👽 داستان تسخیر زمین
👽 تخیلی ، هیجانی ، ماجراجویی
👽 قسمت هفدهم
🇮🇷 ناگهان ، دوتا چشم بزرگ ،
🇮🇷 در سقف تاریک ، باز شد .
🇮🇷 همه از ترس به عقب برگشتند .
🇮🇷 یک شی سیاه و بزرگ ، روی سقف سالن بود
🇮🇷 از دهانش ، آتشی تف کرد
🇮🇷 آتش به دیوار اصابت کرد
🇮🇷 و دورتادور سالن ، به طرز زیبایی ، شعله زد
🇮🇷 و همه جا روشن گشت .
🇮🇷 نظامیان ، از دیدن آن موجود بزرگ ،
🇮🇷 تعجب کردند و ترسیدند
🇮🇷 عنکبوتی بود که پنجاه متر ، ارتفاع داشت
🇮🇷 خناس ، دوباره به طرف عنکبوت دوید
🇮🇷 عنکبوت نیز ،
🇮🇷 آتشی از دهانش بر سر خناس انداخت
🇮🇷 خناس ، سوزانده شد
🇮🇷 و دوباره به حالت اولش برگشت
🇮🇷 و باز هم به عنکبوت حمله کرد
🇮🇷 عنکبوت ، با یکی از پاهایش ، شکم او را درید
🇮🇷 و با پای دیگرش ، سر و دست و پای او را ،
🇮🇷 قطع کرد ،
🇮🇷 و با پای دیگرش نیز ، او را در زمین له کرد
🇮🇷 خناس دوباره جمع شد
🇮🇷 و به حالت اولش برگشت .
🇮🇷 یکی از فرماندهان اسرائیل ،
🇮🇷 به نیروهای خود دستور داد
🇮🇷 که به عنکبوت تیراندازی کنند
🇮🇷 همه تیراندازی می کردند
🇮🇷 اما روی عنکبوت ، هیچ تاثیری نداشت
🇮🇷 سپس دستور داد ، تا همه نیروها ،
🇮🇷 وارد سالن شده و عنکبوت را محاصره کنند
🇮🇷 ناگهان از دهان عنکبوت ،
🇮🇷 عنکبوت های کوچک ، بیرون آمدند .
🇮🇷 از آنطرف ، فرشته ها و جن های مسلمان ،
🇮🇷 دیدند که اوضاع جهان سر و سامان گرفته ،
🇮🇷 و اینکه هیچ خطری ،
🇮🇷 متوجه مسلمانان و مستضعفین جهان نیست ،
🇮🇷 به خاطر همین ، تصمیم گرفتند
🇮🇷 که زمین را ترک کنند
🇮🇷 و جز عده ای اندک ،
🇮🇷 همگی از دنیای انسانها ، خارج شدند
🇮🇷 فرشته های مانده در زمین ،
🇮🇷 همچنان به دنبال قطعه آخر لوح نوح بودند
🇮🇷 که متعلق به حضرت زهرا بود .
🇮🇷 در این باره ،
🇮🇷 با علمای شیعه به مشورت پرداختند
🇮🇷 یکی از علماء ، با ناراحتی به جبرئیل گفت :
🌷 ما سالهای زیادی
🌷 در پی قبر حضرت زهرا سلام الله علیها بودیم
🌷 اما پیداش نکردیم
🇮🇷 حبرئیل گفت :
🌸 بنده می دانم قبر ایشان کجاست
🌸 و آنجا را هم گشتیم
🌸 اما خبری از قطعه آخری نبود
🇮🇷 یکی دیگر از علماء گفت :
🌷 شاید بتوانید جوابتان را ،
🌷 در کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی پیدا کنید
🇮🇷 جبرئیل گفت :
👈 مگر آنجا چه خبر است ؟
👽 ادامه دارد ...
