eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
8.2هزار ویدیو
247 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۷۳ 🌷 🇮🇷 نواب به هیدرا گفت : 🌹 شما از کجا فهمیدی که جونم در خطره ؟! 🇮🇷 هیدرا ، دستش را به طرف نواب گرفت 🇮🇷 به طوری که نگین های انگشترش ، 🇮🇷 روبروی نواب ، قرار گرفتند . 🇮🇷 ناگهان نگین ها ، به رنگ سبز ، نورانی شدند 🇮🇷 پس از چند لحظه ، همه نگین ها سفید شدند 🇮🇷 و پس از آن ، نگین ها قرمز شدند . 🇮🇷 و سپس به صورت چشمک زنان ، 🇮🇷 رنگ سبز و سفید و قرمز عوض می کرد 🇮🇷 سنگ سلیمان که در جیب نواب بود نیز ، 🇮🇷 از جیبش بیرون آمد و به انگشتر هیدرا چسبید . 🇮🇷 سنگ سلیمان نیز ، مثل نگین های انگشتر ، 🇮🇷 به سه رنگ سبز و سفید و قرمز ، 🇮🇷 چشمک زنان نور عوض می کرد . 🇮🇷 هیدرا ، سنگ سلیمات را از انگشتر جدا کرد 🇮🇷 و در دست دیگرش گرفت و به نواب گفت : 🌸 این سنگ خبرم کرد . 🇮🇷 سپس سنگ را روبروی انگشتر گرفت 🇮🇷 و ذکری آرام و زیر لب خواند 🇮🇷 ناگهان سنگ سلیمان ، 🇮🇷 به جای اصلی خودش در انگشتر برگشت . 🇮🇷 دوباره هیدرا گفت : 🌸 این انگشتر رو که می بینی ، 🌸 خود حضرت سلیمان بهم داده 🌸 که هفتا نگین داشتد . 🌸 اما الآن فقط پنج تاشون هستند . 🌸 دوتا از نگین ها رو ، جناب سلیمان نبی ، 🌸 از انگشتر جدا کردند 🌸 و زیر منبر خودشان در مسجدالاقصی 🌸 پنهان کردند . 🌸 که خدایی نکرده ، 🌸 اگر انگشتر به دست نااهلان بیفته 🌸 حداقل با هفت نگین نباشه ، 🌸 چون انگشتر با هفت نگینش ، 🌸 قدرت نابودی همه دنیا رو داره . 🌸 اما با این حال ، هر کدوم از این نگین ها ، 🌸 قدرت خاصی دارند . 🌸 یکی باد و طوفان می فرسته 🌸 یکی همه زبان ها و لهجه ها رو یادت میده 🌸 که سنگش دست خودت بود 🌸 یکی جن گیر می فرسته 🌸 همین طنابای نورانی که 🌸 باهاشون این جن های کافر و بستم 🌸 به این طناب ها میگن جن گیر . 🌸 یکی شرّ شیاطین و اجنه کافر و 🌸 از شما دفع می کنه . 🌸 اگر این سنگ و داشته باشی 🌸 دیگه هیچ جنی نمی تونه در شما نفوذ کنه 🌸 و شما رو تسخیر کنه . 🌸 و اما انگشتر آخر ، طی الارض هست . 🌸 این سنگ کمکت می کنه 🌸 تا به هر نقطه ای از زمین که بخواهی ، 🌸 با یک چشم به هم زدن ، سفر کنی . 🌸 البته بعضیا هم بهش میگن سنگ مکان . 🌸 اما اون دوتا سنگی که نیستن 🌸 یکی سنگ زمان بود 🌸 اگر اونو داشتیم ، به هر زمانی که خواستیم 🌸 می تونستیم بریم 🌸 و آخری ، سنگ آتیشه . 🌸 که آتش ازش بیرون میاد . 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی 🔮 @kodak_novjavan1399
