~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
⚘آخرین بارے ڪه احمد میخواست جبهه برود، به مادرم گفت: «مادرجان! من دیگر بر نمیگردم. ڪارهایت را انجام بده، قندے میخواهے بشڪن، خانه و زندگے را مرتب ڪن، این دفعه دیگر برنمیگردم. من جوابم را از آقا امام رضا گرفتم.»
او چند وقت قبل به زیارت امام رضا(ع) رفته بود.
⚘بعد ادامه داد: «مادر! من براے تو هیچ ڪارے نڪردهام، ولے آن قدر تو را بالا میبرم ڪه همه چیز را جبران ڪنم.»
⚘درست است ڪه ۱۷_۱۸ سال از شهادت او میگذرد، ولے من اصلا نمیتوانم باور ڪنم ڪه احمد رفته. فڪر میڪنم هنوز زنده است. احساس میڪنم پیش خودم هست و همیشه با من حرف میزند.
✍🏻به روایت خواهر
#شهید_سیداحمد_پلارڪ♥️🕊
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---