فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬اولین سیلی خدا بعد از هر گناه...
🎙️حجت الاسلام #قرائتی
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_یازدهم سه نفری از در اتاق پریدیم بیرون... اوه... اوه....چه وضعیت
اعترافات یک زن از جهاد نکاح
#قسمت_دوازدهم
گفتم ولش کن فرزانه این حرفها رو بگو
ببینم از کجا اسپری گاز فلفل آوردی؟
یکدفعه زد پشت دستش گفت وااای اینقد هول کرده بودم یادم رفت برشون دارم بذارمشون تو کیف!!! گفتم جدی داری میگی فرزانه ؟ عه... عه ...چقدر زشت حالا نمیگن این دخترا اسپریه گاز فلفل برا چی همراشون بوده ؟
فرزانه چپ چپ یه نگاه بهم انداخت و گفت ببخشیدا یادت رفته زنهای داعشی کمربند انتحاری می ساختن و جا به جا میکردن خوب این خانمه هم یکی از همونا! جرات داره یه چیزی راجع به اسپریه گاز فلفل بگه والا!!!
گفتم: باشه قبول حالا کجا انداختیش؟
گفت: همون جایی که رفتم پای این آقا رسولشون رو ببینم... اَه... بیاو خوبی کن...گفتم در هر صورت چاره ایی نیست باید بی خیالش بشیم...
فرزانه گفت نمیشه دوباره بریم خونشون مصاحبه؟!
گفتم: فرزانه نگاه اسپریه گاز فلفل که هیچ! اسلحه ژ۳ هم جا میزاشتی! من دیگه تحت هیچ شرایطی پامو تو این خونه نمیذارم...
فرزانه اخماشو کرد تو هم گفت نمی دونی که چقدر التماس داداشم کردم تا برام جور کرد بفهمه خیلی بد میشه...
گفتم در هر صورت تو که توقع نداری بخاطر یه اسپریه فلفل برگردیم تو اون خراب شده !
فرزانه عینکش رو جالبه جا کرد و گفت: باش بعدشم شروع کرد با خودش غرغر کردن...
گفتم: خانم امجد عزیز غر نزن فعلا هم نمیخواد چیزی به داداشت بگی تا ببینیم خانم مائده هیچی میگه یا نه....
حالا هم راه بیفت سمت دفتر که الان باید بریم گزارش کار بدیم به جلالی...
رسیدیم دفتر آقای جلالی توی اتاقش نشسته بود و یه عالمه کاغذ هم جلوش، در زدیم رفتیم داخل ... با دیدن ما از جایش بلند شد و گفت : چه خبر ؟! مصاحبه خوب بود؟
اتفاقاتی رو که افتاده بود و گفتم البته با سانسور استرسی که خودمون کشیدیم.... گفت خوب پس باید یه بار دیگه برید برا مصاحبه همین فردا خوبه!
گفتم فرداخوبه ولی بگید ایشون بیان اینجا، ما تو خونشون معذب بودیم... آقای جلالی گفت معذب! چرا چیزی شده؟ گفتم نه! نه! چیزی نشده ولی اینجوری مسلط تر می تونیم مصاحبه بگیریم ...
گفت باشه پس بذارید هماهنگ کنم باهاشون...
با فرزانه رفتیم تو اتاق و شروع کردیم به بررسی دوران نوجوانی خانم مائده... یک ساعتی گذشت آقای جلالی در زد و اومد داخل اتاق گفت: هماهنگ کردم برای فردا ولی ظاهراً چون پای داداششون آسیب دیده نمی تونن بیان دیگه ناچارا شما باید مجدد برید پیششون...
گفتم آقای جلالی ما نمی ریم صبر می کنیم پای داداششون خوب شد بعد بیان برا مصاحبه!
یه نگاه با جدیت کرد گفت: خانم نمی تونید کار کنید بگید من یه فکر دیگه بکنم...