👽 نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
#مهدے_جان❤️
⚡️ گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
⚡️ گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
🍂 گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
🍂 گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
⚡️ گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
⚡️ گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#شبتـون_مهـدوے 🌙
#التماس_دعای_فـرج 🤲
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سه_شنبه_23_شهریور_ماهتون_بخیر
الهی امروز🍃🌺
به شیرینی عسل🍃🌺
به زیبایی گلها
با طراوتتر از باران🍃🌺
خوش عطرتر از نسیم🍃🌺
ومتبرک به نگاه
خــدا باشه براتـون 🍃🌺
سه شنبه تون زیبـا🍃🌺
🌸@kodak_novjavan1399
•
گناهانے ڪھ مجازاتشان در دنیاست!
#سخنی_درست
حضرټ رسوݪ، صلےاللهعلیهوآله:
مجازاݓ سہ گناه زود فرا مےرسد و به
#قیامټ موڪول نمیشود
💭ایجاد ناراحتے براے پـدر و مادر
💬تجاوز به حقوق مردم
💭و ناسپاسے در برابر نیکے هاےدیگران
📚"منبع
أمالىشيخمفیدقدسسره
صفحه ۲۳۷..
@kodak_novjavan1399
❣ #عند_ربهم_یرزقون
هر موقع میخواست از فضای مجازی استفاده کند، وضو میگرفت و معتقد بود که این فضا آلوده است و شیطان ما را وسوسه میکند.
🌹شهـــید مسلم خیزاب
@kodak_novjavan1399
💠 امام زمان :
✍🏻 تقوا پيشه سازيد و به ما اعتماد کنيد و چارهی اين فتنه و امتحان را که به شما رو آورده از ما بخواهيد.
📚(توقيع به شيخ مفيد)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
👇👇👇
♨️سوال:
🔰چرا به امام حسن مجتبی (ع) کریم اهل بیت می گویند؟
✍️پاسخ:
✅امام حسن(ع) نسبت به دردمندان و تیرهبختان جامعه بسیار دلسوز بودند و با خرابهنشینان دردمند و اقشار مستضعف و کمدرآمد همراه و همنشین میشدند و دردِ دلِ آنها را با جان و دل میشنیدند و به آن ترتیب اثر میدادند، و در این حرکت انسان دوستانه جز خداوند را مدّنظر نداشتند. هیچ فقیر و مسکینی از در خانه حضرت ناامید برنگشت و حتّی خود ایشان به سراغ فقرا میرفتند و آنها را به منزل دعوت میکردند و به آنها غذا و لباس میدادند.(۱)
👈امام حسن(ع) تمام توان خویش را در راه انجام امور نیک و خداپسندانه به کار میگرفت و اموال فراوانی در راه خدا میبخشید. مورخان و دانشمندان در شرح حال زندگانی پر افتخار ایشان، بخششهای بیسابقه و انفاقهای بسیار بزرگ و بینظیری ثبت کردهاند. آن حضرت در طول عمر خود دو بار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کردند و سه بار نیز ثروت خود را به دو نیم تقسیم کردند و نصف آن را در راه خدا به فقرا بخشیدند.(۲)
👈از ابن شهر آشوب روایت شده که روزی امام حسن(ع) بر جمعی از گدایان گذشت که پارهای چند از نان خشکها را بر روی زمین گذاشتهاند و میخورند، چون نظر ایشان به آن حضرت افتاد از امام دعوت کردند و حضرت از اسب پیاده شدند و فرمودند: «خدا متکبّران را دوست نمیدارد» و با ایشان نشستند و از طعام ایشان تناول کردند و سپس از همه گدایان خواستند که برای صرف غذا به خانه حضرت بروند و حضرت با غذاهای خوب از ایشان پذیرایی کرده و به همه آنها لباسهای مناسب هدیه دادند.(۳)
👈تاریخ از بخشندگیهای امام حسن(ع) داستانهای فراوان به یاد دارد، مثلاً روزی عربی به نزد ایشان آمد و درخواست کمک کرد و امام دستور دادند که آنچه موجود است به او بدهند و قریب ده هزار درهم موجود را به آن اعرابی بخشیدند.(۴)
👈روایات تاریخی مربوط به بخششهای آن حضرت فراوان است که ذکر تفصیلی آنها مناسب این نوشته نیست، وقتی از خود امام پرسیدند، چرا هرگز سائلی را ناامید بر نمیگردانید؟ فرمودند: «من هم سائل درگاه خداوند هستم و میخواهم که خدا مرا محروم نسازد و شرم دارم که با چنین امیدی سائلان را ناامید کنم، خداوندی که عنایتش را به من ارزانی میدارد، میخواهد که من هم به مردم کمک کنم».(۵)
👈به خاطر این بخشندگیها و کارهای نیکی که از سوی امام حسن(ع) در مسیر خیر، احسان و کمک به طبقات درمانده و نیازمند انجام میگرفت، آن حضرت را کریم اهل بیت لقب داده اند و با توجه به کرامتها و بخششهای کمنظیر و گاهی بینظیر آن امام بزرگوار لقب «کریم» برازنده آن حضرت است.
