eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
1.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
12.2هزار ویدیو
279 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🔴در قلاب وسوسه‌های شیطان گیر نکنید ✍صیاد برای گرفتن ماهی، قلاّب به‌ کار می‏‌برد. بر سر قلاّب، طعمه‌ای که ماهی دوست دارد می‏‌گذارد. ماهی قلاب را همراه طعمه می‏‌بلعد. قلاّب که بلعیده شد، تکانی به نخ قلاب وارد می‌شود؛ اگر ماهی کم ‌وزن باشد، صیاد با یک ضرب آن را بالا می‏‌کشد و اگر سنگین باشد، صیاد به‌طور متناوب آن را می‏‌کشد و رها می‏‌کند تا خسته و بی‏ جان ‏شود. وقتی مطمئن شد که ماهی دیگر توانی ندارد آن را بیرون می‏‌کشد. شیطان گاهی قلاّبش به انسانی گیر می‏‌کند. طعمه سر قلاّب، آرزوی دراز، رابطه با نا محرم، ریاست‌طلبی و در یک کلمه علاقه به دنیا است. بعد از این‏که انسان را به دنیا علاقمند کرد، قلاب را شل و سفت می‏‌کند. ولی مواظب است بند قلاب پاره نشود. چندین بار او را می‏‌آورد و می‏‌برد تا بالاخره او را اسیر خود کند. 🔺مواظب وسوسه‌های شیطان باشید🔺 @kodak_novjavan1399
9.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون بچه های ساختمان گلها 🇮🇷 این قسمت : داداش زشت @kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📛لباس زیبای دروغ‼️ 💠روزي دروغ به حقيقت گفت: مــــيل داري باهم به دريـــا برويم و شنـــا کنيم، حقيقــت ساده لــوح پذيرفت و گول خورد... ✴️آن دو با هم به کنار ساحل رفتند، وقتي به ساحل رسيدند حقيقت لباسهايش را در آورد. 🔆دروغ حيلــــه گـــر لباسهاي او راپوشيد و رفت. 💠از آن روز هميشه حقيقت عــــريان و زشت است، اما دروغ در لبــــــاس حقيقت با ظاهري آراسته نمايان مي شود @kodak_novjavan1399
3.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فقط یه لحظه تصور کن اونجایی ولی نمیتونی کاری کنی 😭💔 اصلا تصور کن مادر خودت 😭😭 اگه دلتون شکست التماس دعا 😭😭😭💔💔 ✾✨•🖤•✾•🖤•✨✾ @kodak_novjavan1399
🌺💖🌺💖🌺💖 🌺💖🌺💖🌺💖 قسمت یازدهم زندگينامه حضرت ابراهيم علیه السلام ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌹🌺ماءموران نمرود ، جلو دروازه شهر او را متوقف کردند و اجازه بردن اموال و گوسفندان را را ندادند و خواستند اموال او را مصادره کنند .🌹🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌹🌺ابراهیم گفت : سالهائی دراز از سرمایه عمر گرانبهای من صرف شده تا این اموال و گوسفندان فراهم آمده اند . اگر میخواهید اموال مرا بگیرید ، عمر گذشته و جوانی از دست رفته مرا بمن برگردانید .🌹🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌺🌺ماءموران پاسخی برای او نداشتند و ناچار ، بدادگاه مراجعه کردند و قاضی استدلال ابراهیم را صحیح و منطقی تشخیص داد و به نفع او حکم صادر کرد . در نتیجه ابراهیم با همراهان و اموال و احشام خود ، بسوی سرزمین شام و بیت المقدس حرکت کرد . 🌺🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌺🌺کاروان کوچک ابراهیم ، براه خود ادامه میداد تا به قلمرو فرمانروائی بنام ( عراره ) وارد شد . گمرکچی او ، کاروان را متوقف کرد تا عوارض مربوط را دریافت کند . پس از بررسی اموال ابراهیم ، به صندوق بزرگی برخورد که درش قفل بود .🌺🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 🌺💖از آنجا که ابراهیم مردی با غیرت بود ، قبل از آغاز سفر ، همسرش ساره را که از چشم نامحرم محفوظ بماند در داخل صندوق قرار داده بود .🌺💖 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💖🌺گمرکچی گفت : این صندوق را باز کن تا کالاهای موجود در آن را ارزیابی کنم . ابراهیم گفت : هر مبلغی میخواهی بگو میپردازم ولی این صندوق را باز نکن .