eitaa logo
کلید خوشبختی
3.3هزار دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
27 فایل
ناشناس صحبت کن وداستان زندگیتو برام بفرست 👇👇 https://harfeto.timefriend.net/17095372560219 ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ https://eitaa.com/joinchat/889782424Cfa913f7dd2 ⛔️کپی از داستان‌ها حرام حتی برای مادر یا خواهر⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
✍آیت الله سید مرتضی مستجابی: عرفای بزرگ میفرمایند تو پاتو بذار اول حرکت جاده عرفان، خود جاده بهت میگه کدوم وَر برو ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ .. . T.me/ths31 📌کانال یاس کبود ⏩ t.me/+irQtQ6XxmcxlMjA0
🌸یک حدیث یک درس🌸 @sooyemalakout @hoghogh_20
🌸حدیث تکان دهنده روز🌸 _____________🍁🍁🍁🍁 ✌️ 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
🌸یک آیه یک تدبر🌸 @sooyemalakout @hoghogh_20
💥تلنگر💥 👈خواهرم خیال نکن هرچه لباست تنگتر و بخیال خودت باکلاس تر باشه بیشتر محبوب دلها میشی! میخوای بدونی پشت سرت چه میگویند؟؟عکس بالاروببین👆 @sooyemalakout @hoghogh_20
هدایت شده از ندای رضوان
8.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محلول جادویی ِ رفع موهای زائد که ترکونده😍 فقط کافیه ۵ الی ۶ بار ازش استفاده کنی تا موهای صورت و بدنت رو کامل ریشه کن کنه🤩 ❌قــوی تر و ارزان تـر از لـــیــزر ❌ ❞ مناسب آقایون و خانومها بدون محدویت سنی ❞ مناسب تمام بدن و صورت دارای ویتامین E ❞ دارای تائیدیه سازمان غذا و دارو ❞ پرداخت درب منزل و ارسال رایگان برای سفارش و مشاوره ، عدد 4 به 10003024 بفرست یا بیا تو سـایتش😍👇 ∞  http://mateitaland.ir/f ∞  🪒⚡️🪔🪒🪒❇️
دلم نیومد، بچه رو نگه داشتم. اما اون‌قدر از نظر روحی تحت فشار بودم که یه شب به خاطر دعوای شدید با بهرام دچار خونریزی شدم. وقتی رفتم دکتر، گفت بچه‌ام رو از دست دادم. یک ماه بعد، خبر بارداری ساناز رو شنیدم. بهرام مثل یک شوهر عاشق ازش مراقبت می‌کرد. این بی‌رحمی‌ها منو به مرز دیوونگی رسونده بود. احساس می‌کردم دیگه توان تحمل ندارم. برای اینکه از این وضعیت خسته‌کننده بیرون بیام، از بهرام خواستم اجازه بده برم سرکار. با بی‌میلی قبول کرد، چون می‌خواستم وقتای خالی‌ام برای رسیدگی به کارای ساناز نباشه. همسایه روبه‌رویی‌مون که یه خانم مهربون بود، مغازه لباس بچگانه داشت و پیشنهاد داد اونجا مشغول بشم. کار کردن برام یه راه فرار از اون همه فشار خونه بود. ادامه دارد کپی حرام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 مهربان خـــدای من ✨بوی ناب بهشت می‌دهد 🌸 همه‌ی نامهای قشنگت... 🌸هوای دلم سبک می‌شود ✨ با زمزمه‌ی نامهای زیبایت... 🌸نفس می کشم در هوای ✨ مهربانیهای نابت.... 🌸روزی زیبا و پربار را با توکل ✨بر اسم اعظمت آغاز میکنیم .. 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم ✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
♦️‌️سلام امام زمانم 🔹‌السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَيْنَ الْحَياةِ... 🔹‌سلام بر تو ای مولایی که یادت زنده کننده قلبها و ظهورت سر آغاز حیات طیبه است. ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎ 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
‍ ☀️بسم الله الرحمن الرحیم☀️ ✨امروز یکشنبه 21 بهمن 1403 هجرے شمسى🗓 10 شعبان 1446 هجری قمرے🗓 9 فوریه 2025 ميلادى🗓 ذکر روز یکشنبه 🌷 ✨دعای برکت روز: 🍀امام صادق(ع):وقتى صبح دمید بگو: (الحَمدُللهِ فالِقِ الإِصباحِ، سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ، اللّهُمَّ صَبِّح آلَ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ و عافِیَةٍ، و سُرورٍ و قُرَّةِ عَینٍ اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیلِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَةِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیعِ خَلقِک)َ. 📘بحار الأنوارج87/ص356 🌤أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪَ ألْـفَـرَج🌤 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
✅ملاک شخصیت و کرامت انسان از منظر امام سجاد(ع) امام (ع) فرمود: برای قرشّی و عربی شأنی نیست مگر به تواضع و کرامتی نیست مگر به تقوای الهی و عملی نیست مگر به نیت و عبادتی نیست مگر به تفقه در دین. آگاه باش مبغوض ترین مردم نزد خدای عزوجل، کسی است که به سیره امامی توجه کند، ولی اقتدا به عمل او نکند. 📚کلینی، الکافی ج۸ ص234. 🌹 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱 @khoshbakhtiii 🔱⚜🔱⚜⚜🔱⚜🔱
همسایه روبه‌رویی‌مون که یه خانم مهربون بود، مغازه لباس بچگانه داشت و پیشنهاد داد اونجا مشغول بشم. کار کردن برام یه راه فرار از اون همه فشار خونه بود. کار تو مغازه لباس بچگانه برام مثل یک نفس تازه بود. حداقل وقتی سر کار بودم، از محیط خونه و نگاه‌های تحقیرآمیز ساناز و حرف‌های نیش‌دار بهرام دور می‌شدم. صاحب مغازه، خانم مهربونی به اسم خانم صبوری بود که جریان زندگی منو می‌دونست. هر وقت بهم می‌دید که تو فکر فرو رفتم، می‌گفت: «سهیلا جان، غصه نخور. زندگی همیشه همین‌طوری نمی‌مونه. روزای خوبت هم میاد.» شوهر خانم صبوری کامیون داشت و بیشتر وقتها تو جاده بود اونم برای فرار از تنهایی این مغازه رو زده بود. مغازه روبه‌روی ما تازه باز شده بود. صاحب مغازه، یه مرد جوان و خوش‌برخورد به اسم آقای شریفی بود. اوایل توجه خاصی بهش نداشتم، ولی کم‌کم متوجه شدم هر بار که از مغازه می‌گذره، به من نگاه می‌کنه. اولش فکر کردم از اون مرداییه که عادت دارن به همه زن‌ها نگاه کنن، اما نگاه‌های آقای شریفی یه حس احترام و نگرانی داشت. یه روز که داشتم ویترین رو مرتب می‌کردم، اومد و گفت: «خانم، ببخشید، می‌تونم کمکتون کنم؟ به نظر میاد خسته شدید.» لبخند زدم و گفتم: «نه، ممنون. عادت کردم به این کارا.» با اینکه حرف خاصی نمی‌زد، اما همیشه با احترام و مهربونی برخورد می‌کرد. ادامه دارد کپی حرام