#تنهایی3
من که سنی نداشتم .
چرا باید یه همچین چیزایی رو تجربه میکردم ؟
گاهی فکر میکردم که اگر مادرم زنده بود شاید وضعیت فرق میکرد اما نه اشتباه میکنم .
مادرمم به خاطر همین چیزا دق کرد
حتی اگه اونم زنده بود بازم فرقی به حال من نمیکرد وضعیت من همین بود.
اونقدر کار میکردم که شبا از کمردرد خوابم نمیبرد همیشه بوی مواد توی خونمون میپیچید و پدرم هر از گاهی علاوه بر برادرام رفقاش رو هم به خونه میآورد
واقعا تحمل این وضع برای یک دختر ۱۶ ساله سخت بود.
گاهی اوقات با خودم میگفتم که از اون خونه فرار کنم توی خیابونا آواره میشدم بهتر از این بود که اون خونه رو تحمل میکردم.
ادامه دارد.
کپی حرام