#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۱۹ 🌷
🇮🇷 حسن داشت به مرتضی می گفت :
🌷 پسر ! ما اینجا چکار می کنیم ؟
🌷 نکنه یه بلایی سر ما بیارن ؟
🇮🇷 دوباره شکاف کوه بزرگتر شد .
🇮🇷 و ترس حسن و مرتضی بیشتر شد .
🇮🇷 ناگهان به سرعت ،
🇮🇷 اسب سفیدی ، از دل کوه خارج شد .
🇮🇷 و نواب ، سوار آن شده بود .
🇮🇷 اسب ذوالجناح ، از کوه به پایین پرید ؛
🇮🇷 بال های خود را باز کرد و پرواز نمود .
🇮🇷 نواب ، خیلی خوشحال بود .
🇮🇷 و از روی اسب ،
🇮🇷 دوستانش را صدا می زد .
🇮🇷 بعد از پرواز و خوش گذرانی ،
🇮🇷 نواب و ذوالجناح ، آرام پایین آمدند .
🇮🇷 حسن و مرتضی را سوار کردند ؛
🇮🇷 و دوباره پرواز کردند .
🇮🇷 ذوالجناح ، در منطقه شوش دانیال ،
👈 به زمین نشست .
🇮🇷 نواب گفت :
🌸 ذوالجناح ، اینجا کجاست ؟!
🌸 چرا ما رو آوردی اینجا ؟!
🇮🇷 ذوالجناح ، آرام آرام قدم می زد ،
🇮🇷 پای خود را بلند کرده و محکم بر زمین کوبید
🇮🇷 زمین ، دهان باز کرد .
🇮🇷 حسن و مرتضی ، ترسیدند
🇮🇷 و از ذوالجناح ، پیاده شدند .
🇮🇷 ذوالجناح و نواب ، از دهانه زمین ،
👈 داخل زمین شدند .
🇮🇷 حسن و مرتضی نیز ، بالای زمین ماندند
🇮🇷 ذوالجناح ، عمق زیادی از زمین را ، پایین آمد
🇮🇷 تا به کف زیر زمین رسیدند .
🇮🇷 نواب پیاده شد .
🇮🇷 و با ذوالجناح ، قدم زنان ، جلو می رفتند
🇮🇷 به پله هایی رسیدند
🇮🇷 که باید از آنها بالا بروند .
🇮🇷 اما ذوالجناح ایستاد و با بال خود ،
👈 آرام نواب را به سمت پله ها ، هل می داد .
🇮🇷 نواب نیز ،
🇮🇷 آرام و ترسان از پله ها ، بالا می رفت .
🇮🇷 تا به آخرین پله رسید .
🇮🇷 در آنجا شمشیری مثل شمشیر ذوالفقار ،
🇮🇷 مشاهده نمود .
🇮🇷 هم خوشحال بود هم متعجب .
🇮🇷 آرام به طرف شمشیر رفت .
🇮🇷 دستش را دراز کرد .
🇮🇷 می خواست به شمشیر دست بزند
🇮🇷 که ناگهان پرنده ای بزرگ و سیاه ،
با چشمانی سفید و درخشان ،
جلوی او ظاهر شد و با صدایی بلند گفت :🦅 تو کی هستی ؟!
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
33.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷 کارتون زیبای پهلوانان
🇮🇷 این قسمت : مالیات عقب افتاده
@kodak_novjavan1399
#داستانک معنوی
خداوند به یكى از پیامبران وحى كرد:
كه فردا صبح اول چیزى كه جلویت آمد بخور! و دومى را بپوشان ! و سومى را بپذیر! و چهارمى را ناامید مكن ! و از پنجمى بگریز!
پیامبر خدا صبح از خانه بیرون آمد. در اولین وهله با كوه سیاه بزرگى روبرو شد، كمى ایستاده و با خود گفت :
خداوند دستور داده این كوه را بخورم . در حیرت ماند چگونه بخورد! آنگاه به فكرش رسید خداوند به چیز محال دستور نمى دهد، حتما این كوه خوردنى است . به سوى كوه حركت كرد هر چه پیش مى رفت كوه كوچكتر مى شد سرانجام كوه به صورت لقمه اى درآمد، وقتى كه خورد دید بهترین و لذیذترین چیز است .