📚پینوشتها:
۱. زمانی، احمد، حقایق پنهان، نشر دفتر تبلیغات اسلامی، قم، چاپ اوّل، سال ۱۳۷۵، ص ۲۶۸.
۲. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، انتشارات هجرت، چاپ هشتم، ۱۳۷۴، قم، ج۱، ص ۴۱۷ ـ پیشوایی، مهدی، سیره ی پیشوایان، نشر مؤسسة تحقیقاتی امام صادق، چاپ دوّم، ۱۳۷۴، ص ۹۰.
۳. مجلسی، محمد باقر، جلاء العیون، نشر انتشارات علمیه اسلامیه، ص ۲۴۱.
۴. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، پیشین، ص ۴۱۸.
۵. قرشی، باقر شریف، زندگانی امام حسن ـ علیه السّلام ـ ، ترجمه ی فخر الدین حجازی، تهران: نشر بعثت، چاپ اوّل، ۱۳۷۶، ص۱۳۵.
🏴 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
🌐منبع:مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
@kodak_novjavan1399
فضايل و عبادات امام حسن(ع) .mp3
1.04M
🏴 #شهادت_امام_حسن_مجتبی (ع)
♨️فضايل و عبادات امام حسن(ع)
🎤حجت الاسلام #رفیعی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 #درس_اخلاق
🔹 شاه کلید تربیت فرزند
🔸 استاد مسعود عالی
@kodak_novjavan1399
👌 تلنگری زیبا برای همه ما
▫️انسان مؤمن خوشبوست▫️
✸ کثافات دو نوع هستند: کثافات ظاهری یا بدنی که با حمام رفتن، آنها پاک می شوند و برای پاک شدن از آنها نیازی به دعا کردن نیست و دسته دوم کثافات، گناه هستند. که بر روح آدم اثر می گذارد. گناه هم دارای بوی بد هست و انسان گنهکار بوی بد می دهد. اما انسان مومن خوشبوست.
✸ «اویس قرنی» تصمیم گرفت که به زیارت پیامبر خدا صلی الله علیه وآله بیاید، مادرش گفت: اگر به مدینه رفتی و پیامبر خدا صلی الله علیه وآله تشریف نداشتند، در آنجا نمان، برگرد. اویس به مدینه آمد ولی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله خارج مدینه بودند، اویس منتظر آن حضرت نشد و به خانه بازگشت. وقتی پیامبر خدا وارد مدینه و خانه شدند، فرمودند: « من بوی اویس را می شنوم. » اصحاب گفتند : بله، شخصی به نام اویس قرنی به اینجا آمده بود.
✸ اطاعت از مادر واجب است، بعضی ها خشک مقدس هستند. بدون اینکه به پدر و مادر خبر بدهند، شب به مسجد جمکران می روند و پدر و مادر تا صبح چشم به راه آنها می مانند. این چه جمکران رفتنی است؟ پدر و مادر را از خود راضی نگه دارید.
