#پارتصدوسه
مکتب سراسر ترقی و انسانهایی که تربیت کرده میراثش هستن
همین الان هم نگاه کنی به طور برایندی مسلمانها انسان های با اخلاق تری نسبت به همه مردم هستن
41 هم بیانگر جایگاه خاص پیغمبره
که هر امتی گواهی داره و پیامبر ما گواه بر گواهان عالمه
ژانت_ گواه دقیقا یعنی چی؟
_ یعنی وسیله سنجش اعمال
قاعدتا گواه باید یک انسان کامل باشه که بشه اعمال بقیه انسان ها رو نسبت به اعمال اون سنجید و وزن داد
چون اعمال که کیلویی نیستن کشیده بشن باید به نسبت معیار عملی سنجیده بشن مثل خط کش مثل شاخص
اون افراد پیامبران و امامان و شهیدان هستن
هر چه نسبت به اونها نزدیکتر باشی وضعیت بهتری داری هرچی انحراف معیار کمتر باشه درصد خطا کمتره نمره بالاتری میگیری و به جایگاه شاخص و پاداش اون نزدیکتر میشی
منطقی هم هست
کتایون_ آیه ۴۳ درباره نماز
اصلاً چرا باید برای نماز حتماً وضو گرفت؟
چرا انقدر سختش میکنه
اصلا چرا باید حتماً به این شکل نماز خوند چرا عبادت رو به خود انسان ها واگذار نمی کنه؟
چرا همش اجبار چرا مدیریت وقت رو به عهده خود بنده ها نمی گذاره شاید هر روزهمون ساعت نتونیم وقتمون رو خالی کنیم
_اول این که تو سوالات چرا عبادت رو نشنیدم یعنی اصل مسئله عبادت خدا به عنوان بنده برات محرضه دیگه؟
_ اگر خدایی وجود داشته باشه با همه ویژگی هاش بله عبادتش بیشتر از اینکه لازم باشه به نظرم دوست داشتنی هم هست
_ خب حالا که عبادت لازمه به قول تو چرا عبادت این شکلی چرا با این شکل و این ترتیب اصلا چرا شکل و ساختار برای عبادت وجود داره؟
جواب واضحه چون اصول تربیتی خدا با بینظمی سازگار نیست
تو راست میگی اگر بدون ساختار فقط می گفت خدا را عبادت کنید ما هفته ای یکبار وقت خالی میکردیم یک ساعت با یه حال خوش معنوی تو بیکاری مینشستیم دل سیر عبادت می کردیم
حظ معنویش هم بیشتر بود
ولی توی نماز بیشتر از اینکه حس معنوی مدنظر باشه ادب و چارچوب مندی مدنظره دقیقاً
نه که معنویات مهم نباشه اما نماز یعنی ادب کردن مقابل خدا
پس چون ادبه هم وقت و ساعت خاص داره هم شکل و شاکله خاص و هر کس بخواد این شکل رو زیر پا بگذاره یا تغییر بده ادب نماز رو به هم زده
مثلاً بگه چرا عربی، فارسی
ادب رو به هم زده
گفتم خدای سبحان در اون ماجرای سجده به ابلیس میفرماید من می خوام اون طوری که خودم می گم و می خوام عبادتم کنی نه اونطور که خودت می خوای
تو اومدی عبادت من چون من رو به خدایی قبول داری بعد به جای خواست من خواست خودت رو مد نظر قرار میدی
کارت متضاد با اصل عبادته
ضمنا این طوری که تو میگی پس باید فاتحه دیسیپلین و قاعده رو در هر کاری خوند دیگه دلی بریم پای هر کاری
تو به کارمندات اجازه میدی دلی بیان سر کار؟
ممکنه یک روز حالشون خوب باشه بیشتر از حد معمول برات کار کنن ولی ممکنه ۱۰ روزم حال نداشته باشن بیان
اونوقت راندمان کارت چی میشه؟
تو امور دنیایی معنای نظم رو میفهمیم
سرکار که میریم ساعت ۸ صبح نباید ۸ و ۱۰ دقیقه بشه
ولی به خدا که میرسه باید ببینم وقت دارم یا نه؟
شاید نتونستم تایممو برات خالی کنم!
چرا وقتش رو به عهده خودم نگذاشتی
تازه خدا کلی لطف کرده برای نماز بازه زمانی مشخص کرده از ظهر تا غروب از سرشب تا آخر شب اما اتفاقاً ایده آل نماز اول وقت بودنشه
چرا چون خدا رو در اولویت قرار دادی
به خاطر خدا از کارهای دیگر گذشتی
پس چون نماز ادبه باید زمانش که رسید براش وقت خالی کنی که در پیشگاه خدا بی ادب به حساب نیای حالا حال خوش معنوی هم پیدا میکنی اگر ادبت خوب باشه
الذین هم فی صلاتهم دائمون، یحافظون...
کسانی که نمازشون رو مراقبت میکنن تداومش رو حفظ میکنن!