از آن محل كه گذشت طشت طلایى نمایان شد. با خود گفت : خداوند دستور داده این را پنهان كنم . گودالى كند و طشت را در آن نهاد و خاك روى آن ریخت و رفت . اندكى گذشته بود برگشت پشت سرش را نگاه كرد دید طشت بیرون آمده و نمایان است . با خود گفت من به فرمان خداوند عمل كردم و طشت را پنهان نمودم .
سپس با یك پرنده برخورد نمود كه باز شكارى آن را دنبال مى كرد. پرنده آمد دور او چرخید. پیامبر خدا با خود گفت :
پروردگار فرمان داده كه این را بپذیرم . آستینش را گشود، پرنده وارد آستین حضرت شد. باز شكارى گفت :
اى پیامبر خدا! شكارم را از من گرفتى من چند روز است آنرا تعقیب مى كردم .
پیامبر با خود گفت :
پروردگارم دستور داده این را ناامید نكنم . مقدارى گوشت از رانش برید و به او داد و از آن محل نیز گذشت ناگاه قطعه گوشت گندیده را دید، با خود گفت :
مطابق دستور خداوند از آن باید گریخت .
پس از طى مراحل به خانه برگشت شب در خواب به او گفتند: ماءموریت خود را خوب انجام دادى . آیا حكمت آن ماءموریت را دانستى و چرا چنین ماءموریتى به شما داده شد؟
پاسخ داد: نه ! ندانستم .
گفتند: اما منظور از كوه غضب بود. انسان در هنگام غضب خویشتن را در برابر عظمت خشم گم مى كند. ولى اگر شخصیت خود را حفظ كند و آتش غضب را خاموش سازد عاقبت به صورت لقمه اى شیرین و لذیذ در خواهد آمد.
و منظور از طشت طلا عمل صالح و كار نیك است ، وقتى انسان آن را پنهان كند خداوند آن را آشكار مى سازد تا بنده اش را با آن زینت و آرایش دهد، گذشته از این كه اجر و پاداشى براى او در آخرت مقدر كرده است . و منظور از پرنده ، آدم پندگویى است كه شما را پند و اندرز مى دهد، باید او را پذیرفت و به سخنانش عمل كرد.
و منظور از باز شكارى شخص نیازمندى است كه نباید او را ناامید كرد.
و منظور از گوشت گندیده غیبت و بدگویى پشت سر مردم است ، باید از آن گریخت و نباید غیبت كسى را كرد.
@kodak_novjavan1399
جلسه اول.mp3
9.87M
🔸اصول و روشهای انتقال مفاهیم دینی
🔻 جلسه اول
🔹 روایتی عجیب از پیامبر اسلام در مورد تربیت فرزند
🖍 اصول هفتگانه انتقال مفاهیم دینی به فرزندان👇👇
🔸اصل اول: استمداد از خداوند
🔸اصل دوم:شناخت ویژگی های جسمی و روحی فرزندان
🔸اصل سوم:توجه به تفاوتهای فردی و توانایی های فرزندان
@kodak_novjavan1399
🎉در ایـن دنیـا
♥️دو چیز بـهترینند
🎉زندگی کردن ازسرشوق
♥️و خندیدن از تـه دل
🎉از صمیم قـلب
♥️هـر دو را بـرایتان از
🎉خـداوند مهربان خواستارم
🎊شبتون خــوش در پناه خــدا🎊
@kodak_novjavan1399
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۲۰ 🌷
🇮🇷 نواب ترسید و به عقب برگشت .
🇮🇷 پایش لیز خورد و از پله ها افتاد .
🇮🇷 که ذوالجناح ، پرواز کنان ، او را گرفت .
🦅 پرنده بزرگ گفت :
🌹 ذوالجناح تویی ؟!
🌹 اینجا چکار می کنی ؟!
🌹 فکر کردم ، دیگه هیچ وقت ،
👈 از کوه نور بیرون نمیای .
🦄 ذوالجناح گفت :
🌸 سلام ققنوس !
🌸 شیعیان ، به ما نیاز دارن .
🌸 باید کمکشون کنیم .
🌸 لطفا شمشیر مولامون ،
👈 امام علی علیه السلام رو ،
🌸 به این جوون تحویل بده .
🦅 ققنوس گفت :
🌹 ذوالجناح ! خودت بهتر می دونی ؛
🌹 که نمی تونم این کارو بکنم .
