eitaa logo
خوشتیپ آسمانی
2.1هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.2هزار ویدیو
52 فایل
✅ تـنها کانـال رسـمـی شـهید بـابک نوری هریس 🌹 با حضور و نظارت خـانـواده مـحـترم شـهـیـد خادم کانال: @Khoshtipasemani_1@Rina_noory_86
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 🍄🌵جـاے خاݪے سلـۅچ🌵🍄 "در این ڪتاݕ با زندگے مـردم یڪ روستا آشنا مےشۅید و توصیـفات ڪتاب آنقدر قوے و پررنگ است ڪہ انـگار شما هم دارید با آن ها زندگے مے ڪنید..''
🦋 ••در دوره‌ای‌سرباز‌حفاظت‌اطلاعات‌بود. دوبارداوطلبانه‌به‌ڪردستان‌عراق‌اعزام شده‌بود..ولی‌خانواده‌از‌ڪار او‌بی‌خبربودند.. ••‌همیشه‌نمازش‌اول‌وقت‌بود..در جبهه‌چفیه‌را‌پهن‌میڪردومشغول‌ نماز میشد... ••علاوه بر رسیدگی‌به‌ظاهرش ازباطنش‌غافل‌نبود.. 🌸 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
❤️ حاج حسین یکتا : شهادت آمدنی نیست ، رسیدنی است . باید آن قدر بدوی تا به آن برسی . اگر بنشینی تا بیاید ، همه السابقون می‌شوند ، می‌روند و تو جا می‌مانی . 🌷 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🔸شهید علیرضا نظری🔸 ✨پاسدار بازنشسته و یادگار 8 سال دفاع مقدس شهید علیرضا نظری – او متولد سال 1339 در رودسر بود اوکه داوطلبانه برای دفاع ازحریم اهل بیت به همراه نیروهای گیلانی عازم سوریه شد 28 آبان ماه 1396 درعملیات آزادسازی شهر بوکمال آخرین مقر داعش در سوریه براثر انفجار خمپاره به شهادت رسید این شهید درگلزار شهدای رودسر آرمیده است✨. ازشهید نظری 1 پسر 👨🏻و 2 دختر🧕 به یادگار مانده است . 🌺 شهید نظری ۵۷ ساله، اهل و ساکن شهرستان رودسر و بیست‌ویکمین شهید مدافع حرم استان گیلان است🌺. 🍃 شهید علیرضا نظری رودسری، ‌فرمانده سابق توپخانه و ادوات تیپ میرزا کوچک‌خان نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود.🍃 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه شهادت و گفتن اذکار شهادتین این شهید بزرگور بسیار حزن انگیز و تاثیرگذار است...😔 🔻شهدا شرمندهـ ایمـ🔺 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
سلام. ببخشید رفقا امشب پارت نداریم فردا جبران میکنم😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋فرشتگان آســـمان🦋 ...حضـــرت علـــی (ع)... را 🌻دوست دارند و ب خدمتگزاری آن حضرت افتخار می کنند🌸 ب خاطر اشتیاق فراوان 🌵فرشتگان ب امیر المومنان (ع) خدای متعال در آسمان چهارم فرشته ای آفریده🌼 است به💫 شکل آن حضرت که در هر روز هفتاد هزار فرشته 🌹او را زیارت 🌨می کنند و تسبیح و تکبیر می گویند و ثواب آن را برای دوستداران🌈 علی بن ابی 🎊طالب (ع) قرار می دهند.‌.. 🌖الفصول العلیه،ص ۷۹.🌖 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