📔 منبع: ڪتاب #بدیع_الحکمة حکمت ۴۷ از مواعظ آیت الله مجتهدے تهرانۍ(ره)
🍃💐°🍃💐°🍃💐°
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون مهارت های زندگی
🇮🇷 این قسمت : اضافه وزن
@kodak_novjavan1399
🌷 شعر اصول دین 🌷
🕋 آی بچه جون یه بازی
🕋 بازیه خونه سازی
🕋 پنج تا ستون محکم
🕋 باید بسازیم با هم
🕋 اول ستون توحید
🕋 تابیده مثل خورشید
🕋 عدل دومین ستونه
🕋 برای ساخت خونه
🕋 بازی نداره قوت
🕋 سوم بزار نبوت
🕋 چهارمی امامت
🕋 به خونه داده قامت
🕋 پنجم معاد بنا کن
🕋 زود دستاتو بالا کن
🕋 با شادی و با خنده
🕋 بگو شدم برنده
🕋 پنج تا ستون همین بود
🕋 اینا اصول دین بود
@kodak_novjavan1399
☀️ #حدیث_روز
💠 امام صادق علیهالسلام:
به دیدار هم بروید و برای هم حدیث بخوانید همانا با حدیث قلبهای زنگار گرفته جلا میابد و با حدیث امر ما زنده میشود.پس خداوند رحمت کند کسی رد که امر مارا زنده کند
📙 بحارالانوار، ج۱، ص۲۰۲
@kodak_novjavan1399
💌 #ڪــلامشهـــیده
🌹شهـــیده نسرین افضل:
خداوندا، مصممان نما، به دنبال هر شهیدی بتوانیم پیام رسان خونش باشیم.
@kodak_novjavan1399
❤️ #در_محضر_بزرگان
✅ شیخ حسنعلی اصفهانی (نخودکی):
طریقت حقیر بر این سه پایه استوار است 👇
1⃣ غذای حلال
2⃣ توجه به نماز و حضور قلب در هنگام نماز
3⃣ بیداری قبل از اذان صبح
@kodak_novjavan1399
✨﷽✨
💔قلب هایمان به ده دلیل مرده است!
اول : خدا را شناختیم ولیکن حقش را ادا نکردیم.
دوم : گمان بردیم که پیامبر خدا رو دوست داریم سپس سنتش را ترک نمودیم.
سوم : قرأن را قرائت کردیم ولی بدان عمل نکردیم.
چهارم : نعمت خدا را خوردیم ولی شکرش را بجا نیاوردیم.
پنجم : گفتیم شیطان دشمن ماست ولی با او در امور توافق کردیم.
ششم : گفتیم بهشت حق است ولی برای رسیدن به آن کوشش نکردیم.
هفتم : گفتیم جهنم حق است ولی از آن نگریختیم.
هشتم : دانستیم مرگ حق است اما برای آن آماده نشدیم.
نهم : به عیب مردم مشغول گشتیم و عیب خویش را فراموش کردیم
دهم : مردگانمان را دفن کردیم ولی عبرت نگرفتیم.
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون یار کوچک امام حسین
🇮🇷 قسمت اول
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون یار کوچک امام حسین
🇮🇷 قسمت دوم
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐 #درس_اخلاق
⭕️ روایت از امام صادق علیه السلام، هر کسی تو این دنیا به جایی رسید
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥 حیلههای بسیار عجیب شیطان 😈
🎥 #کلیپ_تصویری
👤 آیت الله مجتهدی(ره)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
@kodak_novjavan1399
👽 داستان تسخیر زمین
👽 تخیلی ، هیجانی ، ماجراجویی
👽 قسمت هجدهم
🇮🇷 جبرئیل گفت :
☀️ مگر در کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی ،
☀️ چه خبر است ؟
🇮🇷 یکی دیگر از علما گفت :
🌹 ماجرایش ، طولانی است
🌹 ولی برایتان خلاصه اش می کنم
🌹 پدر ایشان ، مرحوم سید محمود مرعشی ،
🌹 در نجف اشرف زندگی می کرد ،
🌹 بسیار علاقمند بود که به هر طریقی ،
🌹 قبر شریف حضرت زهرا را پیدا کند ؛
🌹 سپس برای رسیدن به این آرزو ، چله گرفت
🌹 چهل روز ، فقط به عبادت و معنویت ، گذراند
🌹 تا اینکه سراسر وجودش ، پر از نور خدا شد .