🌹 نمی تونم شمشیر رو ، به هر کسی بدم ،
🌹 این شمشیر ؛ دست من امانته
🌹 اما به خاطر تو ،
🌹 چشم ؛ ده تا سوال ازش می پرسم ،
🌹 اگه تونست پاسخ بده ،
👈 شمشیر ذوالفقار رو تقدیمش می کنم .
🦅 ققنوس ، به نواب رو کرد و گفت :
🦅 آماده ای جوون ؟!
🇮🇷 نواب با ترس گفت : بله
🦅 ققنوس گفت :
🦅 سوال اول ؛ امام اول شیعیان ، کیست ؟!
🦅 دو : پس از پیامبر اکرم ، خلافت حق چه کسی بود ؟!
🦅 سه : دین تو چیست ؟!
🦅 چهار : مذهب تو چیست ؟
🦅 پنج : پیامبر تو کیست ؟!
🦅 شش : امام تو کیست ؟!
🦅 هفت : کتاب تو چیست ؟!
🦅 هشت : قبله تو کجاست !
🦅 نه : تنها صحابه پیامبر ، که خودش و اجدادش ، گناه نکردند و لب به هیچ مست کننده ای نزدنند ؟!
🦅 و اما سوال آخر ، قرآن کریم ، شرط کامل شدن دین و اتمام نعمت رو در چی می دونه ؟!
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 انیمیشن یکی بود یکی نبود
🇮🇷 این داستان : میرزا محمد تقی
@kodak_novjavan1399
#قرآن_بخوانیم
🔹از #سوره_یوسف علیه سلام آموختم که:
🔹بیمار شفا خواهد یافت...
🔹و غایب بازخواهد گشت...
🔹و غمگین خوشحال خواهد شد...
🔹و سختی ها بر طرف خواهد شد...
🔹و آرزوها متحقق خواهند شد...
🌸 و اگر خداوند نخواهد،
کسی نمی تواند کسی را خوار و ذلیل کند...
🌸و خداوند متعال به هر شخصی
که بخواهد عزت وسربلندی میدهد...
☝پس تنها دلت را به خدای قادر و توانا وابسته کن و به جز او از کسی امید نداشته باش. همیشه خیر و خوبی خواهی یافت
🍃 @kodak_novjavan1399
#زبان_شُکر_ما_کُند_است
🌸زبان شکر ما نسبت به خداوند بسیار کند است، طوری که در قرآن دارد که این همه نعمت به انسانها دادم شاکر نیستند اما همین که یک نعمت از آنها کم می کنم سریع شاکی میشوند.
🌸 امام کاظم(ع) فرمودند: اگر میخواهید زبان و قلب شاکر داشته باشید نقصها و کمبودهای دیگران را که میبینید به داشتههای خود فکر کنید و شاکر باشید.
#استاد_عالی
@kodak_novjavan1399
#قرائت_روزانه_قرآن
⭐️قرار روزانه- هر روز، قرائت یک صفحه از قرآن کریم⭐️
☘🌸🌸🌸🌸🌸☘
✨صفحه 135✨
أعوذُ باِللَّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم
وَهُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُم بِاللَّيْلِ وَيَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ثُمَّ يَبْعَثُكُمْ فِيهِ لِيُقْضَى أَجَلٌ مُّسَمًّى ثُمَّ إِلَيْهِ مَرْجِعُكُمْ ثُمَّ يُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿٦٠﴾ وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَيُرْسِلُ عَلَيْكُم حَفَظَةً حَتَّىَ إِذَا جَاء أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ يُفَرِّطُونَ ﴿٦١﴾ ثُمَّ رُدُّواْ إِلَى اللّهِ مَوْلاَهُمُ الْحَقِّ أَلاَ لَهُ الْحُكْمُ وَهُوَ أَسْرَعُ الْحَاسِبِينَ ﴿٦٢﴾ قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعاً وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَـذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿٦٣﴾ قُلِ اللّهُ يُنَجِّيكُم مِّنْهَا وَمِن كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿٦٤﴾ قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَى أَن يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِّن فَوْقِكُمْ أَوْ مِن تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعاً وَيُذِيقَ بَعْضَكُم بَأْسَ بَعْضٍ انظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ ﴿٦٥﴾ وَكَذَّبَ بِهِ قَوْمُكَ وَهُوَ الْحَقُّ قُل لَّسْتُ عَلَيْكُم بِوَكِيلٍ ﴿٦٦﴾ لِّكُلِّ نَبَإٍ مُّسْتَقَرٌّ وَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٦٧﴾ وَإِذَا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آيَاتِنَا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُواْ فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَإِمَّا يُنسِيَنَّكَ الشَّيْطَانُ فَلاَ تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرَى مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿٦٨﴾
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون سینمایی نگین هفت دریا
🇮🇷 قسمت اول
@kodak_novjavan1399
🎨#رنگ_آمیزی 👆👆
🌸 نماز_جماعت_خانوادگی🌸
@kodak_novjavan1399
🌷امام صادق(ع) فرمودند:
هیچ عملی در [شب و] روز جمعه برتر و با فضیلتتر از صلوات بر محمّد و آل محمّد نمیباشد.
