♦️ صد روز بعد از "زن زندگی آزادی" حمله به یک محفل زنانه در تهران
🔸 آیا همسر خاتمی و روحانی را تاکنون دیدهاید؟ چه برسد بخواهید عکسشان را تیتر یک بکنید؟
🔸 نقدی بر رفتار عجیب و کاملا حزبی که اتفاقا زنان را نشانه رفته است
#شبنامه
۱۴۰۱/۱۱/۲
🔺 صد روز بعد از شنیده شدن شعار زن زندگی آزادی از سوی برخی در ایران و حدود دو ماه بعد از انتشار همین شعار در بیانیه "محمد خاتمی" رئیس جمهور اصلاحات یک نشست زنانه با حضور بانوانی از بیش از ۵۰ کشور جهان و همچنین همسران چند رئیس جمهور از کشورهای ارمنستان، قرقیزستان، صربستان، بورکینافاسو و ... برگزار شد.
از همان ابتدا انتظار میرفت که این مراسم با واکنش های مثبت و منفی زیادی همراه شود.
البته آنچه که بسیاری یقین داشتند این بود که غربگرایان به هر چیزِ این مراسم که حمله کنند، به "زنان" و "زنانگی" این مراسم کاری نداشته باشند چرا که هرگز با شعارهایی که در این صد روز داده اند همخوانی ندارد...
به هر جهت یک روز بعد از برگزاری این مراسم روزنامه ی سازندگی تصویری از همسر رئیس جمهور ایران منتشر کرده و در بین زنان مقامات کشورهای ارمنستان و قرقیزستان و صربستان ترجیح میدهد تیتر بزند "دور افتخار با بورکینافاسو" ...!!
🔺سازندگی البته با این تیتر شتاب زده تا همینجای کار یک پاس گل سیاسی به سید ابراهیم رئیسی داده است. چرا که حالا افکار عمومی میتواند بگوید: غربگرایان این همه دم از زنان زدن ، در هر انتخابات که عارف و جهانگیری و دیگرانشان کاندیدا میشد با همسرشان حضور پیدا میکردند، اما در عمل وقتی روحانی و خاتمی به قدرت میرسیدند خبری از زنانشان نبود؛ در حالی که حالا رقیب آنها آن آرزوها را در عمل محقق کرده است...
در واقع حالا افکار عمومی میتواند بگوید خدا را شکر که زن رئیسی در انظار حاضر شد تا بچه های روزنامه اصلاح طلب سازندگی که این همه از مسئله زنان، نان خوردند آرزو به دل نمانده و بتوانند عکس زن رئیس جمهور کشورشان را تیتر یک کنند.
با دست فرمان روحانی و دیگرانشان اگر میخواستیم جلو برویم که عالیجنابان رئیس جمهورشان تا هزار سال دیگر هم میخواستند زنان خود را در پستوی خانه پنهان کنند و از طرف دیگر با کمک همین روزنامه ها از ضدِ زن بودنِ رقبا و متحجر بودن همسران آنها بگویند...
🔺 این رفتار را بگذارید کنار توئیت های فعالان زنِ روزنامههای اصلاح طلب در تمسخر یک زن که در مراسم حاضر شده و تنها جرمش این است که اهل بورکینافاسو است. (همان کشوری که همین هفته ی پیش بیانیه داده و گفته: فرانسه باید از کشور ما گورش را گم کند)
ما نفهمیدیم بالاخره مسئله زنان برای دوستان غربگرای ما مهم است یا نه؟
روی زنان تعصب دارید یا چون تصور میکنید حکومت مذهبی را میتوان با آزادی اجتماعی در این حوزه به چالش کشید به آن پناه بردهاید؟
اگر به مسئله زنان اعتقاد دارید آیا اینکه یک زن خانم موگرینیِ اروپایی باشد با اینکه آن زن همسر مقام اول یک کشور آفریقایی باشد فرقی دارد یا نه؟
رفتار جریان غربگرا، سلفی شرم آور "نَر"های این جریان در مجلس قبل با موگرینی و تمسخر یک زن آفریقایی که هفته ی قبل در تهران بوده، توسط روزنامه نگارانشان نشان میدهد که آنها هم در پرداختن به زنان طبقه بندی خاص خود را دارند.
