eitaa logo
نکات اخلاقی، تربیتی نوجوانان و جوانان🌸
1.2هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
8.8هزار ویدیو
252 فایل
عشق یعنی دعای خیر امام زمانت همراهت باشه 🌸شعر 💮داستان های مذهبی و کودکانه ⚘کلیپ های صوتی و تصویری 💐و کلی مطالب آموزنده و زیبا ارتباط با مدیر بصورت ناشناس❤ https://daigo.ir/secret/9432599130 التمـــــ🌸ـــــآس دعا
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 چیستان و معما در مورد امام علی 🌷 🕋 ۱. پدر امام علی علیه السلام ؟! 👈 ابو طالب ( عمران ) 🕋 ۲. مادر امام علی علیه السلام ؟! 👈 فاطمه دختر اسد 🕋 ۳. نام شمشیر امام علی علیه السلام ؟! 👈 ذوالفقار 🕋 ۴. نام اسب امام علی علیه السلام ؟! 👈 دُلدُل @kodak_novjavan1399
💌 🌹شهـــید ابراهیم می گفت: همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش می کشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد. @kodak_novjavan1399
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 چکار کنیم که امام زمان ارواحنا فداه ما را بعنوان محّبِ خودشان بشناسد❓ 💢ذکر فضائل امیرالمومنین وظیفه هرشیعه❗️ 👌 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @kodak_novjavan1399
🌅سفر اميرالمؤمنين(علیه السلام) از مدينه به يمن و از يمن به مكه از سوى ديگر اميرالمؤمنين عليه‏السلام با لشكرى از طرف پيامبر صلى االله عليه و آله به نجران و سپس يمن رفته بودند كه هدف آن جمع آورى خمس و زكات و جزيه و نيز دعوت به اسلام بود. 📃پیامبر صلى االله عليه و آله هنگام حركت از مدينه نامه‏ اى براى اميرالمؤمنين عليه‏ السلام فرستادند و دستور دادند آن حضرت نيز از يمن براى سفر حج حركت كند. 🐫 لذا پس از پايان كارهاى محوله در نجران و يمن، حضرت با لشكر همراه و نيز عده ‏اى از اهل يمن- كه دوازده هزار نفر بودند- پس از احرام در ميقات، عازم مكه شدند. با نزديك شدن پيامبر صلى اللهَّ عليه و آله به مكه از طرف مدينه، اميرالمؤمنين عليه‏ السلام هم از طرف يمن به اين شهر نزديك شدند. ❇️حضرت جانشينى در لشكر براى خود تعيين كردند و خود پيشتر به ملاقات پيامبر صلى الله عليه و آله شتافتند و در نزديكى مكه خدمت حضرت رسيدند و گزارش سفر را دادند. ✅پيامبر صلى الله عليه و آله بسيار مسرور شدند و دستور دادند هر چه زودتر لشكر همراه را به مكه بياورد... در ادامه ی سلسله مطالب چرا غدیر به توضیح مختصر این واقعه خواهیم پرداخت. ادامه دارد... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ @kodak_novjavan1399
19.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی پاتال و آرزوهای کوچک 🇮🇷 قسمت دوم @kodak_novjavan1399