( وسائل الشیعۀج۷ :۳۸۱)
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کاردستی
#خلاقیت
این کاردستی یه پارک سه بعدی بانمکه که بچه ها عاشقش میشن خیلی هم ساختش راحته، بچه ها در رنگ آمیزی و جایگذاری میتونن مشارکت کنن و یک اسباب بازی ای میشه که واقعاً عاشقش میشن.
┄┄┅🍃🌸♥🌸🍃┅┅┄ @kodak_novjavan1399
#داستان_تخیلی_معمایی_هیجانی_کودکانه
🌷 ماجراهای نوّاب قسمت ۲۱ 🌷
🇮🇷 نواب ، نگاهی به ققنوس کرد ؛
🇮🇷 سپس نگاهی به ذوالجناح نمود ؛
🇮🇷 و برای جواب معماها ، به فکر فرو رفت .
🇮🇷 بعد از کمی فکر کردن به ققنوس گفت :
🌸 امام اول شیعیان ، امام علی علیه السلام اند
🌸 پس از پیامبر اکرم ،
🌸 خلافت حق امام علی علیه السلام بود .
🌸 دین ما ؛ اسلامه
🌸 مذهب ما ؛ شیعه است
🌸 پیامبر ما ؛ حضرت محمد صلی الله علیه وآله
🌸 امام ما ، علی علیه السلام و فرزندان ایشانند
🌸 قبله ما ؛ کعبه است .
🌸 کتاب ما هم ، قرآن کریمه
🌸 تنها صحابه پیامبر ، که نه خودش و نه اجدادش ، گناه نکردن و لب به هیچ مست کننده ای نزدن ؛ امام علی علیه السلامه .
🌸 قرآن کریم ، شرط کامل شدن دین و اتمام نعمت رو ، در پذیرش ولایت و امامت امام علی علیه السلام ، می دونه .
🇮🇷 ققنوس با تعجب به نواب نگاه کرد و گفت :
🦅 آفرین جوون ، خیلی خوب بودی آ
🦅 حالا می تونی ذوالفقار رو ببری
🦅 فقط قول بده که مواظبش باشی
🇮🇷 نواب گفت : چشم حتما ، متشکرم
🇮🇷 نواب ، شمشیر ذوالفقار را برداشت
🇮🇷 سوار بر ذوالجناح شد ،
🇮🇷 و پرواز کنان رفتند .
🇮🇷 از زمین خارج شدند .
🇮🇷 و کنار حسن و مرتضی ایستادند .
🇮🇷 ذوالجناح ، آنها را سوار کرد و پرید .
🇮🇷 ذوالجناح ، به طرف اهرام ثلاثه مصر رفت .
🇮🇷 بعد از ساعتها پرواز ، بلاخره رسیدند .
🇮🇷 قبل از پیاده شدن ، نواب به ذوالجناح گفت :
🌸 دوست من ❗️
🌸 اینجا اومدیم ، دنبال چی بگردیم ؟!
🇮🇷 اما ذوالجناح ، چیزی نگفت .
🇮🇷 نواب دوباره گفت :
🌸 با اون پرنده حرف می زنی ،
🌸 اما با من حرف نمی زنی ؟!
🌸 نکنه با من قهری ؟!
🌸 باشه تو چیزی نگو ، خودم پیدا می کنم .
🌟 ادامه دارد ...🌟
📚 نویسنده : حامد طرفی
@kodak_novjavan1399
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 کارتون سینمایی نگین هفت دریا
🇮🇷 قسمت دوم
@kodak_novjavan1399