فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🕊 #داستان_کربلا👆👆
📜 نامههای #ماریه (قسمت 9)
⬛️ماریه هم بازی حضرت رقیه سلاماللهعلیها در کاروان عاشوراست.
◼️ ماریه میگه این روزا اونا میرن تو خیمهای که قبلا خیمه مشکها بوده، تا روی خاکش که یه کمی خیسه دراز بکشن و تشنگیکمتر اذیتشون کنه. اون نوشته شمر بدجنس یه نامه برای عمو عباس فرستاده و اونو حسابی عصبانی کرده😔🏴
✍️ حامد عسکری
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔞 دام بلاگر نماهای شیطان صفت برای دختران جوان به بهانه مدلینگ
دستگیری دو بلاگرنمای شیطانصفت که در پوشش صفحاتی تحت عنوان مدلینگ، بیش از ۳۰۰ دختر جوان را اغفال کرده بودند.
دختر دارا مراقب دختراتون باشید...
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ
@kodak_novjavan1399
بر و بچههای بسیج نیویورک هستند☺️
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مداحی جدید و ضدصهیونیستی #سید_رضا_نریمانی بمناسبت شهادت #شهید_اسماعیل_هنیه
برخیز و پای حق بمان
خیره شده چشم جهان
به لشکر حیدر
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ به یادِ شهیدِ قدس
🔸 برگرفته از جلسه "شهادت شهید هنیه در میدان فلسطین تهران"
#استادکاشانی
@kodak_novjavan1399
مبادا کوفی باشیم
برای امام زمانمون!
مثل همون هایی که
لسانا امام زمانشون
رو تاج سرشون
می گفتن ولی توی
عمل سر از امامشون
جدا کردن !!!
#امام_زمان | #کربلا
@kodak_novjavan1399
Mohammad Hossein Haddadian - Haram Roghayeh.mp3
9.53M
شنیدم که اربعین جا موندی ، دلگیرم
من به جای تو زیارت میرم ...:))😭😭
#اربعین
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌آتش کشیدن خانواده ها
با تولیدات نمایش خانگی❌
ساترا، صدا سیما، ارشاد، چرا خودتونو به نفهمی زدید!؟ 🤦♂
دیگه چی مونده که تو این تولیدات پخش نشده باشه!؟ فرق نمایش خانگی با ماهوارهچیه!؟
#نشرحداکثری
@kodak_novjavan1399
▪️سلیمانیِ عزیز
▪️آرمانِ عزیز
▪️رییسیِ عزیز
▪️هَنیه یِ عزیز
پروردگارا مرگ مارا طوری قرار بده که مدالِ پسوندِ عزیز را از ولی فقیه مان دریافت کنیم.
@kodak_novjavan1399
آقای پزشکیان خجالت نمیکشید ؟
┈┈┈•••༶༓✤༓༶•••┈┈┈
@kodak_novjavan1399
🇮🇷بزودی روی سنگ قبرش جملهای اضافه میشود: او به آرزوی خود رسید ؛ اسرائیل نابود شد...
@kodak_novjavan1399
🔹شب ها میزان سکته در اسرائیل از تلفات جنگ بیشتر شده✌️
#موشهای_کثیف
@kodak_novjavan1399
🔹آقا اجازه بده از اینا بزنیم تا دل مردم شاد بشه 😉
#انتقام
@kodak_novjavan1399
#رمان
#قسمت_چهارم
#از_سیم_خاردار_نفست_عبور_کن
سارا صندلی آورد و کنار دوست مشترکشان گذاشت و گفت:
–سوگندجان تو میای اینجا بشینی و من برم جای تو؟
و به صندلی خالی اشاره کرد.
آن دختر که حالا فهمیدم اسمش سوگنداست. گفت:
–حالا چه فرقی داره بشین دیگه.
–بیا دیگه، جون من.
سوگند یه ای بابایی گفت و بلند شدو جایش را به ساراداد.
سارا تا نشست سرش را کرد زیر گوش راحیل وخیلی آرام شروع به حرف زدن کرد.
