eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
867 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
7.3هزار ویدیو
245 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌨🍂🍁🌨 ' مھربونۍ ؛ گم‌ نمیشـہ✨ یه‌ ࢪوز‌ۍ یه‌ جایے بھت‌ برمیگردھ‌ ☁️ پس‌ مھـربوݩ‌ باشیم '🫀🪴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ ســلام دلیل زندگیم سلام غریب عالم... لذت شعر به آن است که والا باشد هدف شعر ظهور گل زهـــــرا باشد جان ناقابل ما نذر شما مهدی جان علت هستی ما حضرت مـولا باشد مــولای مـــن العجل دلیل تپش های قــلبمـــ صبح ات بخــیر دلیل زنــدگیمـــ✨❤️ ♥️
🖼 ▫️ ‌‏هیچکس بیشتر از امام زمان به فکر ما نیست، حتی اگر در طول روز به یادش نبودی! 🌸 🌻|↫‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❓ 🍃آیت الله شاه آبادی : اگر گناه کردی ولی هنوز محبت صدیقه طاهره در قلبت جای داشت ، بدان آب از سرت نگذشته است ... 🔥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست داشتنِ معکوس.mp3
8.33M
| 💥 من همسرم را خیلی دوست دارم! اما نمی‌توانم با او بسازم و کارمان دارد به جدایی می‌کشد!
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
_ 🌾ادامه #داستان حضرت هود🌾 قسمت دوم 🍂قوم سركش عاد🍂 حدود 700 سال قبل از ميلاد حضرت مسيح در سرزمي
ادامه حضرت هود🌸 قسمت سوم 🍃دعوت و مبارزه هود با بت ‏پرستى🍃‏ حضرت هود در ميان قوم، دعوت خود را چنين آغاز كرد: اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، چرا كه هيچ معبودى براى شما جز خداى يكتا نيست، شما در اعتقادى كه به بتها داريد در اشتباهيد، و نسبت دروغ به خدا مى ‏دهيد. اى قوم من! من از شما پاداشى نمى ‏خواهم، پاداش من فقط بر كسى است كه مرا آفريده است. آيا نمى‏ فهميد؟ اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش كنيد، سپس به سوى او باز گرديد، تا باران رحمتش را پى در پى بر شما بفرستد، و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، روى از حق نتابيد و گناه نكنيد. قوم هود گفتند: اى هود! تو دليلى براى ما نياورده‏ اى و ما خدايان خود را به خاطر حرف تو رها نخواهيم كرد، و ما اصلا به تو ايمان نمى‏ آوريم، ما فقط درباره تو مى‏ گوييم؛ بعضى از خدايان ما به تو زيان رسانده و عقلت را ربوده‏ اند. هود گفت: من خدا را به گواهى مى ‏طلبم، شما نيز گواه باشيد كه من از آن چه شريك خدا قرار دهيد بيزارم. من در برابر شما هستم، هر چه مى ‏خواهيد در مورد من نقشه بكشيد و مرا تهديد كنيد، ولى از دست شما كارى ساخته نيست، من بر الله كه پروردگار من و شما است توكل كرده ‏ام، هيچ جنبنده ‏اى نيست، مگر اين كه او بر آن تسلط داشته باشد، اما سلطه ‏اى بر اساس عدالت چرا كه پروردگار من بر راه راست است. من رسالتى را كه مأمور بودم به شما رساندم، پس اگر روى بگردانيد، پروردگارم گروه ديگرى را جانشين شما ميكند، و شما كمترين ضررى به او نميرسانيد، پروردگارم حافظ و نگاهبان هر چيز است. ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💎✍خود را بشناس! شما معبدی هستید که خداوند در آن نشسته است، پنهان در درونتان معشوق در عاشق نهان شده است... تغییر واقعی همیشه از درون آغاز میشود پس هنگامیکه در درون خودت هستی تغییر کن،نه در مقابل دیگران. هرکس که دیگران را بشناسد عاقل است وهر کس خودرا بشناسد عارف است... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼‏ « اللهم إن كثرت ذنوبي فاغفرها ، وإن ظهرت عيوبي فاسترها، وإن زادت همومي فإزلها » خدایا اگر گناهانم زیاد شد آنها را ببخش و اگر عیب هایم ظاهر شد آنها را بپوشان و اگر غم و اندوهم زیاد شد برطرفش کن.🤍
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
اعترافات یک زن از جهاد نکاح #قسمت_چهاردهم در حین تحلیل و بررسی با فرزانه بودیم که آقای جلالی در ات
اعترافات یک زن از جهاد نکاح خیلی ضایع شدیم دست از پا درازتر اومدیم بیرون... ولی داشتیم از کنجکاوی می مُردیم... فرزانه گفت: وای اسلحه رو دیدی ! آقاهه یه جوری از پنجره نگاه میکرد انگار قراره انتحاری بزنن ! گفتم نکته جالبش می دونی چیه؟ جلالی همه رو بیرون کرده حتی آبدارچی رو هم دک کرده بود خودش داشت پذیرایی میکرد ! فرزانه احساس می کنم این سوژه خیلی خطرناکه! کاش از اول بی خیالش می شدیم ! فرزانه نگام کرد و گفت: توکه میخواستی بی خیال بشی! جلالی اسرار کرد... بعد با یه حس مرموزانه ایی ادامه داد ولی خدایش سوژه ی خاصیه! ترس و هیجان و ابهام ... گفتم: بله آخرش هم معلوم نیست چی میشه با این همه خاص بودن سوژه! فرزانه گفت : بالاخره که معلوم میشه چی به چیه! اصلا من فردا تا ته داستان این خانم مائده رو درنیارم پام رو از تو خونشون بیرون نمی ذارم! سری تکون دادم و گفتم: آره خداکنه فردا جمع و جور بشه تموم کنیم این مصاحبه پر از چالش رو.... فرزانه گفت: حالا که تعطیل شدیم بریم یه هویج بستنی بزنیم یه کم مغزمون خنک بشه؟ گفتم: اتفاقا فکر خوبیه بریم ، منم سرم داره سوت می‌کشه! چه روز سختی داشتیم اون از اول صبح و مصاحبه با اون همه دردسر و استرس... اینم ازظهرمون خدا تاشب بخیر کنه ... بستنی فروشی سر کوچه دفترمون بود نشستیم مشغول خوردن هویج بستنی شدیم اینقد فکرمون درگیر بود که هیچ ‌کدوممون حرف نمیزدیم .... بستنی خوردنمون تموم شد اومدیم بیرون فرزانه داشت می گفت: آخیش یه کم حالمون جا اومد هنوز حرفش تموم نشده بود چشمم افتاد به ماشین جلوی دفتر... گفتم: فرزانه فرزانه اونجا رو نگاه کن ... مثل دو تا انسان متحیر و جن زده جلوی دفتر رو داشتیم نگاه میکردیم... فرزانه گفت:چایی نخورده بلند شدن؟! برا همین نیم ساعت مجموعه رو تعطیل کرد؟! گفتم : چی داری دوباره تو با خودت میگی! پلاک ماشین رو نگاه کن! چه خبر اینجا.... ادامه دارد....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👩می‌خواستند روسری از سر دختران‌مان بکشند، 🧕چفیه سر دختران‌شان کردیم... والعاقبةُ لِلمُتقین...