✨﷽✨ ✨ ♨️ شیـــطان از مأمـــــوریت ڪه برگشــت، خوشــــحال بود! ســــربازش پرسیــــد: گمـــــــــــراه ڪـردن این شیعـــــیان‌ چه فایــــــده‌ای دارد؟ ابلیــــس جواب داد: امــــام اینها ڪه بیــــایــد، روزگــــار ما سیــــــــــــاه خواهد شد؛ اینها ڪه گناه می‌ڪــــنند، امامشــــان دیرتر می‌آید... امـام زمــان (عج): اگــر شـــیعـــیان ما ڪه‌‌خداوند توفیـــق طاعتــــشان دهــد درراه ایفای پیمانے ڪـه‌ بر دوش‌ دارند همـــــــــــدل می‌شـدند، ملاقــــات ما از ایشـــــان بہ تأخـیر نمی‌افتاد،و سعادت دیــــــدار ما زودتر نصیب آنان میگشت اللهُــــــــــــمَّ ؏َـجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــــــرَج 📚 بحارالانوار.ج۵۳.ص۱۷۷ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @kodak_novjavan1399
❖✨﷽✨❖ 🔔 💠💠کاش با فلانی رفاقت نمی‌کردم 👈 دختر خانمی که ..... ❌ با نامحرم در ارتباطی... ❌ و پسرِ نامحرمِ فضای مجازی رو «داداشی» خطاب میکنی و خودمونی میشی ... 👈و آقا پسر، .. ❌ که با ناموسِ مردم چت میکنی... ❌ و حریمِ نامحرم رو تو فضای مجازی رعایت نمیکنی... ❌همین که اجازه بدی یه غریبه به حریمت وارد بشه، و تو رو از خدا دور بکنه، برای سقوط کافیه... 🤔میدونستی یکی از حسرتهای جانسوز اهل جهنّم، همین رفاقت‌ها و دوستی‌هاست⁉️ 🔰 سوره‌ مبارکه فرقان، آیه ﴿۲۸-۲۷﴾ 🕋〖یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ... یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا〗 🌷【به خاطر بیاور روزی را که، گنهکار دست خود را از شدّت حسرت به دندان می‌گزد، و می‌گوید: «ای وای بر من، کاش فلانی را بعنوان دوست خود انتخاب نکرده بودم!»】 : حالا این دوست می‌تونه: ✴️ همکلاسیت...👩🎓👨🎓 ✴️ همسایه‌ات...👥 ✴️ همکارت...👥 ✴️ همون نامحرمِ فضای مجازی...👤 ✴️ یا حتّی گوشیِ موبایلت باشه...📱 ⚠️ حواست هست⁉️ ⚰️ معلوم نیست ملک الموت کِی بیاد سراغمون... @kodak_novjavan1399
🌻🍃🌻🍃🌻🍃 داستان حضرت سليمان(ع) قسمت دوم 🌻🍃🌻🍃🌻🍃 🌟ماجراي وادي مورچگان 🌟 در یکی از مسافرتهای تارییخی سلیمان که سپاهیان او از جن و انس و پرندگان با او همراه بودند و با عظمت تمام بسوی مقصد، راه می پیمودند. 🌴☘🌴☘🌴☘ عبورشان به وادی مورچگان افتاد. یکی از مورچه ها که سمت بزرگی آنها را داشت، اعلام خطر کرد و فریاد زد: ای گروه مورچگان! به خانه ها و پناهگاههای خود بگریزید، تا سلیمان و سپاه او شما را زیر پای خود لگد کوب نکنند. سوره نمل آيه 18 🌴🌻🌴🌻🌴🌻 باد، صدای آن مورچه را به گوش سلیمان رسانید، سلیمان دستور داد او را حاضر کردند. پرسید مگر نمی دانی من پیامبر خدا هستم، و ظلم و ستم، در حریم انبیاء راه ندارد؟ گفت چرا. پرسید: پس چرا این سخن گفتی و مورچه ها را از ما ترساندی؟! 🌴🌺🌴🌺🌴🌺 گفت: من دیدم اگر مورچه ها این تشکیلات عظیم و سلطنت تو را ببینند، نعمتهائی که خدا به آنها داده کوچک می شمارند و ناسپاسی میکنند. خواستم آنها را از چنین خطری حفظ کنم. 🌴🌟🌴🌟🌴🌟 سلیمان جواب او را عاقلانه دید و ساکت شد، آنگاه مورچه پرسید: ای سلیمان! هیچ می دانی چرا بساط تو روی باد حرکت می کند؟ و چرا از میان تمام قدرتها، قدرت باد مأمور حمل و نقل بساط تو شده است؟! 🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴 گفت: نمی دانم. مورچه گفت: برای آن است که به تو اعلام کند این بساط و این سلطنت دوام و بقائی ندارد و بر باد است.بساط و و تخت سلیمان بباد گردش داشت که آگهیت دهد کاین بساط بر باد است داستان سليمان و بلقيس قسمت بعد ... 🍃 🌸🍃 @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📺 کلیپ بسیار زیبا و تاثیر گذار 🌸 آیا ما به عهدمون با امام زمان صلوات الله علیه وفادار بودیم؟ ⭕️ 🎥 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ✅ @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼🌼🌼کلیپ آموزشی روخوانی برای کودکان ☘️🍃☘️آموزش حرکات کوتاه (فتحه) 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @kodak_novjavan1399 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌸🌸 یکی بود یکی نبود غیر از خدای خوب و مهربون هیچکس نبود بچه ها پیامبر ما مسلمانارو که میشناسید؟ حضرت محمد (ص)خدای احد رو میپرستید زمان پیامبر ما یه سری از مردم وجود داشتند که بهشون میگفتند کافرون کافرون بت میپرستیدند یادتونه گفتم بت به چی میگن؟ یه مجسمه هایی از سنگ و چوب میساختند خودشون و به جای خدای احد میپرستیدند یه روزی از روزها این کافرون یه فکر بدی کردند چون دوست نداشتند پیامبر خدای احد رو بپرسته اومدند پیش پیامبر و گفتند : ای پیامبر خدا نمیشه بیای بتهای مارو بپرستی؟ بچه ها فرشته ی مهربون اومد در گوش پیامبر گفت : من این چیزایی که شما میپرستید رو نمیپرستم بچه ها کافرا رفتند و دوباره هی فکر کردند هی فکر کردند هی فکر کردند تا یه فکر جدید به ذهنشون رسید اومدن پیش پیامبر خدا و بهش گفتند ای پیامبر ما میخوایم خدای تورو بپرستیم بچه ها به نظر شما کافرون راست میگفتند؟ نه پیامبر گفتند : شما اون چیزی که من میپرستم رو نمیپرستین الکی میگین شما دروغ میگین شماها خدای من رو نمیپرستید بچه ها کافرا ول کن نبودند که همش میخواستن کاری بکنن که پیامبر بتهای اونارو بپرسته اوانا رفتندو یه فکر تازه کردندو دوباره رفتند پیش پیامبر خدا و گفتند: ای پیامبر خدا ما یه فکری کردیم یه سال شما بیا خدای مارو بپرست و ماهم یه سال میایم خدای تورو میپرستیم بچه ها راست میگفتند؟ یعنی بعد ازینکه پیامبر یک سال بتهای اونارو بپرسته اونام میان خدای احد رو میپرستند؟ پیامبر دوست نداشت بت بپرسته من خدای شما رو نمیپرستم شماهم خدای منو نمیپرستید پیامبر گفت نه من خدای شمارو میپرستم و نه شما خدای من رو میپرستید بچه ها فرشته ی مهربون اومد پیش پیامبر خدا و پیامبر هر حرفی میزد از طرف خداوند میزد خداوند به پیامبر گفت : برای اینکه از شر کافرون راحت بشی چی کار کن؟