خوشتیپ آسمانی
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋
🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋
🍃🌸
#خاڪهاےنرمـکوشڪ
#پارتبیستوهفت
تا قبل از پیروزی انقلاب چند بار دیگر هم از آن قضیه سوال کردم لام تا کام حرف نزد تو سر نگه داشتن کارش یک بود نمیخواست بگوید نمی گفت، حتی ساواک حریفش نمی شد یکبار گرفته بودنش دندانهایش را یکی شکسته بودند هزار بلای دیگر هم سرش در آورده بودند ولی یک کلمه هم نتوانسته بودم ازش بیرون بکشند
بالاخره انقلاب پیروز شد چند وقت بعد سپاه تو خیابان احمدآباد ۱ مرکز زد به نام مرکز خواهران برونسی هم شد مسئول دژبانی آنجا به ایمانش همه اطمینان داشتند تمام آن مرکز و نگهبانی اش را سپرده بودند به او یک روز رفتم دیدنش اتفاقاً ساعت استراحتش بود تو اتاقش نشسته بود و انگار انتظار مرا میکشید سلام و احوالپرسی کردم و نشستم کنارش هنوز کنجکاو و آن جریان بودم همان مسافرت زاهدان بهش گفتم حالا که دیگه آبها از آسیاب افتاده بگو قضیه چی بود گرفت چه میگویم خندید و با دست روی شانه ام زد و گفت حالا که خطری نداره برات میگم شروع کرد به گفتن: اون وقتا میدونی که حاج آقا خامنه ای تبعید شده بودند به یکی از روستاهای ایرانشهر من اون موقع یک نامه داشتم برای ایشون که باید می رسوندم به دست خودشون کنجکاوی هم بیشتر شد گفتم دادن یک نامه که در روز طول نمیکشه گفت درست میگی ولی کار دیگه ای هم پیش اومد، چه کاری نامه رو خدمت آقا بین اندرونی و اتاق ملاقات را نشون داد گفت ساواک از همینجا رفت و آمد ما رو کنترل میکنه هر کی میاد پهلوی ما با دوربین هایی که دارند میبینند اگه شما بتونی کاری بکنی که این کنترل رو نداشته باشه خیلی خوبه، منظور آقای این بود که جلوی دید ساواکیها را با کشیدن یک دیوار بگیرم منم سریع دست به کار شدم آجر ریختم و تشکیلات دیگری را هم جور کردم و آنجا دیوار کشیدم برای همین برگشتنم دو روز طول کشید با خنده گفتم دبه روغن را هم برای آقا می خواستی؟
بله دیگه پرسیدم ساواک به تو گیر ندادن گفت اتفاقا وقت آمدن آقا احتمال میدادند که منو بگیرن بهشون گفتم من اینجا که اومدم یه چفیه بسته بودم فکر نکنم بشناسند ولی آقا راضی نشدن از راه دیگه خارج کردند که گیر نیفتم،
آتش کنجکاویم سرد شده بود حرف های عبدالحسین سند مطمئن بود برای قرص و محکم بودن او و برای راضی نگه داشتنش
#ادامهدارد...
#کپیممنوع⛔️
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
@khoshtipasemani
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
4_5767117467562280939.mp3
6.37M
#رزق_معنوی_شبانه☁️🌙☁️
ای شهادت بی تومن میمیرم...
کی میرسی!؟💔
#شبتون_مهدوی☘
#وضو_یادتون_نره🚰
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#زيـاږݓݩــاݦـہشهــڌا
♥️|دل ڪہ هوایـے شود، پرواز است
……ڪہ آسمانیت مےڪند.……
🌱و اگر بال خونیـن داشتہ باشے🌱
دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مےگیرد.
دلــها را راهےڪربلاے جبــهہها
مےڪنیم و دست بر سینہ،
بہ زیارت "شــهــــــداء" مےنشینیم...|♥️
🕊🦋 بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم🦋🕊
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ
🕊اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
🌹اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
🌹اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
🕊اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...🌻
#شادے_روح_شهـــــــدا_صلوات🌾
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
🌵🌻اگر گاهۍ #امیدم
مۍرود از دســــت
😌👈🏻باڪــــے نیست ..👉🏻😌
ڪه مـن با #تــــو
🍁دلِ امّیـدوارِ دیگرۍ دارم ...😍
#شهیدبابڪنورے🧔🏻
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
خوشتیپ آسمانی
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃 🍃🌸🦋🍃🌸🦋 🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋🍃🌸🦋
🍃🌸🦋🍃🌸
🍃🌸🦋🍃
🍃🌸🦋
🍃🌸
#خاڪهاےنرمـکوشڪ
#پارتبیستوهشت
«سرمازده»
﴿حجتالاسلام محمدرضا رضایی﴾
۵۰ متر زمین داشتم توی کوی طلاب سندش مشاع بود ولی نمی گذاشتند بسازم علنا میگفتند باید حق حساب بدید تا کارت راه بیفته تو دلم می گفتم: هفتاد سال سیاه اینکارو نمیکنم، حتماً باید خانه را میساختم و آنها هم نمیگذاشتند سردی هوا هم مشکل را بیشتر میکرد بالاخره تصمیم گرفتم شبانه دور زمین را دیوار بکشم رفتم پیش آقای برونسی و جریان را بهش گفتم گفت یک بنای دیگه هم میگم بیاد خودت هم کمک می کنی ان شاءالله یک شبه کلمش می کنیم.