به طوری که انگار برای آنها رنگِ چشم آن زن ، رنگِ مویش ، ملیتش و چیزهایی از این دست در اولویت است!!
🔺 آقایان و خانم های محترم ! این اسمش سیاسی بازی نیست. ما در مدلی شرم آور و از سیاست زدگی فرو رفته ایم.
اینکه جریانی در بین سیاستمدارانش سابقه زنکُشی داشته باشد و فعالان رسانهایش از آن زنکشی حمایت کرده و آن زن را پرستو خطاب کرده باشند؛ و آن جریان 100 روز شعار زن زندگی آزادی سر بدهد و فعالان رسانه ای آن جریان حتی یک عکس از زنِ دو رئیس جمهور جناحِ خود در یک مراسم رسمی نداشته باشند؛
اما در عین حال رئیس جمهور رقیب را به جای آنکه صحیح نقد کنند تا سطحِ نشستِ بعدی جهانی زنان که در ایران برگزار میشود را بالا تر برده و تداوم دهد، اینگونه مورد حمله قراردهند، این دیگر سیاسی بازی نیست، خودِ سیاست زدگی است...
شرط عقل این بود که همین حالا رسانه های منتقدِ دولت و مدعی حقوق زن، اصل مراسم را تأیید کرده و دولت را از بابت برگزاریش آفرین گفته و به نقد جزئیات میپرداختند تا هم در آینده (و در دولت های بعد) تداوم یابد، و هم رفته رفته سطح این نشست جهانی بالا برود...
دانش آموزان این مملکت 40 روز به دلیل آلودگی هوا در سال جاری تعطیل بوده اند.
کاش به جای تعطیلی مدارس، یک هفته فعالیتهای سیاسیمان را تعطیل کرده، برویم و فکر کنیم.
آقایان و خانم ها، در زمانه ای که وطن به "انسان های سیاسی نیاز دارد" قبول کنید که بی اندازه سیاست زده شده ایم...
#آقای_تحلیلگر
♦️ رد پای #قاسم_سلیمانی در شکل گیری توافق ایران و سعودی
🔸 وقتی نیویورک تایمز غیر مستقیم به نقش ژنرال اشاره میکند.
🔸 وقتی "میدان" در خدمتِ دیپلماسی، سعودی را سر عقل اورد....
✍ #آقای_تحلیلگر
🔺 گزارشهای مختلفی در روزهای اخیر، در خصوص توافق ایران و سعودی نوشته شده است.
هیچ گزارشی در تلاویو و واشنگتن در این خصوص یافت نمیشود، الا اینکه به نقش "میدان" در شکل گیری این مهم اشاره کرده باشد.
در گزارش اخیر نیویورک تایمز، در این خصوص صراحتا" اشاره شده به اینکه:
ماجرای آرامکو و رخدادهایی از این دست، سعودی را وادار کرد تا معقولانه فکر کرده و بفهمد که برای حل مشکلاتش در منطقه باید بر روی دیپلماسی حسابی ویژه باز کند.
سالها قبل و در آستانهی انتخابات ۱۴۰۰، یک فایل صوتی از گفتگوی سعید لیلاز و جواد ظریف منتشر شد که در آن، پیرامون آن بحث شده بود که "چه نسبتی بین دیپلماسی و میدان"، در سیاست خارجی ایران وجود دارد؟
آیا "میدان" راه خودش را میرود و دیپلماسی هم راه خود؟
بین این دو نسبتی وجود دارد؟
دیپلماسی در خدمت میدان است یا میدان در خدمت دیپلماسی؟
🔺 آنچه این روزها دربارهی سعودی و تغییر رفتارش در واشنگتن و تلاویو گفته میشود، نشان میدهد که آنها اینگونه تصور میکنند که در یک عملیات ترکیبی، ایرانیها میدان را در خدمت دیپلماسی قرار داده اند.
