🟢 *۱۵گردن بند طلا ویژه براي بانوان*
1️⃣ *پیامبراکرم(ص):*
هرگاه زنی برای مرتب کردن خانه چیزی را از جایی به جای دیگر ببرد خداوند به او نظر رحمت میکند.
2️⃣ *پیامبراکرم(ص):* در هر بار شیر خوردن نوزاد خداوند ثواب آزاد کردن یک بنده را به زن میدهد.
3️⃣ *امام علی(ع):*
جهاد زن خوب شوهرداری کردن است.
4️⃣ *امام صادق(ع):*
بهترین زنان زنی است که برای شوهرش خوشبو باشد.
5️⃣ *امام صادق (ع):*
چند گروه از زنان با حضرت زهرا(س) درقیامت محشور میشوند. یکی از آنان زنانی هستند که بر بد اخلاقی شوهر خود صبر میکنند.
6️⃣ *امام محمدباقر(ع):*
هیچ چیز برای زن در شب اول قبر بهتر از رضایت شوهرش نیست.
7️⃣ *پیامبراکرم(ص):*
یک لیوان آب دست شوهردادن بهتر از یک سال نماز شب خواندن و روزه گرفتن است.
8️⃣ *پیامبراکرم(ص):*
چون زنی به شوهر خود آب گوارایی دهد خداوند ۶۰ گناه او را میبخشد.
9️⃣ *حضرت فاطمه زهرا(س):*
هیچ زنی نیست که دیگ غذایش را بشوید مگر آنکه خدواند او را از گناهان و خطاها میشوید.
🔟 *حضرت فاطمه زهرا(س):*
هیچ زنی نیست که هنگام نان پختن عرق کند مگر آنکه خداوند بین او و جهنم، هفت خندق قرار دهد.
1️⃣1️⃣ *حضرت فاطمه زهرا(س):*
هیچ زنی نیست که لباس ببافد (بدوزد) مگر آنکه خداوند برای هر نخی صد حسنه مینویسد و صد گناه محو میکند.
2️⃣1️⃣ *حضرت فاطمه زهرا(س):*
هیچ زنی نیست موی فرزندان خود شانه بزند و لباس آنان را بشوید، مگر آنکه خداوند برای هر مویی حسنه ای بنویسد و برای هر موی گناهی را پاک کند و او را در چشم مردم زینت دهد.
3️⃣1️⃣ *حضرت زهرا(س):*
بهتر و برتر از همه اینها رضای خدا و رضای مرد از همسرش است. رضای همسر رضای خدا و غضب همسر غضب خدا میباشد.
4️⃣1️⃣ *حضرت زهرا(س):*
هیچ زنی نیست که با اطاعت همسرش بمیرد مگر آنکه بهشت بر او واجب میشود.
5️⃣1️⃣ *امام صادق(ع):*
هیچ زنى نیست که شوهرش را یکبار آب دهد(یک لیوان) مگر اینکه این رفتار براى او از عبادت یک سال که روزهایش را روزه بگیرد و شبهایش به شب زنده دارى مشغول باشد بهتر است و خداوند در عوض هر بار که شوهرش را آب دهد، شهرى در بهشت براى او بنا میکند و شصت گناه از او می آمرزد.
📚 *وسائل الشیعه،ج ۲،ص۳۹
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💗فرشته ای برای نجات💗
قسمت63
--پس یعنی ماموریت من ازدواج با شهرزاده؟
--متاسفانه، و شاید بعدش خوشبختانه
خندید و ادامه داد
-- بله.
--یاسر خدا بگم چیکارت نکنه!
--من که میدونم تو دلت چه خبره!
--چه خبره؟
--اگه از لرزش و ذوق و تپش و... بگذریم،خبری نیست.
خندیدم
--تو تو دل منی؟
--نه ولی تو چشمات هستم.
--تو هیچ جوره قانع نمیشی.
بریم؟
--بریم.
از قهوه خونه اومدیم بیرون.
یاسر ماشین نیاورده بود و با ماشین من اومد.
توی راه سکوت کرده بودم و با اخم غلیظی رانندگی میکردم.
برگشتم طرف یاسر
--یاسر؟
--هوم؟
--نمیشه به جای من یکی دیگه این ماموریت رو داشته باشه؟
--چی بگم رفیق. دستور سرهنگه.
--آخه من به پدر مادرم چی بگم؟
--آقای رادمنش که حله.
--یعنی چی حله؟
--امروز سرهنگ خودش باهاش صحبت میکنه.
--خب مامانم؟
--اونم حله!
--تو از کجا انقدر مطمئنی؟
--چون که وقتی پدرت بدونه، مادرت رو هم قانع میکنه.
-- من چی؟
--توام که هیچی دیگه.
چند روز دیگه عروسیته.
--یاسر اصلاً حوصله شوخی ندارم.
-- خب مگه خودت راضی نیستی؟
--باید راضی باشم؟
--چی بگم.
--هیییی خدای من!
--بخدا خودمم راضی نیستم واسه این کار! اما چه کنیم که دستوره؟
سکوت کرد و از پنجره به بیرون خیره شد.
--یاسر؟
سوالی نگاهم کرد
--آدرسی که دادی واسه جمعه چیه؟
--بهت گفتم که!
کلافه گفتم.
--یعنی الان نمیتونی بگی؟
قاطع گفت
--نه!
دوباره به خیابون خیره شدم.
یاسر دم پیرایشگاهش پیاده کردم و خودم رفتم خونه.
