eitaa logo
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
2.5هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
5.9هزار ویدیو
109 فایل
🌺خوشبختی یافتنی نیست ساختنی است. 🌺 خوشبختی وابسته به جهان درون توست. ✅برداشت با صلوات حلال ♥️ما را بدیگران معرفی کنید @khoshbghkt @GAFKTH
مشاهده در ایتا
دانلود
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم" 🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ  آغاز کنیم: 🪧تقویم امروز: 📌 یکشنبه ☀️ ۲۰ آبان ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۸ جمادی‌الاولی ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 10 نوامبر 2024 میلادی 📖حدیث امروز: ✳️ امام رضا (علیه السلام) فرمودند : چه بسا مردی که سال از عمرش بیش نمانده ، صله ی رحم به جا آورد و خدا به خاطر این کار ، عمرش را به سال افزایش دهد و خدا آنچه را می‌خواهد انجام می دهد . 📓 اصول کافی ، ج۲ ، ص۱۵۰ 🔖مناسبت امروز: 📈 روز جهانی علم در خدمت صلح وتوسعه
"لاٰ حَولَ وَلاٰ قُوَّةَ اِلّاٰ بِاللّٰهِ الْعَلیٌِ الْعَظیم" وَتَوَکَّلْ عَلَی اللهِ وَکَفیٰ بِاللّهِ وَکیلاً 🖼 هر روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ  آغاز کنیم: 📌امروز شنبه ☀️ ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ هجری شمسی 🌙 ۱۴ رمضان ۱۴۴۶ هجری قمری 🎄 15 مارس 2025 میلادی 📖 حدیث امروز: ✳️ امام رضا (علیه السلام) فرمودند : چه بسا مردی که سال از عمرش بیش نمانده ، صله ی رحم به جا آورد و خدا به خاطر این کار ، عمرش را به سال افزایش دهد و خدا آنچه را می‌خواهد انجام می دهد . 📓 اصول کافی ، ج۲ ، ص۱۵۰ 🔖مناسبت امروز: 🧕روز بزرگداشت پروین اعتصامی اَلْحَمْدُ لِلَّهِ کَمَا هُوَ أَهْلُهُ اَللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَج اِلٰهیٖ آمّیٖن
کانال ܟܿࡐ‌ܢܚ݅ܢ̣ܟܿࡅ߳ܨ
💔ماه صنم💔 #بیست_نه فردا توران برای احوالپرسی خدامراد اومده بود دستش و گرفتم و کشیدمش گوشه مطبخ و
💔ماه صنم💔 اما کو گوش شنوا ارسلان یکی میزد و دوتا میخورد ننه اونقدر هوار کشید تا همسایه ها اومدن و جداشون کردن زن دایی با دستهایی خمیری با التماس اومد و ارسلان و برد برادرهام میخواستن به سمت من یورش بیارن که ننه جلوشونو گرفت و گفت اگه دستتون بهش بخوره حلالتون نمیکنم گم شید از جلوی چشام نانجیبها وقتی برادرام رفتن به بخت و اقبال من باهم گریه کردیم بعد ننه آب گرم کرد و کمکم کرد تا حموم کنم و رو زخمهام مرهم گذاشت نزدیک عصر صدای سلام و احوالپرسی حکیم و بابا رو شنیدم که باهم به طرف مهمونخونه میرفتن بابا میگفت جناب حکیم به محض اینکه پای پسرم کمی خوب بشه و اطمینان حاصل کنم که درمان جواب داده ماه صنم و به عقدت در میارم رسما زندانی شده بودم روزها ازم کار میکشیدن و شبها هم رختخوابمو کنار خودشون پهن میکردن و در و چفت و بس میکردن تا یه وقت فرار نکنم پیش ازظهر قرار بود درمان پای خدامراد انجام بشه ماه بس و برادرهام اومده بودن خونمون که حکیم گفته بود زن و بچه ها رو بفرست برن که شلوغی باعث میشه تمرکز نداشته باشم فقط ما و برادرهام موندیم در و بسته بودن از سوراخ در داشتم اتاق و نگاه میکردم حکیم با ماده ای خدامراد و بیهوش کرد و بعد با چیزی تیغ مانند که روی آتیش مثلا ضد عفونیش کرده بود زانوی خدامراد و شکافت ننه داشت از حال میرفت که اقام هی نیشگونش میگرفت تا صداش در نیاد حکیم فوری با یه گیره یه رگ یا یه زائده از روی زانوی خدامراد برداشت و داخل کاسه انداخت بابا که نتونست جلو خودش و بگیره گفت یا خدا ببین چطور میپره حکیم با چابکی پای خدامراد و دوخت و بخیه زد و پانسمان کرد ادامه دارد...