🌹 شب چهلم ، بعد از توسل فراوان ،
🌹 به محل خوابش رفت .
🌹 در عالَم خواب ،
🌹 به محضر امام صادق علیه السلام ، رسید .
🌹 امام به او فرمود :
🌟 عَلَیکَ بِکَریمَۀ اَهلِ البَیت ِ؛
🌟 یعنی به کریمه ی اهل بیت متوسل شو .
🌟 یعنی قبر حضرت معصومه در قم را ،
🌟 زیارت کن .
🌟 به خاطر مصالحی ، خداوند اراده نموده
🌟 که قبر حضرت زهرا برای همیشه مخفی باشد
🌟 از این رو ، قبر حضرت معصومه را ،
🌟 تجلّی گاه قبر شریف حضرت زهرا ،
🌟 قرار داده است .
🌹 مرحوم سید محمود ،
🌹 وقتی که از خواب برخاست ،
🌹 تصمیم گرفت
🌹 که برای زیارت حضرت معصومه ،
🌹 به قم مهاجرت کند .
🌹 او بی درنگ ، با همه ی اعضای خانواده اش ،
🌹 از نجف اشرف ، عازم قم شد
🌹 و تا زمانی که آنجا بود ،
🌹 همیشه به زیارت حضرت معصومه می رفت
🌹 آن مرحوم ، سرانجام به نجف بازگشت
🌹 و فرزندش سید شهاب الدین مرعشی نجفی ،
🌹 به قم آمد ؛
🌹 و در همسایگی حرم مطهر حضرت معصومه ،
🌹 خانه گرفت ؛
🌹 ایشان هر روز صبح ، قبل از اذان صبح ،
🌹 به زیارت حضرت معصومه می رفتند
🌹 و حتی گاهی اوقات پشت در می ماندند ،
🌹 تا درِ حرم باز شود .
🌹 تا اینکه پس از ۶۶ سال درس و بحث
🌹 و آن خدمات علمی و سیاسی فراوان ،
🌹 در سن ۹۶ سالگی از دنیا رفت .
🌹 خود آیت الله مرعشی نجفی می فرمود :
🌟 شصت سال است که هر روز ،
🌟 من از نخستین زائران حضرت معصومه هستم
🌹 و این یعنی اینکه ، اگر قطعه ای در کار باشد
🌹 ایشان بهتر می دانند که آن کجاست .
🇮🇷 زیر معبد سلیمان نیز ،
🇮🇷 درگیری سختی بین نظامیان آمریکا ،
🇮🇷 و عنکبوت های کوچک ، در گرفت .
🇮🇷 عنکبوت های کوچک ،
🇮🇷 بی وقفه از دهان عنکبوت بزرگ ،
🇮🇷 خارج می شدند
🇮🇷 نظامیان هم ، همهٔ امکانات خود را ،
🇮🇷 برای غلبه بر آنان ، به کار بردند .
🇮🇷 از انواع بمب و دودزا و شوک برقی ،
🇮🇷 استفاده کردند ، اما باز فایده ای نداشت
🇮🇷 چون بر عنکبوت بزرگ ، اثری نداشت
🇮🇷 و عنکبوت های کوچک هم تمام نمی شدند
👽 ادامه دارد ...
👽 نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
⚠️ #تـــݪنگـــرامـــروز
اگر دو روز برای زندگی کردن فرصت داشتی!
روز اول ادب بیاموز
و روز دوم باادب زندگی کن
@kodak_novjavan1399
👽 داستان تسخیر زمین
👽 تخیلی ، هیجانی ، ماجراجویی
👽 قسمت نوزدهم
🇮🇷 بی وقفه از دهان عنکبوت بزرگ ،
🇮🇷 عنکبوت های کوچک ، خارج می شدند .