ماشینو بردم تو حیاط و رفتم تو.
--سلام.
--سلام مامان خوبی؟
لبخند مصنوعی زدم
--بله ممنون. شما کی اومدین؟
--نیم ساعت پیش رستا منو آورد.
--به این زودی آش پختین؟
با آب و تا گفت
--آش که بهانه بود. بیا بشین میگم واست.
نشستم رو صندلی
--حامد مامان! یه سوال ازت میپرسم درست و حسابی جوابمو بده.
--جانم؟
--چرا دو ساله که دختر خالتو به پات نشوندی؟
دستمو به طرف سینم نشونه گرفتم و متعجب گفتم
--مننننن؟
--خب حالا صداتو بیار پایین بچه خوابه!
کلافه دستمو بردم تو موهام.
آرومتر پرسیدم
--آخه مامان جان، من کی در مورد رستا به شما حرف زدم؟
دستشو جلو دهنش مشت کرد و ابروهاش رو بالا داد
--اییی واااا! حامد جان دیگه به من دروغ نگو!
خودم دیدم چند باری که رستا حالش بد میشد یا بچه بودید میخورد زمین مثل مرغ پر و بال کنده بودی!
--مامان اون موقع بچه بودم! همبازیم بود! من تا به حال راجع به رستا فکری نکردم!
--فکر کردی یا نکردی من نمیدونم.
من چند بار با خالت حرف زدم و هی مشکل پیش اومده.
نشده که رسمیش کنم.
بعدشم مگه دختر خالت چه عیبی داره؟
--مامان جااان من کی گفتم رستا عیب و ایراد داره؟ من فقط گفتم....
حرفمو قطع کرد
--همین که گفتم!
--مامان جان بخدا الان ذهنم خیلی درگیره!
بزارید بعد در موردش صحبت میکنیم.!
--یه هفته فرصت داری.
بدون هیچ حرفی از آشپزخونه اومدم بیرون و رفتم تو اتاقم.
آرمان خواب بود.
بدون هیچ سر و صدایی لباسامو عوض کردم و رو زمین دراز کشیدم.
حس میکردم هر آن ممکنه مغزم متلاشی بشه.
باید یه تصمیم عاقلانه و قاطع میگرفتم.
به شهرزاد فکر کردم، که هنوز کامل نمیشناختمش.
نمیدونستم چیزایی که تا الان ازش میدونم اصلاً حقیقت داره یانه!
از طرفی نمیدونستم چجوری میتونم راجب موضوعی که یاسر گفت باهاش حرف بزنم!
این وسط کلمه علاقه و دوست داشتن، گنگ و نامفهوم بود.
فکر کردن به رستا از همون اول محو شد و اصلاً به چشم نمیومد.
چون من علاقه ای به رستا نداشتم و نخواهم داشت.......
همین که چشمام گرم شد، اذان شد و دیگه اجازه خوابیدن به خودم ندادم.
وضو گرفتم و نمازمو خوندم و دعا کردم و ملتمس از خدا خواستم که کمکم کنه!...
صدای بابا از هال میومد که داشت سراغ من رو از مامان میگرفت.
--حااامد جان؟...........
🍁 نویسنده حلما 🍁
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
May 11
📢 مهارت خوب گوشدادن
📞 سعی کنیم در زندگی، شنونده خوبی باشیم...
🔶 هنگامی که همسرمان با ما صحبت میکند، حتّیالامکان به چشمان او نگاه کنیم و یا با سر تکان دادن و اشاره سر ، به او نشان دهیم که به حرفهایش توجه داریم. چه بسا با گوشدادن به حرفهای یکدیگر، بسیاری ازسوء تفاهمها وکدورتها برطرف شود.
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
پيامبرمهربانیها(ص):
نشستن و حضور مرد با اخلاق
نیکو در كنار همسر و فرزندش،نزد
خداي بزرگ دوست داشتني تر از
اعتكاف و نشستن در اين مسجد من است.
📚میزان الحکمة،ج4،ص287
🌸🍃
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
➕ مثبتنگر باشیم
💭 با به یادآوردن لحظات شیرین زندگی، بدبینی را از خود دور کنیم.
🗯 سعی کنیم که به رفتارهای خوب همسرمان بیشتر بیاندیشیم و جنبههای خوب زندگی را فراموش نکنیم.
🌸⃟💕჻࿐✰💌
#کانال_خوشبختی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@khoshbghkt
6.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💞ویژه روز زن
📹ببینید| رهبرمعظم انقلاب: باید کاری کنیم که بچهها دست مادر را حتما ببوسند
♦️قوانین مهمی لازم است وجود داشته باشد که جلوی مظلومیت زنان ضعیف و ستمزده و مظلوم را بگیرد
#روز_مادر
#رهبر_معظم_انقلاب
می رسد نان شب ما از نوای فاطمه
آمدیم اصلاً در این دنیا برای فاطمه
مدح او را باید از پیغمبر و حیدر شنید
ما کجا و گفتن از حال و هوای فاطمه
حک شده با خط حیدر روی درهای بهشت
اولویت هست این جا با گدای فاطمه
پیشاپیش
#میلاد_حضرت_زهرا(س)💐
#روز_مادر💝
#بر_همگان_مبارڪباد💐
﷽
#حضرت_مادر❤️
.
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که #مادر بخوانمت
.
#ولادت_حضرت_زهرا (سلاماللهعلیها)
#اسعد_الله_ایامکم 🌺 🌺
اَللّهُمَ عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرَج