بستهی شهادت حضرت علی (ع).pdf
2.59M
#ویژه_کودکان
بستهی ویژهی شهادت حضرت علی (ع)، شامل ریسهی احادیث و کاردستی کتابچهی نهج البلاغه
قابل دانلود به صورت فایل پی دی اف از طریق کانالهای ما در پیامرسانهای بله، تلگرام و ایتا:
@islam_for_my_kids
انتشار این فایل با ذکر منبع مجاز میباشد.
تکثیر و فروش هر قسمتی از این فایل، شرعا مجاز نمیباشد.
#قصه_دلبری
قسمت سی و دوم
دست به سوزنش هم خوب بود. اگر پارچهای پاره میشد، دکمهای کنده میشد یا نیاز به دوخت و دوز بود سریع سوزن را نخ میکرد.
میگفت: «کوچیک که بودم، مادرم معلم بود و میرفت مدرسه، من بیشتر پیش مادر بزرگم بودم» خیاطی را از آن دوران به یادگار داشت.
یکی از تفریحات ثابتمان پیادهروی بود. در طول راه تنقلات میخوردیم. بهشت زهرا رفتنمان هم به نوعی پیادهروی محسوب میشد. پنجشنبهها یا صبح جمعه غذایی آماده برمیداشتیم و میرفتیم بهشت زهرا تا بعد از ظهر میچرخیدیم. یک جا بند نمیشد از این شهید به آن شهید از این قطعه به آن قطعه.
اولین بار که رفتیم قطعه شهدای گمنام، گفت: «برای اینکه این وصلت سر بگیرد، نذر کرده بود سنگ مزار شهدایی که سنگ قبرشون شکسته با هزینه خودم تعویض کنم.»
یک روز هم هشت تا از سنگ قبر ها رو عوض کرده بود، یک روز هم پنج تا. گفتم: مگه از سنگ قبر، ثوابی به شهید میرسه: گفت اگه عزیز خودت هم بود همین رو میگفتی؟
ادامه دارد...
#قصہ_دلبرے ❤️
روایت زندگے شهید محمد حسین محمد خانے🥀 بہ روایت همسر ✍️
و قلم محمد علی جعفری
@kimiayesaadat1
حاجسیدمجید_بنیفاطمه_سر_کوی_بلند_فریاد_کردم_علی_شیر_خدا_را_یاد.mp3
12.09M
🔊 #صوتی |تنظیم #استودیویی
📝 سر کوی بلند فریاد کردم علی شیر خدا را یاد کردم...
👤 حاجسیدمجید #بنی_فاطمه
▪️ ایام شهادت #حضرت_علی
ویژه برنامهی دوم شبهای قدر، شامل داستان، کاردستی و سخنرانی مخصوص کودکان. کاری از گروه اسلام برای کودکانم.
@islam_for_my_kids
هدیه به تمام فرشتههای کوچک روی زمین.
با فرزندانتان ببینید و برای ما دعا کنید.
جهت مشاهدهی فیلم در آپارات، وارد لینک زیر شوید:
https://www.aparat.com/v/zOx1y
طاعات و عبادات تون قبول درگاه حق
در این شبهای عزیز
برای هم دعا کنیم🙏
#بعلی
#بفاطمه
@kimiayesaadat1
#قصه_دلبری
قسمت سی و سوم
به شهید چمران علاقه خاصی داشت، به خصوص به مناجاتهایش. شهید محمد عبدی را هم خیلی دوست داشت. اسم جهادیاش را گذاشته بود عمار عبدی. عمار را از کلید واژه "أینعمار" حضرت آقا و عبدی را از شهید عبدی گرفته بود. بعضیها هم میگفتند از نظر صورت شبیه محمد عبدی و منتظرقائم هستید. ذوق میکرد تا آن را میشنید. الگویش در ریش گذاشتن شهید محسن دینشعاری بود. زمانی که جهاد مغنیه شهید شد، واقعا به هم ریخت. داشتیم اسباب اثاثیه خانهمان را میچیدیم. میخواستم چینش دکور را تغییر بدهم، کارمان تعطیل شد. از طرفی هم خیلی خوشحال شد و میگفت آقا زادهای که روی همه را کم کرد. تا چند وقت عکس رسول خلیلی را روی ماشین و داخل اتاق داشت. همه شهدا را زنده فرز میکرد که «اینا حیات دارند ولی ما نمیبینیم». تمام سنگهای قبر شهدا را دست میکشید و میبوسید .بعضی وقتها در اصفهان و یزد اگر کسی نبود پابرهنه میشد ولی در بهشتزهرا هیچوقت ندیدم کفشش را دربیاورد. تاریخ تولد شهدا را که میخواند میزد تو سرش که: «ببین اینا چه زندگی پر ثمری داشتن، ولی من با این سن هیچ خاصیتی ندارم»
ادامه دارد...
#قصہ_دلبرے ❤️
روایت زندگے شهید محمد حسین محمد خانے🥀 بہ روایت همسر ✍️
و قلم محمد علی جعفری
@kimiayesaadat1
16.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرده برداری ازمنشور حقوق بشر سازمان ملل با قدمت ۱۴۰۰سال
✅ یک کار فرهنگی بسیار زیبا و عبرت آموز از یک دانشجوی ایرانی در هلند
@kimiayesaadat1
#قصه_دلبری
قسمت سی و چهارم
تازه وارد سپاه شده بود، نه ماه بعد از عروسی. برای دوره آموزش پاسداری رفت اصفهان. پنجشنبه و جمعهها میآمد یزد. ماه رمضان که شد ۱۵روز من رو هم با خودش برد. از طرف سپاه بهش سوئیت داده بودن، صبحها ساعت ۸ میرفت تا ۲ بعدازظهر. میخوابیدم تا نزدیک ظهر بعد هم تا ختم قرآن روزانهام رو میخواندم میرسید استراحتی میکرد و میزدیم بیرون و افطاری رو بیرون میخوردیم. خیلی وقتها پیاده میرفتیم تا تخته فولاد و گلستان شهدا، به مکانهای تاریخی اصفهان هم سر زدیم: سیوسهپل و پلخواجو. همان جا هم تکه کلامی افتاد سر زبانش: امام و شهدا. هروقت میخواست بپیچاند میگفت: «امام و شهدا!»
_کجا میری؟
پیش امام و شهدا
_با کی میری؟
با امام و شهدا
کم کم روحیاتش دستم آمده بود. زیاد کتاب میخوند، رمانهای انقلاب، کتاب خاطرات عزت شاهی و زندگینامه شهدا.
کتابهای شهدا به روایت همسرشان رو خیلی دوست داشت: شهید چمران، همت و مدق. همیشه میگفت: «دوست دارم اگه شهید شدم کتاب زندگیام رو روایت فتح چاپ کنه!» حتی اسم برد که در قالب کتابهای نیمه پنهان ماه باشد. میگفت در خاطراتت چه چیزهایی رو بگو چه چیزهایی رو نگو. شعرهایش را تایپ و در فایل جدا در کامپیوتر ذخیره کرد و گفت اینا رو هم ته کتاب اضافه کن.
ادامه دارد....
#قصہ_دلبرے ❤️
روایت زندگے شهید محمد حسین محمد خانے🥀 بہ روایت همسر ✍️
و قلم محمد علی جعفری
@kimiayesaadat1
🍃 امام علی علیهالسلام:
خوب گوش دادن را مانند خوب گفتن، یاد بگیر و سخن کسی را قطع مکن.
@kimiayesaadat1