فرزانه گفت: نه آقای جلالی مشکلی نیست میریم... من یه نگاه با حرص به فرزانه کردم اونم یه چشمک که آقای جلالی متوجه نشه زد... آقای جلالی یه نگاه به من کرد و گفت: بالاخره چکار می کنید ؟؟؟ گفتم: ساعت چند هماهنگ کردید؟ با تایید سرش رو تکون دادو گفت: همون ساعت ده....
#سیده_زهرا_بهادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بہ چہ!؟
تشبیہڪنمنامِتــورا
بہبہــــار
یابہ،آبـےِزلالِدریا...!
سادهترمےگویم:
توتَمامیَّتِاحســاسِمَنـے♥️
السلامُعـلَیــك
یاابٰاصٰالِـحَالمَهدے...
خدایا ” تو را عاشق دیدم و غریبانه عاشقت شدم
تو را بخشنده پنداشتم و گنه کار شدم
تو را وفادار دیدم و بی وفایی نمودم ولی هر کجا که رفتم سرشکسته بازگشتم
تو را گرم دیدم و در سردترین لحظات به سراغت آمدم
اما…
تو مرا چه دیدی که همچنان بخشنده و توبه پذیر و مشتاق بنده ات ماندی ؟
#امام_زمان
#خدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍️سخنرانی استاد عالی
🎬موضوع: شیطان از کم شروع میکند.اما به کم قانع نیست!
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
داستان قرآنی✨ حضرت موسی🌹 قسمت دوم🍀 وقتی آسیه همسر فرعون کودک را دید به او علاقه مند شد.او از نیکوک
داستان قرآنی✨
حضرت موسی🌹
قسمت آخر🍀
جادوگران با دیدن قدرت خداوند همگی به سجده افتادند و گفتند ما به خدای دو عالم ایمان آوردیم خدای موسی و هارون بعد از پیروزی موسی ظلم فرعون بیشتر شد سرانجام موسی تصمیم گرفت که با پیروانش از مصر به فلسطین هجرت کنند موسی و پیروانش شبانه از مصر خارج شدند فرعون نیز با سپاه خود به تعقیب آن ها پرداخت تا به دریا رسیدند بنی اسرائیل نمی دانستند چه کنند خدای مهربان به موسی وحی کرد که با عصایت به دریا بزن و برای بنی اسرائیل راهی خشک بگشا حضرت موسی با عصا به دریا زد ناگهان دریا شکافت آب دریا به روی هم قرار گرفت و راه خشکی برای عبور بنی اسرائیل درست شد موسی و پیروانش به سلامت از دریا گذشتند پس از عبور آن ها خداوند فرعون و سپاهش را در دریا غرق کرد.
حضرت موسی به دستور خداوند به کوه تور رفت تا در آن از خدا دستور بگیرد خداوند در آن جا دستورات تورات را برای هدایت مردم به حضرت موسی آموخت بعد پرورگار فرمود : ای موسی ما قوم تو را با نبود تو آزمایش کردیم و سامری ایشان را گمراه کرد هنگامی که موسی به میان بنی اسرائیل بازگشت فهمید که آن ها دوباره فریب دشمن را خوردند و به گوساله پرستی روی آوردند آن ها گوساله طلایی را که صدای گوساله می داه است پرستش می کنند موسی با دیدن این وضع دست ها را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود:
پروردگارا من جز اختیار دار خود و برادر خود نیستم پس میان ما و این مردم داوری کن بعد خداوند به موسی وحی کرد که آن ها را رها کن تا دراین بیابان سرگردان گشته و تا چهل سال در آن و نواحی آن سرگردان بمانند و بدین ترتیب بنی اسرائیل چهل سال در بیابان ها سرگردان بودند و این سرنوشت کسانی است که از خداوند دور شوند.