‌🍃🌸🦋🌸🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋 🍃 ‌ به جای سنگرهایی که با هر باران تا نیمه پر از اب می شدند ، اتاقی و والوری داشتیم و شب نشینی های فراموش نشدنی که ب شوخی و خنده می گذشت ؛ب خصوص ان شب که جوانک انبار دار داشت از حضورش در عملیات بستان تعریف می کرد. داستانش ب انجا رسید که در میان مین دشمن روی نیروهایشان رگبار بسته بود. او، برای اینکه حجم اتش را به درستی برای ما روایت کند ، گفت:«توی بد موقعیتی بودیم . از چپ و راستمون تیر می اومد!مثل گلوله »وقتی این را گفت شلیک خنده ما ب هوا رفت. بعد از آن، همیشه سر ب سر جوانک انبار دار می گذاشتیم و می گفتیم:«حالا واقعا مثل گلوله تیر می اومد؟»این دوستی و صمیمیت میان ما و انبار دار تا روز آخری که انجا بودیم ادامه پیدا کرد. او ب محسن بیشتر از همه ما علاقه مند شده بود. چون نقاشی اش خوب بود و روی جعبه های مهمات با زغال شکل های جالبی میکشید.؛ از جمله تصویر رزمنده ای در حال شلیک ، که زیر ان می نوشت:«برادر رزمنده،بخواطر پیرزن روستایی هم که شده لطفا در مصرف مهمات صرفه جویی کن!»علیجان هم ب او می گفت :«حالا خوبه تا دیروز خودت با همین گلوله ها کنجشک می زدی» کپی بدون ذکر منبع پیگرد الهی و قانونی دارد❌❌ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
‌🍃🌸🦋🌸🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋 🍃 ‌: روزی یکی از راننده ها، که برای بردن مهمات آمده بود ،نامه ای از فرمانده جوان برایمان آورد. او خواسته بود به محل خدمتمان برگردیم . با خوشحالی کوله پشتی هایمان بستیم . روی صندوق های مهمات ،که خودمان آن ها را بار زده بودیم ،نشستیم و ب سنگرهایمان برگشتیم . بعد از آن هرگز فرمانده جوان را اذیت نکردیم. دو ماه از حضورمان در جبهه نورد گذشت. روزی فرمانده ، که لباس پاسداری اش را پوشیده و پوتین های واکس زده اش را به پا کرده بود ، خبر داد که نیروهای جدید برای تحویل گرفتن خط می آیند و ما می توانیم ب خانه هایمان برگردیم. روز بعد ، در پادگان گلف اهواز تسویه حساب کردیم . تفنگ هایمان و خشاب هایمان را ب اسلحه خانه دادیم و با همان لباس های خاکی عازم گاراژ اتوبوس شدیم . بلیت گرفتیم و ب کرمان برگشتیم . روستای ما ، هورپاسفید ،بوی نوروز می داد. سال ۱۳۶۰تمام می شد. کپی بدون ذکر منبع پیگرد الهی و قانونی دارد❌❌ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🌳🌈 🦋امام علی (ع)می فرمایند:🦋 آنکس که با خود یکرنگ نباشد ، با دیگران نیز یکرنگ نیست...🕊🌱 ...💥غررالحکم‌و‌درر‌کلم‌،‌حدیث‌۸۰۰ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🌱 مۍگفتــ ↓ قدیما‌ڪه‌ترازو‌داشتن یه‌سنگ‌محڪ‌داشتن؛ همه‌چیو‌بااون‌مۍسنجیدن مۍگفتــ ↓ اگه‌‌سنگ‌محڪ‌زندگیت‌بشه 🌺 سود‌ڪردۍ.‌‌..¡¡ ما‌ ڪردیم یا ⁉️ ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🌸🍃 ••حواستــ به من بوده و هستـ اما ••یه وقتـا حواسم ازت‌ پرت میشه 🕊 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🎞 |برادر‌شہید| بابڪ متولد سال1371 بود.بابڪ مهر ماهۍ بود. قبل اعزامش درست یک ماه از اعزامش [7/21] تولدش بود. این خاطره هیچ وقت از ذهن ما پاڪ نمیشہ. چون تو خونہ ما رسمہ ڪہ هر تولدے هر ولادتۍ رو من ڪیڪ میگیرم بچه ها از خونہ زنگ زدن ،گفتن تولد بابڪ منم ڪیڪ گرفتم رفتم خونہ بابڪ سرما خورده‌بودرومبل خوابیده بود ماماݧ بهم گفت :"برو یہ لحظہ صداش ڪن حرف تو رو زمین نمیزنہ" من رفتم صداش ڪردم وبابڪ اومد نشست عکساش هست توگوشیم،هرچند وقت یڪبار نگاهش میکنم هنوز باورمون نمیشہ کہ نیست.🥺 •♥️• ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