گاهی خودش بلند بلند می خندید، ولی راحیل آرام می خندید و خودش را کنترل می کردو هی به سارا با اشاره می گفت که آرام تر.
خیلی دلم می خواست بدانم چه میگویند ولی خیلی آرام حرف می زدند، بخصوص راحیل، صدایش از ته چاه درمی آمد.
باامدن استاد همه حواسشان پیشش رفت.
او تمام مدت حواسش به استاد بودومن حواسم به او.
برایم سوال شد، اوکه اینقدرحواسش هست سر کلاس، پس جزوه برای چه می خواست؟
بعد از کلاس، بلند شدم که بیرون بروم. اوهم بلند شد تابا دوست هایش برود. ایستادم تا اول آنهابروند، همین که خواست از جلویم رد بشود، پایین چادرش به پایه ی صندلی جلویی من، گیرکرد. چند بار آرام کشید که آزادش کنه ولی نشد، فوری گفتم:
–صبرکنید یه وقت پاره می شه، سریع خم شدم ببینم کجا گیر کرده است. دیدم یک میخ از پایه بیرون زده وچادرش به نوک میخ گیر کرده، چادرش را آزاد کردم و گفتم:
–به میخ صندلی گیر کرده بود.
سرم را بالا آوردم که عکس العملش را ببینم، از خجالت سرخ شده بود.
بادست پاچگی گفت:
–ممنونم،لطف کردید، و خیلی زود رفت.
کنارمحوطه ی سر سبز دانشگاه با بچه ها قدم می زدیم که دیدم سارا و راحیل و سوگند به طرف محوطه می آیند.
با سر به بهارکه کمی آن طرف ترایستاده بود اشاره کردم و گفتم:
–ازشون بپرس ببین میان بریم کافی شاپ.
سعید نگاهی متعجبش رابه من دوخت و گفت:
–آرش اون دوتا گروه خونیشون به ما نمیخوره ها، و اشاره کرد به راحیل و سوگند.
اهمیتی به حرفش ندادم.
نزدیک که شدندبهار پرسید:
–بچه ها میایین بریم کافی شاپ؟
سارا برگشت و با راحیل و سوگند پچ و پچی کرد و از هم جدا شدند سارا پیش ماآمد و گفت:
–من میام.
نمیدانم چرا ولی خیلی دلم می خواست راحیل هم بیایدولی او رفت.
به سارا گفتم:
–چرا نیومدند؟
–چه میدونم رفتن دیگه.
سعید گفت:
–سارا این دوستهات اصلا اجتماعی نیستن ها.
سارا اخمی کردو گفت:
–لابد الان می آمدند با تو چاق سلامتی می کردند خیلی اجتماعی بودند، نه؟
ــ نه، ولی کلا خودشون روخیلی می گیرن بابا.
ــ اصلا اینطور نیست. اتفاقا خیلی مهربون و شوخ طبع و اجتماعین، فقط یه خط قرمزایی واسه خودشون دارند دیگه.
حرفای سارا من را به فکر برد. به این فکر می کردم که این خط قرمزاچقد آزار دهنده است. او حتی به همکلاسی های پسرش سلام هم نمی کند، سلام چیه حتی نگاه هم نمی کند، چطور می تواند؟
🍁بهقلملیلافتحیپور🍁
ادامه دارد..
@kodak_novjavan1399
🔻شاید این تصاویر
تلخ ترین تصاویرِ ژانرِ قبل و بعد باشد....😔🥀
قبل و بعد از تروریسم!
#مرگ_بر_حقوق_بی_بشر
#غزه
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبری در حال تماشای فضای باز سازی دانشگاست ، و دروغی که اکانتهای لجن پراکن در مورد آن وایرال کردند!!
#خاک تو سرتون کنن براندازان لعنتی
کی تموم میشین راحت شیم
البته واسه خنده و جوک خوبین بمونین خوش میگذره 😂😂😂😂😂
@kodak_novjavan1399