https://eitaa.com/khoshtipasemani/18504
پارت اول رمان زیبای شهید بابک نوری👆🏻👆🏻
خوشتیپ آسمانی
💙#قسمتبیستودوم🌷 💙#شهید_لاکچری🌷 💫#تقدیمنگاهتون😍 💫#بهقلمامینربیعی✍ /زیرکانه/ فرمانده:ماش
دوستان پوزش برای تاخیر در پارت گذاری رمان ان شاءالله از فردا ادامه رمان گذاشته میشه🌸🌱
#خاطره[🎞]
🍃رفـیـقشـهیـد:
🌻جز اعضای اتاق فکر ستاد انتخاباتی
برادرش بودم همیشه به جلسات دیر
میرسیدم یه روز که قرار بود بود همه
توی جلسه باشن و کسی غیبت نکنه
طبق معمول دیر رسیدم،خیلی گرسنه😋
بودم قبل اینکه برم داخل اتاق دیدم
روی میز سالن یه جعبه شیرینی و
شربت🥃 هست،منم با خیال راحت نشستم
و خوردم😇 بابک بالای پله ها بود منو
نمیدید بهم زنگ زد📞 منم با دهن پر گفتم
داداش دارم میام😉 دو دقیقه دیگه
اونجام همونطور که داشتم میخوردم
در اوج گرسنگی یکی از پشت دستشو✋
گذاشت رو شونم و به حالت شوخی☺️
گفت:علی کارد🔪 بخوره به شکمت 😂بچه ها
همه منتظرتن گفتم:به به آقا بابک خوبی؟؟😄
🍃دید نه گرسنه ام گفت: علی بردار جعبه
شیرینی رو با خودت بیار بالا تو از گرسنگی
میمیری.
🍂گفتم:تو که میدونی من گرسنه باشم
راه خونمو گم میکنم😂 گفت:اره مطمئنم به
دونستن نیازی نیست...[🙃]
#بمان_برایم♥️
#شهیدبابڪنورے♥️✨
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
"سیم مودم و کولر رو جوری تنظیم کردم که وقتی کولر رو روشن می کنی مودم خاموش میشه....."
اینو از گروه بابا ها دزدیدم،داشتن کار یاد هم میدادن 😐😂
#بخندمؤمن😉😂
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
··|💌🎈|··
#تک_حرف
شهادت یعنی
نمیر 🖐🏻حیف است
بمان، بساز ،ساخته شو 💪🏻
و در کلام آخر برای خدا
شهید شو ... ♥️
+صرفابرایصیقلروح:)
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
13.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍁نذر
لبخند🙂
" طُ"
هم🌿
شدهڪہ
"گناھ"نمیکنم🌸💫
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
.
.
🌺\… با خانواده همسرم و خودم به مراسم عقدمون رفتیم، قرار بود حضرت آیت الله مدنی خطبه عقد ما را جاری کند.
😇\… قبل از شروع مراسم،علی آقا رو به من کرد و گفت:
شنیده ام که عروس هر چه در مراسم عقد از خدا بخواهد خدا اجابت می کند.
نگاهش کردم و گفتم:چه آرزویی داری؟!
😌\… در حالی که چشمان مهربانش را به زمین دوخته بود گفت:
اگر علاقه ای به من داری دعا کنید و از خدا بخواهید عمر مرا ختم به شهادت کند.
😥\… از این کلام او تنم لرزید.چنین جمله ای برای یک عروس در چنین مراسمی بی نهایت سخت بود.
🌷\… سعی کردم طفره بروم اما علی مرا قسم داد.به ناچار قبول کردم.هنگام جاری شدن خطبه عقد از خداوند بزرگ هم برای خودم و هم برای علی طلب شهادت کردم.
#همسر_شهید_علی_تجلایی💛🌿
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
10.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفآءُ...
بخشی از معنی دعای فرج👇🏻😍
_🌸بلا و مصائب ما بزرگ شده و بیچارگی ما بسی روشن و پرده از روی کار برداشته شد
_🌸و امیدم نا امید شد و زمین (با همهی پهناوری اش) بر ما تنگ آمد و رحمتش از ما منع گردید.
_🌸تنها توئی یاور و معین ما و مرجع شکایت ما و یگانه اعتماد ما.
در هر سختی و آسانی بر لطف تو است.
_🌸خدایا پس درود فرست بر محمد و آل محمد
آن زمامدارانى که پیرویشان را بر ما واجب کردى و بدین سبب مقام
_🌸و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ایشان به ما گشایشى ده فورى و نزدیک مانند چشم بر هم زدن..
#اللهمعجللولیکالفرج
#امامزمان
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
🕊🍃
شهادت ،
شوخےنیـست ؛😉
قـلبت رابومـےڪننـد❤️
بوےدنیـا🌍داد ،
رهـایت مےڪننـد ... !🍃
#شهیدبابڪنورے🌸
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#تلنگر⚠️
✍روزی پسری ، متوجه شد مادرش از همسایه فقیر خود نمک خواست. متعجب به مادرش گفت که دیروز کیسه ایی بزرگ نمک برایت خریدم، برای چه از همسایه نمک طلب می کنی؟ مادر گفت: پسرم، همسایه فقیر ما، همیشه از ما چیزهایی طلب میکند، و دوست داشتم از آنها چیز ساده ایی بخواهم که تهیه آن برای آنها سخت نباشد، درحالی که هیچ نیازی به آن ندارم، ولی دوست داشتم وانمود کنم که من نیز به آنها محتاجم، تا هر وقت چیزی از ما خواستند، طلبش برای آنها آسان باشد، و شرمنده نشوند...*
"فرهنگی که باید با آب طلا نوشت"
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
✨برگی از دفتر خودسازی شهیده زینب کمایی 📝
مادر این شهید 14 ساله درباره دفتر خودسازی زینب، این گونه روایت میکند:
زینب در دفتر خودسازی خود جدولی کشیده بود که بیست مورد داشت؛
✅از نماز به موقع
✅ یاد مرگ
✅همیشه با وضو بودن
✅خواندن نماز شب
✅ نماز غفیله و نماز امام زمان(عج)
✅ورزش صبحگاهی
✅قرآن خواندن بعد از نماز صبح، حفظ کردن سورههای قرآن کریم
✅ دعا کردن در صبح و ظهر و شب
✅کمتر گناه کردن تا کمخوردن صبحانه، ناهار و شام.
✨دخترم جلوی این موارد ستونهایی کشیده بود و هر شب بعد از محاسبه کارهایش در جدول را علامت میزد؛
🍃من وقتی جدول را دیدم به یاد سادگی زینب در پوشیدن و خوردن افتادم به یاد آن اندام لاغر و نحیفش که چند تکه استخوان بود، به یاد آن روزههای مداوم و افطارهای ساده، به یاد نماز شبهای طولانی و بیصدایش، به یاد گریههای او در سجدههایش و دعاهایی که در حق امام خمینی(ره) داشت.
🦋زینب در عمل، تکتک موارد آن جدول خودسازی و خیلی از چیزهایی که در آن جدول نیامده بود را رعایت میکرد.
🌱فعالیتهای مذهبی زینب، مورد غضب منافقین قرار گرفته بود چونکه با آن سن کم کتابهای شهید مطهری را میخوانده و در محافل عمومی و آموزشی با کمونیستها و منافقین بحث میکرده و رسوایشان میساخته.
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---