🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋
🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋
🍃🌸
#خاڪهاےنرمـکوشڪ
#پارتهفتادوچهار
تازه آن جا فهمیدم چه دستوری داده ام.ولی دیگر خیلیها وارد میدان شده بودند همان طور هم به طرف دشمن آتش میریختند.
یکی دیگرشان گفت:حاجی همرو به کشتن دادی!
شک و اضطراب آن ها مرا هم گرفت. یک آن حالت عصبی داد بهم دستهایم را گذاشتم روی گوش هایم و محکم شروع کردم به فشار دادن.هر آن منتظر منفجر شدن یکی از مین ها بودم...
آن شب ولی به لطف و عنایت بیبی بچه ها تا آخرشان از میدان رد شدند. حتی یکی از مین ها هم منفجر نشد.به خودم آمدم و دویدم به طرف دشمن از روی همان میدان مین!
صبح زود هنوز درگیر عملیات بودیم. یکدفعه چشمم افتاد به چند تا از بچه های اطلاعات لشکر داشتند میدویدند و با هیجان میپرسیدند حاجی برونسی کجاس؟؟
رفتم جلو و گفتم:چه خبره؟چیشده؟
گفتند: فهمیدی دیشب چکار کردی حاجی؟!
صداشان بلند بود و غیر طبیعی،
عادی گفتم:نه.
گفتند:میدونی گردان رو از کجا رد کردی؟؟
پرسیدم: کجا؟
جریان را با آب و تاب تعریف کردند با خنده گفتم:عه،مگه میشه ما از روی مین رد شده باشیم؟حتما شوخی میکنین.
دستم را گرفتند:بیا بریم خودت نگاه کن.
همراهشان رفتم دیدن آن میدان مین واقعا عبرت داشت.تمام مین ها رویشان رد پا بود.ولی الحمدلله هیچ کدام منفجر نشده بودند.
خدا رحمت کند حاجی برونسی رو آخر صحبتش با گریه میگفت: بدونین حضرت فاطمه و اهل بیت توی تمام عملیاتها مارو یاری میکنند.
شهید برونسی تمام فکر و ذکرش درباره عملیات موفق این بود که میگفت:باید نزدیکی مان را با اهل بیت(ع) بیشتر و بیشتر کنیم،و ایمانمان را قوی تر.
#ادامهدارد...
#کپیممنوع⛔️
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
@khoshtipasemani
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