🇮🇷 خناس ، تصمیم گرفت
🇮🇷 که از چشم های لیزری خود استفاده کند
🇮🇷 آرام چشم بند خود را باز کرد
🇮🇷 و با لیزری که از چشماش بیرون می زد ،
🇮🇷 پای عنکبوت بزرگ را قطع کرد .
🇮🇷 عنکبوت بزرگ هم ،
🇮🇷 با پرتاب آتش بر سر خناس ،
🇮🇷 او را تبدیل به خاکستر نمود .
🇮🇷 خناس ، دوباره خود را جمع و جور کرد ،
🇮🇷 آرام سر خود را بلند کرد
🇮🇷 و این بار ، شکم عنکبوت را نشانه گرفت
🇮🇷 بعد از چند لحظه ، عنکبوت بزرگ ، منفجر شد
🇮🇷 سپس چشم بند خود را بست
🇮🇷 و به طرف سنگها رفت .
🇮🇷 نظامیان همچنان ،
🇮🇷 با عنکبوت های کوچک درگیر بودند .
🇮🇷 خناس ، دست خود را برای گرفتن سنگها ،
🇮🇷 به سمت حباب دراز کرد
🇮🇷 ناگهان صاعقه ای از آسمان ،
🇮🇷 به حباب اصابت کرد ؛
🇮🇷 و خناس را از آن دور نمود .
🇮🇷 حباب ، غیرقابل نفوذ و برق دار بود
🇮🇷 هیچ دستی نمی تواند داخل حباب شود
🇮🇷 چندتا از فرماندهان نظامی نیز ،
🇮🇷 می خواستند دست خود را داخل حباب کنند
🇮🇷 که حباب جرقه ای زد
🇮🇷 و آنان را به چند متر عقب تر ، پرتاب کرد
🇮🇷 خناس ، انگشتر بی نگین را در آورد
🇮🇷 و در انگشت خود قرار داد
🇮🇷 و آرام دستش را به سمت حباب دراز کرد
🇮🇷 ابتدا ، سر انگشتانش را جلو برد ،
🇮🇷 و آرام آنها را داخل حباب کرد ،
🇮🇷 وقتی دید ، دیگر جرقه نمی زند
🇮🇷 سپس همه دستش را ، داخل برد .
🇮🇷 ناگهان حباب نورانی شد ،
🇮🇷 حباب ، دست خناس را گرفت و فشرد
🇮🇷 و آرام شروع به چرخیدن کرد .
🇮🇷 چرخش آن زیادتر شد
🇮🇷 و سپس کوچک و محو شد
🇮🇷 و دست خناس هم رها شد .
🇮🇷 خناس ، نگاهی به انگشتر انداخت
🇮🇷 و لبخندی شیطنت آمیز ،
🇮🇷 بر چهره او نمایان شد .
🇮🇷 خناس ، تا لحظاتی مات و مبهوت ،
🇮🇷 به انگشتر نگاه می کرد
🇮🇷 سنگها را مشاهده کرد ،
🇮🇷 که در انگشتر قرار گرفته بودند
🇮🇷 سپس با سرعت ، به سمت معبد سلیمان رفت
🇮🇷 کف معبد را شطرنجی کردند
🇮🇷 و دو ستون برای دروازه شیاطین ،
🇮🇷 درست کردند .
🇮🇷 خناس ، در حاشیه صفحه شطرنج ، ایستاد
🇮🇷 کتاب حضرت سلیمان را در آورد
🇮🇷 و از درون آن ، ذکری خواند .
🇮🇷 ناگهان دودی سیاه و خاکستری ،
🇮🇷 از وسط صفحه شطرنج ، بیرون آمد
🇮🇷 بعد از آن ، شیاطین و ارواح سرگردان ،
🇮🇷 یکی یکی از آنجا ، خارج شدند .
👽 ادامه دارد ...
👽 نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399