📚داستانهای قرآن
✍🏻فردا داستان حضرت هود را خدمت شما عزیزان ارائه خواهیم داد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه حکیمانه حضرت آقا حجاب رو تفسیر فرمودند 👌
«چادر حجاب ایرانی است»
به خلاف تفکری که در داخل و خارج القا میکنه چادر فقط حجاب اسلامی هست و با حجاب نمیشه پیشرفت کرد، حضرت آقا خیلی عالی این مسأله رو تبیین فرمودند
کلیپ و ببین و برای اونایی که چادر رو حجاب عرب ها میدونن بفرست و به ایرانی بودنت افتخار کن😍
فرقی ندارد ،حرفی نیسٺــ
وقتی از مادر
ارثی رسیدہ باشد به"ریحانه ها"
تابستان و زمستان
مشهد و لندن فرقی ندارد
هر زمان و مکانی که باشند
تاج بندگی بر سر دارند .
#حجاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 بایست!
تو امید داری
تو خدا داری...
وقتی اسم خداوند را هر روز تکرار میکنی، نباید جلوی غم زانو بزنی.
آنهایی که در بدترین اوضاع،
در بدترین داغ ها و مصیبت ها،
بازهم صبوری میکنند،
بازهم دلشان را پر میدهند به سمت خدا،
خوب معنی ایمان را فهمیده اند...
ایمان آدمی اینجاست که محک زده میشود،
اشکالی ندارد،
گریه کن
فریاد بزن!
اما حق نداری کفر بگویی و
امیدت را ناامید کنی
تو سربلند از همه امتحان ها
بیرون خواهی آمد،اگر صبر کنی؛
نگو چرا من؟
همه،همه،همه،داریم امتحان میشویم
به آنچه«ادعا»داریم...
kafi (1).mp3
6.31M
🔴 داستان ابراهیم و نمرود
سخنران شهید کافی
#پیشنهاد_دانلود
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_دوازدهم گفتم ولش کن فرزانه این حرفها رو بگو ببینم از کجا اسپری
اعترافات یک زن از جهاد نکاح
#قسمت_سیزدهم
گفتم: دقت کنی ما توی انقلاب خودمون هم زیاد بودن کسایی که همچین تفکراتی داشتن که با ریختن خون دیگران و مبارزه مسلحانه دنبال اسلام بودن و در نهایت سر از مجاهدین خلق در آوردن!
اصلا چرا جای دوری بریم نمونه اش رو تو اسلام داریم خوارج! اینقدر داغ شدن اینقدر دایه دار خدا و اسلام شدن که با پیشونی های پینه بسته از خوندن نماز شب حضرت علی رو کشتن....
فرزانه ادامه داد آره راست میگی توی کتابی یه نکته جالب خوندم اینکه
یک وقت میگوییم علی(ع) را "که" کُشت و یک وقت میگوییم "چه" کُشت؟
اگر بگوییم علی را "که" کُشت؟!
البته ابن ملجم، و اگر بگوییم علی را "چه" کُشت، باید بگوییم "جمود"، "خشک مغزی" ، همین هایی که آمده بودند علی را بکشند، از سر شب تا صبح عبادت می کردند، واقعاً خیلی تأثّرآور است...
نوشته بود ابن ابی الحدید میگه: اگر میخواهید بفهمید که جمود و جهالت چیست، به این نکته توجه کنید که این ها وقتی که قرار گذاشتند این کار را بکنند، مخصوصاً شب نوزدهم رمضان را انتخاب کردند و گفتند: "ما میخواهیم خدا را عبادت بکنیم و چون میخواهیم امر خیری را انجام بدهیم، پس بهتر این است که این کار را در یکی از شب های عزیز قرار بدهیم که اجر بیشتری ببریم...
الحق که هر چی فک می کنم این داعشی ها از نسل امثال ابن ملجم ها و خوارج اند....
یک مشت خشک مغز، خون آشام....
نگاهش کردم و گفتم بله فرزانه خانم بخاطر همین اصرار داشتین فردا دوباره بریم خونشون!!! خوب این خانومه هم که همون اول کار گفت دیگه هوای بهشت در سر داشته اینم یکی از همون خشک مغزها والا!
فرزانه نگاهی بهم کرد و گفت ببین شاید این خانمه مائده تفکراتش مثل نم مغزها باشه!!
چشمامو گرد کردم و گفتم: نَم مغز!!