✍🏻 🧐اگر در خوندن درس‌ها و امور مدرسه تنبلی کنیم، حکمش چیه؟ 📚بر‌اساس فتاوای آیت‌الله خامنه‌ای ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰روز جمعہ روز زیارتے ♥️زیارت حضرتِ عشق،امام زمان(عج)♥️ 🎤استاد_ فرهمند 🌼 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🌷تازه داماد بود و قرار بود مراسم عروسی‌اش برگزار شود خودش در سـوریه بود ؛ به خانواده گفت : کارت مراسم را پخش کنند ... وعده داد که خودش را می‌رساند! خانواده هم کارت‌های عروسی‌اش را پخش کردند . راست می گفت ؛ خودش را رساند ، اما چگونه ...!🌷 🥀 🕊 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
گاهے صفـای دلتان براے دلِ زنگار دیده ی ما قابل درڪ نیست !! بہ راستے ڪہ چقدر ، بین ما و شما فاصله هاست... شهدا بدجوری نیاز نگاه شما شده ایم ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
"خاطرا‌ت‌طنزجبهه"🙃 یڪبار سعید خیلی از بچه‌ها کار کشید... دسته بود شب برایش جشن پتو گرفتند... حسابی کتکش زدند من هم که دیدم نمےتوانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تا شاید کمی کمتر کتک بخورد..!😕 سعید هم نامردی نڪرد، به تلافی آن جشن پتو ، نیم‌ساعت قبل از وقت صبح، گفت... همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!😄 بعد از اذان فرمانده گروهان دید همه بچه‌ ها خوابند... بیدارشان ڪرد وَ گفت: اذان گفتند : چرا خوابیدید!؟🤔 گفتند : ما خواندیم..!✋🏻 گفت: الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید!؟😳 گفتند : سعید شاهدی اذان گفت! سعید هم گفت من برایِ شب اذان گفتم نه نماز صبح ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
📖 🍄🌵 عـارفـانہ 🌵🍄 "زندگے نامہ و خاطراټ شہید عارف احمدعݪـۍ نیرے .."
قصہ از همون جایی شروع شد که؛ رفیق شدیم تو روضه‌ات ...✨ سربنــد رو سر همدیگہ بستیمو شدیم عبد زینب‌♥️ | ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
خوشتیپ آسمانی
سهم ما در وسط🌎 معرڪه عشق چه بود!؟🙃 غم و دلتنگے و حسرت💔 همه یکجا با هم🌙 💙 😌🌿
🌹✨ از شخصـے پرسیدند: تا بهشت چقدر راه است؟!😋💕 گفت : یڪ قــــــدم👣 گفتند : چطور ؟!🙄 گفت : مثل شهیدان یڪ پایتان را ڪہ روے نفس‌شیطانـے بگذارید پاے دیگرتان در بهشت است😍 ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
جمعه ها🍃 بی هوا چه درگیر می شوم در تو و دوست داشتنت❤️ جمعه ها آرام و قرار ندارم از این حجم دلتنگی 🌼اللهم عجل لولیک الفرج🌼 ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄ @khoshtipasemani ┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
مهدے جان❣ ‌با هر گنـاه فاصـــــ🚶🏻‍♂ـــــــله می گیرم از شما کم کم وجب وجب... دو سه فرسنگ می شود 🌸🥀📿✨