خدا برای چه یک روح با دو جسم سرشت
مرا برای جهنم ، تو را برای بهشت
من و تو هر دو به یک صورت آفریده شدیم
یکی در آینه زیبا ، یکی در آینه زشت
گمان مکن که تو مختاری و جهان مجبور
که اختیار تو را هم خدا به جبر نوشت
اراده ای ست به گمراهی و هدایت ما
کدام معبد و مسجد ؛ کدام دیر و کنشت ؟!
اگر بناست بمانیم زیر این آوار
بگو دگر نگذاریم خشت بر سر خشت
#فاضل_نظری
🍁 @kochebagh_sher
نسبت عشق به من نسبت جان است به تن
تو بگو من به تو مشتاق ترم یا تو به من؟
زنده ام بی تو همین قدر که دارم نفسی
از جدایی نتوان گفت به جز آه سخن
بعد از این در دل من، شوق رهایی هم نیست
این هم از عاقبت از قفس آزاد شدن
وای بر من که در این بازی بی سود و زیان
پیش پیمان شکنی چون تو شدم عهد شکن
باز با گریه به آغوش تو بر می گردم
چون غریبی که خودش را برساند به وطن
تو اگر یوسف خود را نشناسی عجب است
ای که بینا شده چشم تو ز یک پیراهن
#فاضل_نظری
🍁 @kochebagh_sher
با چشم تو از هر دو جهان گوشه گرفتیم
مائیم و تو اِی جان که جگر گوشه مایی
#شهریار
🌾 @kochebagh_sher
اکنون ز تو با ناامیدی چشم می پوشم
اکنون ز من با بی وفایی دست می شویی
آئینه خیلی هم نباید راستگو باشد
من مایه رنج تو هستم، راست می گویی ...
#فاضل_نظری
💠 @kochebagh_sher
حضرت عشق بفرما ،
که دلم خانه توست ...
سر عقل آمده هر بنده
که دیوانه توست ...
#مولانا
🍁 @kochebagh_sher
گفتم اقرار به عشق تو نمیکردم کاش ؛
گفت اقرار چو کردی دگر انکار مکن ...
#محتشم_کاشانی
🍁 @kochebagh_sher
یک عمر زیر پا لگد کردند او را
اکنون که میگیرند روی شانه،
مرده است.
#فاضل_نظری
🌾 @kochebagh_sher
تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم
بگذار در جدا شدن از یار جان دهم
همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش
چون بوته زار دست برایش تکان دهم
دل برده از من آنکه ز من دل بریده است
دیگر در این قمار نباید زیان دهم
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم
#فاضل_نظری
💠 @kochebagh_sher
من نه آنم که به تیغ،
از تو بگردانم روی
امتحان کن به دو صد زخم مرا ،
بسم الله...
#صائب_تبریزی
💠 @kochebagh_sher
آنچه را عقل
به یک عمر به دست آوردست
دل به یک لحظه ی کوتاه به هم میریزد.
#فاضل_نظری
🍁 @kochebagh_sher
پیری و جوانی، چو شب و روز برآمد ؛
ما شب شدو روز آمد و بیدار نگشتیم ...
#سعدی
🍁 @kochebagh_sher
در گذر از عاشقان رسيد به فالم
دست مرا خواند و گريه كرد به حالم
روز ازل هم گريست آن ملك مست
نامه تقدير را كه بست به بالم
مثل اناري كه از درخت بيفتد
در هيجان رسيدن به كمالم
#فاضل_نظری
🌾 @kochebagh_sher