گفت : به کافرون بگو: لکم دینکم ولی دین دین شما مال شما و دین خودم مال خودم🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ سوره کافرون🌺🌺🌺🌺 6بار تکرار در 6مکان زیبا 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 جذاب برای کودکان @kodak_novjavan1399 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
نام بازی: ثواب وسایل لازم : کلاه مقوایی شرح بازی : مربی با بچه ها که روی زمین و دور یکدیگر نشته اند ، همراهی می کند . سپس کلاهی را که با مقوا تهیه کرده و روی آن را با شکوفه و گل تزیین کرده بر روی سر می گذارد و می گوید: مربی: فرشته ، فرشته برام ثواب نوشته بچه ها میپرسند: چرا ثواب نوشته؟ مربی: چون سوره ی کافرون رو میخونم سپس سوره را برای بچه ها می خواند.آن وقت کلاه را بر روی سر کودکی که داوطلب خواندن سوره شده می گذارد . این بار کودک داوطلب باید همان کارهای مربی را انجام داده و اشعار را تکرار کند. به این ترتیب کلاه به نوبت روی سر همه قرار گرفته و بچه ها سوره را تکرار می کنند. @kodak_novjavan1399
🇮🇷⁩✨﷽✨⁦🇮🇷⁩ ❄️بسم الله الرحمن الرحیم به نام خدای بخشنده ی مهربون ❄️قل یا ایها الکافرون بگو تو ای محمد به دشمنان خدا ❄️لا اعبد ما تعبدون من و شما همیشه هست راهمون از هم جدا ❄️ولا انتم عابدون ما اعبد شما قبول ندارین خدای خوب من را ❄️ولا انا عابد ما عبدتم منم قبول ندارم بتهای سنگی تون را ❄️ولا انتم عابدون ما اعبد شما قبول ندارین خدای خوب من را ❄️لکم دینکم و لی الدین پس دین من از خودم دین شما از شما انگاری هست همیشه راه ما از هم جدا ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖✨﷽✨❖ 🔔 🌈 رنگِ خـُـدا 🌈 👤 ما تو زندگی، خواه ناخواه از محیط اطرافِ خودمون تاثیر می‌گیریم، و اصطلاحاً به خودمون رنگ می‌گیریم 😍 امّا چه بهتر که از بین همه‌ی این رنگها، رنگ خدایی بگیریم و این سفارش قرآن کریم است 🔰 سوره‌ مبارکه بقره، آیه ﴿۱۳۸﴾ 〖صِبْغَةَ اللَّهِ، وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً〗 🍃 ترجمه فارسی: 🌷【رنگ خدایی بپذیرید! و چه رنگی از رنگِ خدایی بهتر است؟!】 📺 فیلمای سیاه و سفید رو دیدی؟ دیدنشون به هیـــچ عنوان لطف تماشای یه فیلم رنگی رو نداره... 📛 هـــــر چی غیر خــدا، هــــر چقدرم رنگی به نظر بیاد، باز در برابر رنگ خــدا سیاه و سفیده... ⚠️ نذاریم زندگیمون با غفلت سیاه و سفید شه... رنگش کنیم... 🌈 رنگِ خـُـدا 🔰 خیلی راحت می‌تونیم نیّت‌هامون رو خدایی کنیم، و به همه‌ی کارهامون رنگ خدایی بزنیم ✴️ مثلاً هر وقت میخوایم صورتمون رو بشوریم، قصد وضو کنیم و وضو بگیریم. 👈 اینطوری هم دست و صورتمون رو شستیم، و هم عبادت کردیم. ✴️ هر وقت میخوایم بشینیم، مثل پیامبر (صلی الله علیه وآله ) رو به قبله بنشینیم. 