به صورت که میدان به شکلی هوشمندانه در تغییر دَرکِ سعودی از مسائل اثر گذاشته و موفق شده به آنها توضیح دهد که در برابر ایران و برای حل مشکلات منطقه، هیچ گزینهای جز گفتگو، نمیتواند قابل تعریف باشد.
همزمان با این بحثها، عادل عبدالمهدی نخست وزیر سابق عراق، مصاحبهای کرده و در بخشی از آن گفته است:
"شهید سلیمانی کسی بود که توافق ایران و عربستان را بنیانگزاری کرد."
🔺 فارغ از این ماجرا و نقش قاسم سلیمانی در ایجاد تغییر رفتار در سعودی، واقعیت این است که ژنرال ایرانی در سالهای قبل، با همین سوال رو به رو شد:
چگونه میتوان ضمن تامین امنیت ملتِ ایران، از ظرفیتهای میدانی برای چیزهایی فراتر استفاده کرد؟
چه میتوان کرد تا میدان علاوه بر تامین امنیت و افزایش نفوذ، به درد اقتصاد و سیاست و هم بخورد؟
هنوز مشخص نیست سلیمانی چطور بین اینها، ارتباط تعریف کرده اما حالا مشخص شده آقای ژنرال، در اوج تحریمهای ایران، یک شبکه تعریف میکند (که در بخشی از آن، اقلیم کردستان پای کار آمده بوده است) و این شبکه، در دور زدن تحریمها، به دولت کمک میکرده است.
به عبارت سادهتر، میدان، به لطف هوشمندی سلیمانی، در خدمت اقتصاد درآمده بوده است.
🔺 این محدود به همین یک مورد نبوده و در موارد مختلفی به اعتراف دوست و دشمن، اقدامات ژنرال در حوزهی دیپلماسی و در جهت کمک به جواد ظریف نیز به کار آمده است.
آنچه میخوانید ترجمهی سادهترش میشود این:
سلیمانی بی آنکه در حوزهی جنگهای ترکیبی و نبردهای ادراکی و شناختی تحصیل کرده باشد، به شکلی کاملا" هوشمندانه، به اینکه صحنهی میدانی، دوشادوش دیپلماسی، در خدمت منافع مردم ایران بوده و به تغییر درکِ دشمنان (که هدف نهایی جنگ ادراکی شناختی است) کمک کرده است.
آنچه حالا برای سعودی رخ داده را نیز باید در همین راستا دید.
در سال ۲۰۱۹ و پس از آن، از آرامکو تا جیزان همهی اینها به کار آمد تا سعودی بتواند از وحشیبازی فاصله گرفته و نگاهی متمدنانه، مبتنی بر گفتگو، به مسائل داشته باشد.
نیویورک تایمز در گزارش اخیر خود گفته که سعودی مدعی است حمله آرامکو را ایران انجام داده است.
🔺 واقعیت این است که ایران در چنین حملهای نقشی نداشته اما اگر آنگونه که نیویورک تایمز میگوید این حمله به تغییر درک سعودی از مسائل کمک کرده، پس حملهی مورد نظر، به آل سعود کمک کرده بتواند از "عقل" استفاده کرده و کمی از لجاجت فاصله بگیرد.
با این تعریف، آن حمله اگر کار ایران هم باشد، آنها باید متشکر ما باشند چرا که ما عقلانی فکر کردن را به هر شکلی که شده، به آنها تحمیل کرده ایم....
بیش از ۱۵ سال است که ایران فهمیده گلوله لزوما" از لولهی تفنگ برای شکست دادن دشمن، خارج نمیشود.
گاه گلوله خارج شده یا پهپاد به پرواز در می آید تا دشمن وادار به فکر کردن شود.
دشمنی که عینِ من فکر کند، ولو اینکه هر روز کینه اش از من بیشتر شود، همان دشمنی است که من میخواهم...
سلیمانی در سالهای اخیر، بارها و بارها این را تمرین کرده است.
پای میز مذاکره آمدنِ سعودی یک نمونه از همین تغییر ادراک هاست.
سالها طول میکشد تا ایران بتواند با دیگران در میان بگذارد که دارد چه میکند....