داشتم خانه را جارو میکردم ۲_شوهر مقتول : داشتم وسایل زایمان را آماده میکردم. ۳_خواهر کوچک مقتول :داشتم نقاشی میکردم ۴_آشپز: داشتم صبحانه آماده میکردم. کارگاه بلافاصله قاتل را پیدا کرد ! قاتل کی بود؟                        📛 مشاهده جواب 📛                        📛 مشاهده جواب 📛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کنترل شهوت و کنترل چشم با نماز اول وقت ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://telegram.me/joinchat/PBT1azBkqtOPKyK5
🌹کانال یعنی ... در ایتا 😍 ▪️کلیپ‌های خاص ▪️دلنوشته ها در توصیف پدر ▪️آهنگهایی زیبا در وصفِ پدر ▪️محفل گرم فرزندان شهید به عشق بابا پیوستن به کانال اجباری🏃🤗🥺 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1793262236C97fd165f36
هدایت شده از ندای رضوان
میخوام ببرمتون زیباترین ایتایی پر از کلیپ های و ❣ واقعا بی نظیره این کانال👌👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1793262236C97fd165f36 https://eitaa.com/joinchat/1793262236C97fd165f36
‼️زن و شوهر محرم اسرار هم باشند ✍آیت الله جوادی آملی: زن و شوهر آبروی یكدیگر را باید حفظ بكنند و محرم یكدیگر باید باشند، اسرار یكدیگر را برای پدر و مادرشان هم نقل نكنند همان طوری كه لباس آبروی آدم را حفظ می‌كند و انسان را از سرد و گرم زمانی و زمینی حفظ می‌كند زن و شوهر باید یكدیگر را از سرد و گرم حوادث روزگار حفظ بكنند ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾ 📚سخنرانی معظم له، خردادماه91 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ https://telegram.me/joinchat/PBT1azBkqtOPKyK5
‌ ♨️ پیر مرد یمنی که مدعی هست با یک ازدواج کرده😳😱 📌فقط ببینید عوارض این ازدواج چی بوده🤯 🎥فیلمش شده 🧷👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4195352666C2f65709ab2 https://eitaa.com/joinchat/4195352666C2f65709ab2
هدایت شده از ندای رضوان
🔴 باورنکردنی جهان 🔴 ♨️ انسانهایی با قدرت ماورایی و فوق تصور😳 ⭕️ عجیب ترین آدم های کره زمین😐🤯 👁 شگفت انگیز ترین پدیده های آخرالزمانی جهان😱 🦅 مستندهای زیبایی از حیات وحش🐅 🌠 و شگفت انگیزترین مکان‌های دنیا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4195352666C2f65709ab2 ❌ جوین شو زود پاک میشه❌👆
کلید خوشبختی
۱ وقتی به سن ازدواج رسیدم مامانم شروع کرد اصرار کردن که زن بگیرم هیچ علاقه ای به ازدواج نداشتم بارها بهش گفتم دلم نمیخواد زن بگیرم برای من زوده تازه سر کار رفتم و درآمد خوبی دارم میخوام یه ذره زندگی کنم و برای خودم بچرخم اما مامانم به حرفم گوش نکرد همش دنبال این بود که من زودتر ازدواج کنم هر کسی رو می دید که زن گرفته بهش می گفت دعا کن پسر منم زن بگیره یا اگه جای مهمونی می رفتیم انقدر که بین دخترا برای من می گشت داشت ابرومو می برد دیگه از دستش واقعا خسته شده بودم نمیدونستم باید چیکار کنم مدام در حال بحث و جدال سر این بودیم که چرا من ازدواج نمی کنم بالاخره بعد از دو سال کشمکش بین من و مادرم، مادرم پیروز شد و من تن به ازدواج دادم با اینکه هیچ علاقه ای به ازدواج نداشتم ولی فقط برای اینکه دست از سرم برداره و بذاره یه نفس راحت بکشم قبول کردم که ازدواج کنم اون دختری که بهم پیشنهاد داد مورد بدی نبود دختر خوب و سربه زیری بود که بعد از گرفتن دیپلمش نشسته بود گوشه خونه تا ازدواج کنه باباش هم لحاظ مالی اوضاع خوبی داشت بالاخره به خواستگاریش رفتیم و بعد از یه مدت آشنایی و رفت و امد به من جواب مثبت دادن فاطمه اروم سر به زیر و ساکتی بود ازم خواسته های نامعقولی نداشت و چیزی زیادی نمیخواست چندین بارم که حرف افتاد وسط می گفت ازت هیچی نمیخوام برام بخری چون باید زندگیمونو بسازی فهمیدم زن قانعی گیرم اومده می دیدم بعضی ها نامزدن و پدر نامزدشونو در میارن از بس چیزی میخوان و هر روز ی ساز جدید میزنن اما فاطمه اینجوری نبود کم کم رفت توی ذهنم که نباید برای فاطمه خیلی خرج کنم و اون خودشم از این وضعیت راضیه ادامه دارد کپی حرام