👈 هم نشستیم، و هم یاد خدا بودیم. ✴️ اگر میخوایم درس بخونیم، به جای مدرک و مقام، برای رضایِ خدا درس بخونیم، که به دینِ خدا خدمتی بکنیم. 👈 هم درس خوندیم، و هم عبادت کردیم. ✴️ اگر میخوایم برای خانواده‌مون لباس نو بخریم، به مناسبت یکی از اعیاد مذهبی بخریم. 👈 هم خرید کردیم، و هم عبادت 🔔 و خلاصه اینکه، تو هر کار کوچیک و بزرگی که انجام میدیم، یه ردّ پایی از خدا باشه درس می‌خونیم 👈 برای خدا کار می‌کنیم 👈 برای خدا زندگی می‌کنیم 👈 برای خدا نفس می‌کشیم 👈 برای خدا @kodak_novjavan1399
🕯 💌 حاج ابرهیم همت مےگفت: انسان يڪ در هر چهار ساعت به خــودش بدهـد بـــد نیـــــست. بهــترین مـوقع بعد از پایان نــماز وقتی سـر به ســجده می گذاریم بر اعماݪ از صبح تا شب خـــود بیندازد آیا ڪـارمان بــرای رضـــای خـ♡ـدا بــود؟! @kodak_novjavan1399
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۷۴ 🌷 🇮🇷 هیدرا ، انگشتر را از دستش درآورد . 🇮🇷 و به طرف نواب گرفت و گفت : 🌸 اینو بذار تو دستت 🇮🇷 نواب با تعجب گفت : 🌹 چرا به من می دی ؟! 🌹 مگه مال شما نیست ؟! 🌹 مگه یادگار حضرت سلیمان نیست ؟! 🇮🇷 هیدرا گفت : 🌸 جناب نواب ! 🌸 هر صد سال ، یک ولی الله ظهور می کنه 🌸 و در این زمان ، شما ولی الله ما هستی 🌸 و بنده هم از امروز ، سرباز شما هستم . 🌸 فقط تنها خواهشی که ازتون دارم 🌸 اینه که کمکم کنی 🌸 تا انتقام خانواده ام رو ، از ناگیتان بگیرم 🇮🇷 نواب گفت : 🌹 مگه با تو چکار کرده ؟ 🌹 چه بلائی سر خانوادت آورده ؟! 🇮🇷 هیدرا گفت : 🌸 ناگیتان ، قبل از اینکه به طرف زمین بیاد 🌸 به سیاره ما حمله کرد 🌸 پدرم و چند نفر از برادران و دوستانم رو ، 🌸 به قتل رساند . 🇮🇷 نواب گفت : 🌹 خیلی متاسفم ، تسلیت عرض می کنم 🌹 اما یه سوال برای پیش اومده ! 🌹 مگه شما ، توی فضا زندگی می کنی ؟ 🇮🇷 هیدرا ، همه ماجرای خود و پدرش را ، 🇮🇷 و رفتنشان به سیاره سیسون ، 🇮🇷 و همچنین چگونگی آشنایی خود با ناگیتان 🇮🇷 و ساخت دروازه زمین به فضا را ، 🇮🇷 برای نواب تعریف کرد . 🇮🇷 دوباره نواب گفت : 🌹 سرگذشت زندگی شما ، 🌹 هم خیلی هیجان انگیزه هم خیلی دردناک 🌹 یعنی شما زمان حضرت سلیمان بدنیا اومدی ؟ 🌹 جالبه واقعا ؟! 🌹 هم با پیامبران زیادی دوست بودین 🌹 هم با امامان ... 🌹 بهر حال ، من تا فردا به ناگیتان فرصت دادم 🌹 اگه تا فردا از ایران رفت ، که هیچ ؛ 🌹 نمی تونم قولم رو بشکونم 🌹 اما اگه نرفت ؛ میدم دست خودت 🌹 و هر طور که خواستی ازش انتقام بگیر 🇮🇷 هیدرا تبسم کرد . 🇮🇷 سپس اشاره به جن های سیاه کرد و گفت : 🌸 برادر ! با اینا چکار کنیم ؟! 🇮🇷 نواب گفت : آزادشون کن برن 🌸 هیدرا گفت : مطمئنی ؟! نواب گفت : 🌹 آره بذار برن ؛ اینا به درد ما نمی خورن 🌟 ادامه دارد ...🌟 📚 نویسنده : حامد طرفی @kodak_novjavan1399
