#یڪروایتعاشقانہ💍
اگہ یہ وقت مهمون داشتیم👨👩👧👦
ونزدیڪ ترین مغازه بہ خونہ
بستہ بود😄
جاے دیگہ نمےرفت براے خرید
مےگفت این بنده خدا
بہ گردنِما حق داره👌
حق همسایہ رو باید بجا بیاریم
و از ایشون وسیلہ بخریم..🍱
چون نزدیڪ منزل ما هستن
بعد از شهادتش هروقت بخوام
براے نذرے چیزے بخرم
نگاه میکنم و نزدیکترین
مغازه رو بہ مزارِ شُهدا انتخاب میکنم
کہ حقِ همسایگـیِ
همسرمو بہ جا بیارم..🥰🥀
#روایتے_از_همسرِ↓
شهید سیاهکالے مُرادے
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
#یڪروایتعاشقانہ💍
سرسفرهعقدنشستہبوديم،
عاقدڪہخطبہراخواند،
صداےاذانبلندشد.📿
حسينبرخاست،
وضوگرفتوبہنمازايستاد،🤲🏻
دوستمڪنارمايستادوگفت:
اينمردبراےتوشوهرنمےشود.
متعجبونگرانپرسيدم:چرا؟😥
گفت:ڪسےڪہاينقدر
بہنمازومسائلعبادےاشمقيدباشد،
جايشتوےايندنيانيست.🕊
#شهید_حسین_دولتی♥️
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#یڪروایتعاشقانہ💍
در زدند ، پیك بود
نامہ آورده بود قلبم ریخت
فکر کردم شهید شده
وصیت نامہ اش را آورده اند
نامہ را گرفتم باز کردم
یك انگشتر عقیق برایم فرستاده بود
از جبهہ نوشته بود
این انگشتر را فرستادم
بہ پاس صبرها و تحمل هاے تو
بہ پاس زحمتهایے کہ کشیده اے
این را بہ تو هدیہ کردم
آرام شـدم🙃💜
روایتےازهمسر↓
#شهید_صیاد_شیرازی
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#یڪروایتعاشقانہ 💍
ساعت ده یازده شبـ🌙
با سر و صورت خاڪے اومد خونہ.!
+تا شما شامـ رو شروع ڪنے
میرم لیلا رو بخوابونمـ😴
-نہ!صبر میڪنمـ تا بیای
باهم بخوریم...♥️
+وقتے برگشتمـ دیدم
پوتین به پا خوابش بردهـ😴
داشتم پوتین هایش رو
در میآوردم کہ بیدار شد..
-دارے چیکار میڪنے..؟
مےخواۍ شرمنده امـ ڪنے..؟🥺
+ نہ..! خستۿاے
سر سفرۿ نشستـ و..!
-تازه مےخوایم با هم
شام بخوریمـ🥘
روایتےازهمسر↓
#شهید_مهدی_زینالدین
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#یڪروایتعاشقانہ💍
بعد از عقد
باهم عهد بستیم
که نمازهایمان را اول وقت بخوانیم
هرگاه کنارهم بودیم
باهم نماز میخواندیم♥️
هرگاه دور بودیم هنگام اذان تماس میگرفتیم
ونماز را یادآوری میکردیم
گاهی اگر در خیابان بودیم ماشین را گوشه ای پارک میکردیم
ودر مسجدی نمازمان رابه جماعت میخواندیم💛
از این بابت من همیشه باوضو بودم
وحید باخنده روبه مادرش میگفت:
«همسر من دائم الوضوست»🥰
روایتےازهمسر↓
#شهید_وحید_فرهنگی
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#یڪروایتعاشقانہ
همسرِ شهید روح الله قربانی میگه :
وقتی روحالله شهید شد چند وقت بعد
خیلی دلم براش تنگ شده بود
به خونه خودمون رفتم ،
وقتی کتابی که روحالله به من
هدیه داده بود رو باز کردم دیدم روی
برگ گل رز برام نوشته بود:
عشق من !دلتنگ نباش؛)!♥️✨
#شهید_روح_الله_قربانی
@khoshtipasemani