فکر نمی کردم به این زودی قبول کند آن هم توی هوای سرد زمستان گفت فقط مصالح را سریع باید جور کنیم شب نشده بود مصالح را ردیف کردم بعد از نماز مغرب و عشا با یکی دیگر آمد سه تایی دست به کار شدیم، بهترو محکم تر از همه کار می کرد خستگی انگار سرش نمی شد به طرز کارش آشنا بودم میدانستم برای معاش زن و بچه اش مثل مجاهد در راه خدا عرق می ریزد و زحمت میکشد تو گرم ترین روزهای تابستان هم بنایش تعطیل نمی شد شب از نیمه گذشته بود من همینطور به اصطلاح ملات درست می کردم و می بردم بخار سفید نفسهام تند و تند از دهان می آمد بیرون، انگشتهای دست و پام انگار مال خودم نبود گوشها و نوک بینی هم بد جوری یخ زده بود یکبار گرم کار چشمم افتاد به آن بنای دیگر به نظر آمد دارد تلو تلو می خورد،یکهو مثل کنده ی خشک درختی که از زمین کنده شود افتاد زمین!
دویدم طرفش، عبدالحسین هم دست از کار کشید و آمد بالای سرش. گفت:چیزی نیس سرمازدع شده و شروع کرد به ماساژ دادن بدنش من هم کمکش کردم.
چند دقیقه بعد به حال آمد کمکم نشست روی زمین وقتی به خودش آمد بلند شد ناراحت و عصبی گفت من که دیگه نمیکشم خداحافظ رفت پشت سرش را هم نگاه نکرد نگاه نگرانم را دوختم به صورت عبدالحسین اگر او هم کارا نیمهتمام ول نمیکرد و حسابی تو دردسر میافتادم لبخندی زد دست گذاشت روی شانهام: ناراحت نباش به امید خدا خودم کار می کنم هر خانهای که میساخت انگار برای خودش میساخت این براش عقیده بود عقیده که با همه وجود بهش عمل میکرد کارش کار بود خانه هم که میساخت واقعا خانه بود کمتر کارگری باهاش دوام می آورد همیشه می گفت :نونی که میخورم باید حلال باشه.
#ادامهدارد...
#کپیممنوع⛔️
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
@khoshtipasemani
🦋🍃🌸🦋🍃🌸🦋🍃
💫یڪےگفتحاجآقاازڪجابدونم
#آقاۍخامنہاۍبرحقهست؟!
🌵اینهمہعلیہشتوکانالآمطݪـبہ❗️
🌸- گفتمنمیخامبراتچنصفحہ
استدݪاݪبیارم ؛فقطیہجملہ ↯
#همہخوبایعالمپاکترینایروزگار
🍁#همهباتموموجودعاشقرهبرانقلابن(:
و#همہجنایتکاراودزداوقاتلا
🌼#ومنافقاواونوریاباتماموجودمخالف
.....رهبرجانِمان !
#حالاخودتببینڪےحقہوڪےباطݪ !
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#کلامشهدا🌼🍃
🍁میگفت:
توۍدنیابعداز #شهادت فقط
یڪآرزودارم
🌻اونماینڪہ#تیر بخورهبہگلوم...🏹
بعد گفت:👇🏻
یڪصحنہاز#عاشورا همیشہ
🍁قلبموآتیشمۍزنہ؛
بریدهشدنگلوۍ
🌻#حضرتعلۍاصغر...😭
🍁💫شهیدعبدالحسینبرونسی💫🍁
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
#خاطرات_شهید ☘🌸
🦋#کوملهها بشدت شکنجش کرده بودن، هیچ#ناخنی در دست و پا نداشت، جای جای#سرش شکسته و کبود بود.🌸
# موهای سرش رو تراشیده و در روستا میگردوندن،
🍁شرط رهاییش #توهین به حضرت امام(ره) بود اما او مقاومت کرد؛
پس از یازده ماه اسارت و شکنجههای بسیار در ۱۷
🦋سالگی زنده بگورش کردن... 🌼
#شهیده_ناهید_فاتحی_کرجو
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---
مےدانے⁉️
🌸 آرزوے مادرےام
#دامادےاٺ بود✨
اما...🌿
#مُـهــرے ڪہ در
شناسنامہاٺ خورد🥀
💫مےارزد بہ تمام آرزوهاے مادرانہام...💔😔
#مادرانہـ🍁
#شهیدبابڪنورے♥️
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅┄
@khoshtipasemani
┄┅═✧❁🌹❁✧═┅---