'🌿🌼'
خانم جآن میگہ رب یعنے"پروردگار!"
میگہ"بیت" هم یعنے خونہ!
"مادر" هم پرودگار خونہ س!
پس مادرجآن مان....
شروع بہ نوشتن میڪنیم بہ نام تو"بسم رب هذا البیت!"
میدانید؟
اولین بار است مےخواهم قلم را روے ڪاغذے بڪشم ڪہ گیرنده ش شما هستید...مادر جآن:)
راستے اجازه میدهید ما شما رو مادر بخوانیم؟
شما میگذارید...مادر داداش بابڪ هستید دیگہ...
خودمانے تر صحبت ڪنیم؟
استرس دارم،میترسم حق مطلب را ادا نڪنم!
حق مادرے تان را...حقے ڪہ بہ گردنم دارید...بہ گردن من و خواهران و برادران پسرتان،
مےخواهیم تبریڪ بگوییم اما...
قلم از نوشتن شرم میڪند و ڪلمات از ڪنار هم بودن عاجز اند!
چطور بگوییم؟زبان سر جایز است از سخن،
مادر جآن؟
بے دست و پایے مرا ببخشید!
ڪلمات بے نظم و نظام مرا ببخشید،از یڪ دخترِ دانش آموز ڪہ بیشتر از این توقع نباید داشت!
بہ این دخترِ دانش آموز گفتہ اند بنویس از طرف همہ "اما از طرف همہ نوشتن سخت است...مےخواهم از طرف داداش بنویسم خب؟از طرف برادرم...پسرتون!
پسرِ شهید شما و برادرِ من!"
-مادرمادربابڪ...مادرمادربابڪ...صدامیادمامان؟
سلام مادر خوبے؟
بابا خوبہ؟خواهرم و برادرام خوبن؟
مامان صدام و دارے؟
مامان جاے من خیلے خوبہ اینجا!
فقط جاے شما خالیہ!
.......ما...ما...ن؟
صدام و دارے مامان؟
مامان!
یادتِ بہت میگفتم واسم دعا ڪنے؟
چہ دعایے ڪردے برام؟
شهادت...؟
مامان واسہ خواهرا و برادرامم دعا ڪن!
همون دعایے ڪہ براے من ڪردے،
همون دعایے ڪہ باعث شد توے روزت بہ جاے اینڪہ ڪنار شما باشم،
ڪنار حضرتزهرا{سلام الله علیها} باشم!
ڪنار شهدا!
مامان!
باید برم...
اما خیلے دوست دارم!
لحظہ بہ لحظہ هایے ڪہ تو یہ اتفاق شاد میگفتے"ڪاش بابڪم بود!"
من ڪنارتون بودم؛الآن هم هستم...
فقط نمیتونم هدیہ ے ناچیز دنیایے رو بهت بدم ڪہ در عوض دعا ها و سختے هایے ڪہ برام ڪشیدے هیچے نیست!
اما بهت قول میدم!
بهشتے رو بهت هدیہ ڪ....
...............
مامان؟صدات قطع و وصل میشہ!
صدام و دارے؟
من بهت بهشتے رو هدیہ میڪنم ڪہ برام ساختے!
مامان!
بیتابے نڪنے!!!
باور ڪن اینجا خود حضرتزهرا{سلام الله علیها} برامون مادرے میڪنہ!
بہ بابا سلام برسون،
بہ خواهرا و برادرام بگو من هستم'
بہ رمنده هایے ڪہ میدونم...میدونن عین خواهر و برادرن برام بگو"بخوان ڪہ شهید شن!"
بهشون بگو بہ حرف فرمانده شون گوش ڪنن!
مامان،براشون دعا ڪن!
اونا هم مثل بچہ هات!
مثل من:)'
دعا ڪن عاقبتشون بخیر شهادت بشہ،
مامان من دارم بہ جاشون میگم...بہ جاے تڪ تڪ شون!
بہ جاے همہ ے فرمانده ها و رزمنده ها!
خیلے دوست دارن!
دستت و میبوسن!
تصدقت بشم خیلے زیا...
........
-مادرمادربابڪ...مامانبہگوشے؟
من باید برم!
رزمنده هاے سنگر خوشتیپ آسمانے خیلے بهت سلام رسوندن!
خیلے خیلے هم این روز و بهت تبریڪ گفتن!
احوال شون و از فرمانده بگیر!
بہ همہ سلام برسون!
خیلے دوست دارم،روزت هم مبارڪ:)
{وَلا تَحسَبَنَ الَّذینَ قُتِلوا في سَبیلِ اللهِ أَمواتاً
هرگز گمان مبر!
ڪسانے ڪہ در راه خدا ڪشتہ شدند،
مردگانند!
آلعمرانآماج۱۹۶}
ازآسمانبہزمین!
ازطرفخودمورزمندههاوفرماندهها!
ازطرفتمامےفرزندانتدرخوشتیپآسمانے!
#ازپشتتریبون🎙
روزتان مبارڪ مادر جآن...
روزتان مبارڪ مادر تمامے رزمنده هاے سنگر داداش بابڪ💚🌿