(ع) 🍃🌸🍃🌸🍃🌸 پرندگان به فرمان خداوند مسخر سلیمان بودند و در مواقع احتیاج، پر و بال خود را بر سر او می گسترانیدند و در برابر آفتاب برای او سایبانی تشکیل می دادند. یکی از روزها سلیمان متوجه شد که آفتاب بر صورت او می تابد. چون بسوی بالا نظر کرد، هدهد را ندید. از غیبت ناگهانی و بی موقع او، خشمگین شد و گفت: او را به عذاب سختی معذب، یا ذبحش می کنم، مگر اینکه برای غیبت خود عذر موجهی بیاورد. 🍃🌴🍃🍃🍃🌴 طولی نکشید که هدهد پدیدار شد و عذر غیاب خود را به عرض رسانید و گفت من از کشوری دیدن کردم و اطلاع یافتم که تو از آن اطلاع نداری و از مملکت سبا اخبار تازه ای به پیشگاه تو آورده ام. در آن مملکت عظیم، ملتی را دیدم که زنی فرمانروای آنها بود و تمام شرایط سلطنت برای او جمع شده و تخت سلطنت او بس بزرگ و قابل توجه بود. 🕸🌻🕸🌻🕸🌻 اما آنچه موجب تأسف گردید آن است که اهالی آن سرزمین و پادشاهشان، همه در مقابل خورشید سجده می کردند و چنان جهل و نادانی بر آنها چیره شده که خدای بزرگ را از یاد برده و در برابر موجودی بی اراده سر تسلیم فرود آوردند. ☘⚡️☘⚡️☘⚡️ سلیمان که این خبر جالب را شنید، گفت: ما در این مورد رسیدگی می کنیم، تا صدق یا کذب سخن تو بر ما آشکار شود. اینک تو نامه ما را بگیر و به آنها برسان و ببین چه عکس العملی نشان می دهند. ☘⚡️☘⚡️☘⚡️ هدهد نامه سلیمان را گرفت و به سوی کشور سبا پرواز کرد و پس از رسیدن به مقصد، آن را در مقابل ملکه سبا بر زمین گذارد. ملکه رو کرد به اطرافیان خود و گفت: همانا نامه ای بزرگ و محترم به من رسیده و آن نامه از سلیمان است و مضمونش این است: 🌸✨🌸✨🌸✨ به نام خداوند بخشاینده مهربان. بر من سرکشی نکنید و همه اسلام اختیار کنید و در حال مسلمانی بر نزد من آئید. اینک نظر و عقیده شما در مورد من چیست؟ وزیران و درباریان گفتند: ما دارای نیروی قابل توجهی هستیم و در روز جنگ هم، مرد میدان و اهل رزم و مبارزه ایم ولی امر، امر تو است. هر چه خواهی فرمان ده اجرا کنیم. ادامه داستان در قسمت بعد .... 🍃 🌸🍃 @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌📖 📌 شمع صفت باش! 💠وَاعبُدُوا اللهَ وَ لا تُشرِکوا بِهِ شَیئاً وَ بِالوالِدَینِ إحساناً وَ بِذِی القُربی وَ الیَتامِی (نساء/۳۶) 📌شمع را ببین! هر چه به آن نزدیک تر میشوی روشنایی و گرمای بیشتری دریافت می کنی. می خواهد ما شمع صفت باشیم، یعنی هر کی به ما نزدیک تر است بهره و سود بیشتری دریافت کند، به همین خاطر سفارش میکند که: 💝اول پدر و مادر خود را مورد نوازش و احسان و لطف قرار دهید و بعد نزدیکان خود از قبیل همسر، فرزندان، بستگان و آشنایان....💝 بِالوالِدَینِ إحساناً وَ ...؛ به والدین خود نیکی کنید. 📚سی تدبر،سی تلنگر، محمدرضا رنجبر @kodak_novjavan1399