#داستانهای_قرآنی
#داستان_حبیب_نجار
📒تفسیر آیات 20تا27📒
🔹نام مشهور سوره یس، همان «یس» است که در زمان پیامبر(ص) نیز به همین نام از آن یاد میشد. اما چون در این سوره، داستان «حبیب نجار» آمده، بعدها در برخی منابع به نام او نیز از آن یاد شده است.
🔸 در آیه بیستم سوره یس میخوانیم: «و مردى با ایمان از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: اى قوم من! از فرستادگان [خدا] پیروى کنید».
🔺آن مرد حبیب بن اسرائیل نجّار بود و منزلش در دورترین دروازه از دروازههاى شهر بوده و هنگامى که به او خبر رسید که مردمان شهر میخواهند رسولان را به قتل برسانند، در حالیکه سخت میدوید، به آنجا آمد.
🔹 در مورد حبیب نجار گفته شده؛ وی مبتلا به بیمارى جذام و فلج بود، رسولان او را شفا دادند و او نیز به آنان ایمان آورد
🔸حبیب نجار در غار، خدا را پرستش میکرد، شنید افرادی از سوی حضرت عیسی(ع) به انطاکیه وارد شدند نزدشان رفت و پرسید: «آیا در ازای این دعوت مزدی میخواهید؟» گفتند: خیر. پس رو به قومش نمود و گفت:
🔺«اى قوم من! از فرستادگان [خدا] پیروى کنید! از کسانى پیروى کنید که از شما مزدى نمیخواهند و خود هدایت یافتهاند!
🔹امّا قومش او را با سنگ مورد حمله قرار دادند، سرانجام او را شهید کردند و به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من میدانستند خداوند مرا آمرزید و گرامی داشت و وارد بهشت کرد...
🔸از پیامبر اسلام(ص) روایت شده است؛
«صدیقان سه نفرند: 1. حبیب نجار، مؤمن آل یاسین که [خداوند] میگوید: "پیروى کنید از رسولان و پیروى کنید از کسانى که مزدى از شما نمیخواهد و رهبرند".
2. حزقیل، مؤمن آل فرعون،
3. على بن ابیطالب(ع)
📚تفسیرنور📚
🍃
🌸🍃 @kodak_novjavan1399