این دیگه چیه؟! گفت کلمه اش اختراع خودمه مثل افرادی که از اسلام فقط همین ظاهرش رو فهمیدن، حقیقتا دلم نیومد با داعشی ها یکیشون کنم بگم خشک مغز!
گفتم: فرزانه موضوع مصاحبمون جهاد اونم نکاح! بعد تو این آدم رو با بعضی خانم های ساده ایی که دلشون رو فقط به دعا و عبادتشون خوش کردن مقایسه میکنی!! اینا یه سری افراد خشک مقدس ان نه خشک مغز مثل داعشی ها....
فرزانه در حالی که ته قهوه اش رو میخورد گفت: حالا چه فرقی میکنه خشک مغز یا خشکه مقدس ! جفتش یه معنی میده!
گفتم: اتفاقا با هم فرق می کنن خشک مقدش، خودش و جانمازش کاری به کسی نداره فقط دنبال عبادتش! در واقع کاری به جامعه و اتفاقاتش نداره مثل یک سیب زمینی بی رگ !!!
ولی خشک مغز دقیقا مثل این داعشی ها و خوارج اند ظلم می کنن خون و خونریزی راه می ندازن! از اسلام سو استفاده می کنن، و به اسم اسلام هر جنایتی دلشون خواست می کنن...
اشتباهه فکرکنیم این دو گروه یکی هستن....این کجا و آن کجا... یکی بی فایده یکی ظالم و قاتل و خونریز....
فرزانه گفت: چه نکته ی ظریفی اصلا تا حالا دقت نکرده بودم هر چند جفتش بده ولی خطر خشک مغزها خیلی وحشتناک تره ...
نگاهش کردم ودر حالی که خودکارم رو روی میز میزدم ادامه دادم اینها رو که گفتم فرزانه خانم برای اینکه بدونی اشتباهِ فکر کنی خانم مائده یه خشکه مقدسِ....
#سیده_زهرا_بهادر
ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدبختتر از بچهای که در
ناز و نعمت پـرورش پیدا میکند
در دنیا کسی نیست!
.
#شهید_مطهری
.
قابل توجه والدین امروزی!
که حتی رنجهای ساده انتخابی رو هم برای فرزندانشون برنمی تابند
و محرومیت مدیریت شده در تربیت فرزند ندارند.
پیامبر(ص) دست کارگر را بوسید و گفت: این دستی است که از آتش در امان است
مفاتیح الحیات، ص۵۱۹
#روز_کارگر مبارک
💢💢↶ ذکر حوقله ↷💢
حوقله یا همان ذکر
«لٰاحَـوْلَ وَ لٰاقُـوَّةَ اِلّٰا بِـٱللّٰـهِ ٱلْـعَـلـیِّٖ ٱلْـعَـظـیٖـمِ.»
از گنجهای بهشت است
و
شفای نود و نه بیماری و درد است
که کمترین آنها همّ و گرفتاری است.
🟩 امامصادقعلیهالسّلام فرمودند:
◽️اگـر
غمها پیوسته به تو روی آورد
پس بگو
«لٰاحَـوْلَ وَ لٰاقُـوَّةَ اِلّٰا بِـٱللّٰـهِ»
و نیز روایت شده است
فرزند یکی از اصحاب رسول خـدا صلىاللهعليهوآله به اسارت دشمن در آمد
وی نزد
🕋 رسول خدا صلیاللهعلیهوآله
و از این غم شکایت نمود.
🕋رسول خدا صلىاللّهعلیهوآله
به او امر کردند که زیاد
و در همه حال ذکر
«لٰاحَـوْلَ وَ لٰاقُـوَّةَ اِلّٰا بِـٱللّٰـهِ» بگوید
او نیز اطاعت کرد
و پس از مدتی
پسرش به همراه
🧮 صد شتر در هنگامی که
مشرکان از وی غافل شده بودند بازگشت.
↲📚سفینة البحار، جلد۳ ، صفحه۲۰۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ببینید | چطور بچّهها رو نمازخوان کنیم⁉️
🤔 چرا بعضی از بچّهها به انجام دستورات دینی، ترغیب نمیشوند؟
#استاد_قرائتی