#صداقت
پارت اول
تازه بیست سالگی رو رد کرده بودم و دانشجو بودم که جواد به خاستگاریم اومد پسر خوب و متدینی بود از هر حیث مورد تایید خانواده م قرار گرفت اما من اصلا امیدی به این ازدواج نداشتم چون بیماری مزمنی داشتم( که بنا به دلایلی از گفتنش در خاطراتم خودداری میکنم)
بیماری من کنترل شده بود و بجز دوسه بار در کودکی و یکبار هم در دوران دبیرستان هیچوقت دیگری بروز پیدا نکرده و برام مشکلی ایجاد نکرده بود حتی مصرف داروهام در این سالهای اخیر به مقدار خیلی کم رسیده بود.
من و پدرو تنها خواهرم معتقد بودیم باید به خود جواد یا خانواده ش جریان رو بگیم اما مادرم اونقدر پافشاری کرد که لازم نیست چیزی بگیم.
سرسختی مادرم در این مورد بخصوص برامون قابل درک بود چون دوتا از بهترین خاستگارهای قبلی رو هم بخاطر مطرح کردن همین موضوع از دست داده بودم و حالا مامان کاملا همگی مون رو متقاعد کرده بود هیچ کدوممون حقی برای برملا کردن این راز نداریم.
مراسم عقد و عروسی به خوشی تموم شد و من طبق سفارشات مادر همیشه خستگی و سردرد رو بهانه میکردم تا زودتر بخوابم.چون کمبود خواب برای این بیماری خوب نیست.
اما بعد از عروسی شرایط ایجاب میکرد تا مدت زمان کمتری برای خواب و استراحت داشته باشم
.
#صداقت
قسمت دوم
مدام به مهمونیهای پاگشا و دورهمی خانواده ی جواد دعوت میشدیم...
و مهمونیها و دور همی ها تا دیر وقت بطول می انجامید و من هربار خستگی و سردرد رو بهانه میکردم و با جواد زودتر به خونه مون بر میگشتیم.
اخرین باری که به خونه ی مادرشوهرم رفتیم با رفتارهای سرد و بیتوجهی مادر جواد و خواهرش روبرو شدم .
وقتی از جواد پرسیدم گفت خونواده من فکر میکنند تو از اونا خوشت نمیاد و یا توقعات بیجایی داری که دوست نداری تو جمعشون بمونی.
اونا در مورد من دچار سوتفاهم شده بودند کاش جرات گفتن حقیقت رو داشتم اما دیگه دیر شده بود چون از واکنش جواد و خونواده ش میترسیدم.
یکسال به همین منوال با خوبیها و بدیهاش گذشت و من راضی از این ازدواج ولی هر بار ترس این رو داشتم که جواد چیزی بفهمه.
تا اینکه یبار جواد با جدیت درمورد داروهام پرسید و من دروغهایی تحویلش دادم.
ولی یروز وقتی که نام بیماریمو از جواد شنیدم که توضیح میخواست متعجب و ترسیده بهش زل زده بودم....
نمیدونستم چی بگم که خودش توصیح داد و گفت یکی از همسایه های مادرش اینا قبلا با ما در یک ساختمون سکونت داشتند و من رو میشناسه و از اونجایی که با دخترش همکلاس بودم از بیماری من باخبر بوده.
#صداقت
قسمت سوم
گفت تو تمام این یکسال دارو مصرف میکردی و بیماریتو از من پنهان کردی.
هرچی براش توضیح میدادم که بیماری من کنترل شده ست باور نمیکرد و میگفت خواهرومادرش گفتند کسی که این بیماری رو داره نباید بچه دار بشه.
بهش گفتم هر وقت تو بخوای باهم پیش یه پزشک متخصص میریم تا بفهمی اشتباه فکر میکنین قبول کرد.
در طول اون یکسال دوبار پیش دکترم ویزیت شده بودم منتها با مادرم رفته بودم.
وقتی جواد متوجه این موضوع هم شد دوباره ناراحت بود که من زن پنهان کاری هستم و داره کم کم اعتمادشو نسبت بمن از دست میده.
از دست مامان عصبی بودم که همون اول اجازه نداده بود بیماریمو به جواد بگم.
خداروشکر با صحبتهای دکتر جواد خیالش راحت شد و تونست خونواده ش رو هم متقاعد کنه اما همچنان از من دلخور بود مدتی گذشت تا بتونه منو ببخشه.
تازه میفهمم صداقت چقدر باارزشه.
تمام یکسال نامزدی و یکسال بعد از ازدواجم رو که جواد و خونواده ش چیزی از بیماریم نمیدونستند رو در نگرانی و استرس برملا شدن موضوع گذرونده بودم...
به دختران جوان و مادران عزیز توصیه میکنم هیچ چیزی بهتر از صداقت نیست.
اجازه ندید با پنهان کردن حقیقت استرس و اضطراب و خصوصا بی اعتمادی رو به سوی خودتون جلب کنید.
پایان.
🔘#همسرانه
🍂برای هدایت و بهبود رابطه زناشویی چهار قانون زیر ضروری هستند:
1. ⚡قانون#حمایت(عامل ناخشنودی همسرتان نباشید)
2. ⚡قانون#توجه(مهم ترین نیازهای عاطفی همسرتان را برطرف کنید)
3. ⚡قانون زمان(زمانی را برای نشان دادن توجه غیرمشروط به همسرتان اختصاص دهید)
4. ⚡قانون#صداقت(هیچ گاه به همسرتان#دروغ نگویید).
#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا
هدایت شده از « تبلیغات گسترده صداقت »
🔵تنها کانال پارچه که هیچکس لفت نمیده😳😳
➖چراااا🤔
🔺چون #قیمتاش #منصفانه س😏
🔺#متنوع_ترین_طرح ها رو داره🤩
🔺 #مستقیم_از_تولیدی 😁
🔺#ارسال_فوری 😋
🔺#قابل_تعویض😳
https://eitaa.com/joinchat/2246836393C2e8c656259
🔘 اینجا #کیفیت و #صداقت حرف اول میزنه⬆️
❣زیبایی #مرد به #اخلاق
❣زیبایی #زن به مهربانی
❣زیبایی زندگی به خوشبختی
❣زیبایی خانه به #احترام و #محبت
و زیبایی کنار هم بودن
به #صمیمیت و #صداقت است
✨الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلاَيَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ✨
🌱🌱🌱 خـُدایا ؛
مـا رو
مـُورد پسـَند امـام زمان ارواحنافداه ، قــَرار بدھ.
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج🌹
🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
@khoshbakhtiii
🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