🌺💖 ~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💖🌺گفت : ممکن نیست و در را باز کرد . وقتی نگاهش به ساره افتاد ، پرسید او کیست ؟ گفت : او دختر خاله و همسر قانونی من است .🌺💖 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💖🌺گمرکچی قانع نشد و آنها را نزد فرمانروای خود برد . او وقتی چشمش به ساره افتاد ، دست بسوی او دراز کرد .💖🌺 ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ 💖🌺ابراهیم از شدت خشم و ناراحتی ، رو برگرداند و گفت : خدایا ، شر این مرد را از حریم من کوتاه کن . ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ ادامه داستان در قسمت بعد .... ~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~ منبع : دوره كامل قصه هاي قرآن نوشته محمد صحفي ~~~~~~~~~~~~~~~~ 🍃 🌼🍃 @kodak_novjavan1399
💠 امام صادق عليه السلام: ✍🏻‌با آرامش و درنگ، سلامت همراه است و با شتابزدگى، پشيمانی همراه است 📚 ميزان الحكمه، جلد۷، صفحه۸۲ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @kodak_novjavan1399
17.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای شکرستان 🇮🇷 رده سنی : خردسال ، کودک و نوجوان 🇮🇷 قسمت سوم 🔮 @kodak_novjavan1399
✍ آیت الله بهاء الدینی(ره) میفرمودند : من سیزده ساله بودم، سیدی در کوه خضر می نشست که به او می گفتند: سید سکوت. بیست سال بود که حرف نمی زد. من با بعضی بچه ها رفته بودیم کوه خضر و او را دیدیم. شخصی از روستائی آمد گفت: مریض داریم او را دعا کنید! سید با حرکات دست و اشاره به او تفهیم کرد که مریض خوب شد، بعد معلوم شد که مریض خوب شده است! همچنین مثل اینکه فهمیده بود ما بچه ها گرسنه هستیم ، با اشاره دست به ما بچه ها فهماند که در فلان منطقه پائین کوه دارند اطعام می کنند، بروید بخورید، ما رفتیم پائین به همان مکانی که آدرس داده بود، دیدیم در یک باغی آش پخته اند و به مردم می دهند. پس از بیان این مطلب آیت الله بهاءالدینی فرمودند: بزرگان هم به او سر می زدند. استاد فاطمی نیا می فرمودند: خدمت آیت الله بهاءالدینی رسیدم. گفتم آقا راز مقام و رتبه سید سکوت چه بود؟ آقا دستشان را بردند به طرف لبشان و فرمودند: «درِ آتش را بسته بود» دوستان در حرف زدنمان باید خیلی زیاد دقت داشته باشیم شاید یکی از حکمت هایی که خدا دو گوش و یک زبان برای ما گذاشته این باشد که باید دو برابر آنچه میگوییم گوش دهیم! روزی حضرت استاد علامه حسن زاده آملی در محفل درس فرمودند: یکی از دوستان می‌گفت، در مراقبتی که داشتم، مکاشفه‌ای روی داد به حضور حضرت رسول الله الاعظم(صلی الله علیه و آله) شرفیاب شدم از آن حضرت ذکر خواستم، فرمودند: «من به شما ذکر سکوت می‌دهم» 👌 یک تکنیک ساده و مهم برای مهار زبان بی حساب : «قاعده مکث» این را تمرین کنید و بر زندگی خود ««ملکه»» کنید که قبل از هر سخنی؛ مثلا ده ثانیه مکث کنید و خوب فکر کنید که این حرفی که میزنم رضایت خدا در آن است یا رضایت شیطان؟! آیا این حرفی که میزنم مشکلی را حل میکند و امید می بخشد یا نه؟! اینکه این حرفی که میزنم آیا واجب است یا حرام؟! اگر واجب نیست «نگویم»؛ به همین سادگی! این را ملکه کنید و تمرین کنید... بعد از یک مدت خود به خود کم حرف خواهید شد. نکته پایانی و مهم: به قول معروف؛ کلمات بیشتر از گلوله ها آدم کشتند! حال انسان یا خودش را میکشد و اهل النار میشود، یا شخص دیگری را! @kodak_novjavan1399
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دلمون رو بدیم به خدا 🔊صحبت‌های دل‌نشین شهید همت 🍃 🌼🍃 @kodak_novjavan1399