💢پرسش: 🔰غدیر چه معنایى دارد؟ و چرا حادثه عظیم بیعت مردم با امام على (علیه السلام) با نام معروف شد؟ ✍️پاسخ: ✅واژه «غدیر» در لغت به چند معنا آمده است؛ مانند «آبگیر»،«قطعه‌ای از آب»، و«جای جمع شدن آب باران». 🔷غدیر خُمّ در میان راه دو شهر بزرگ دنیای اسلام، مکه و مدینه، در محلی به نام «جُحفه» قرار دارد و در آنجا رود همیشه جارى وجود داشت، چون براى اعلام ولایت امام على (علیه السلام) و بیعت 120 هزار حاجى از زن و مرد، دو روز در آنجا توقف كردند، و در آن هواى گرم و كمبود آب، از آن رود كوچك استفاده مى شد، آن حادثه بزرگ به نام «غدیر» معروف شد. 👈از آن پس در نوشته‌ها و گفته‌ها و شعرهاى گوناگون، روز بیعت عمومى مردم با حضرت امیرالمؤ منین (علیه السلام) با نام مطرح گردید. 📎 @kodak_novjavan1399
24.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 فیلم سینمایی پاتال و آرزوهای کوچک 🇮🇷 قسمت سوم ( آخر ) @kodak_novjavan1399
12.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای مهارت های زندگی 🇮🇷 این قسمت : بی اجازه @kodak_novjavan1399
🐈 داستان تخیلی پسر گربه ای 🐈 🐈 🐈 🐈 قسمت ۵۸ 🐈 🐈 🐈 🇮🇷 هاشم گفت : 🌹 اگه واقعا دخترای ایرانی رو دزدیدن 🌹 و به این جهنم آوردن 🌹 حتما کمکت می کنم 🇮🇷 صادق گفت : 🌸 دختر ، دختره ، 🌸 ایرانی و خارجی نداره 🌸 باید حساب این بی شرفارو برسیم 🌸 تا همه دنیا بفهمه 🌸 حتی اگه دختر دشمن ما در خطر باشه 🌸 ایرانیای با غیرت ، حتما کمکش می کنن 🇮🇷 با هم به طرف ساختمان بزرگ رفتند . 🇮🇷 هاشم ، نگاهی به ساختمان کرد 🇮🇷 و سپس نگاهی به نگهبانان انداخت و گفت : 🌹 حالا چطور باید بریم داخل ؟! 🐈 فرامرز گفت : نگهبانا با من 🇮🇷 ناگهان فرامرز گربه شد ، 🇮🇷 و به طرف نگهبانان رفت . 🇮🇷 هاشم با تعجب به صادق گفت : 🌹 تو هم دیدی ؟! 🇮🇷 صادق هم با تعجب گفت : 🌸 دیدم ولی باور نمی کنم 🌸 یعنی اون پسره ، واقعا گربه شده 🌸 مطمئنی ما خواب نیستیم ؟! 🇮🇷 هاشم گفت : 🌹 باید صبر کنیم تا خودش بیاد 🌹 و برامون توضیح بده که ماجرا چیه ؟ 🇮🇷 فرامرز بین دو نگهبان ایستاد . 🇮🇷 و ناگهان انسان شد . 🇮🇷 نگهبانان ، ترسیدند و از جا پریدند 🇮🇷 شوک برقی خود را بالا بردند 🇮🇷 که فرامرز را بزنند ، 🇮🇷 ناگهان فرامرز ، گربه شد 🇮🇷 و آنها همدیگر را زدند . 🇮🇷 سپس سراغ دیگر نگهبانان رفت 🇮🇷 و آنها را بیهوش کرد . 🇮🇷 و به صادق و هاشم اشاره کرد تا بیایند . 🇮🇷 صادق و هاشم ، همراه قفس گربه ها ، 🇮🇷 به طرف فرامرز رفتند . 🇮🇷 هاشم گفت : 🌹 میشه در مورد تبدیل شدنت به گربه ، 🌹 حرف بزنیم ؟ 🇮🇷 فرامرز گفت : 🐈 الآن نه ، ماجراش طولانیه . 🐈 انشالله بعد از عملیات براتون میگم . 🇮🇷 ساختمان ، ۱۳ طبقه داشت . 🇮🇷 و در هر طبقه ، ۱۳ اتاق بود . 🇮🇷 در هر طبقه ، یکی از آن اتاق ها ، 🇮🇷 نگهبان گذاشته بودند . 🇮🇷 در طبقه همکف ، اتاق های اداری بودند ‌. 🇮🇷 فرامرز ، با گربه هایش ، 🇮🇷 به تک تک اتاق ها رفته ، 🇮🇷 و کارمندان آنجا را بیهوش می کرد . 🇮🇷 هاشم و صادق نیز ، 🇮🇷 دست و پا و دهان آنها را می بستند . 🐈 ادامه دارد ... 🐈 📚 نویسنده : حامد طرفی @kodak_novjavan1399