eitaa logo
دنیای شاد کودکان
2.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
4.2هزار ویدیو
75 فایل
🌸 کمک یار مربیان و پدرومادرهای عزیز 🌸 ◀️ کارتون ◀️ قصه ◀️لالایی های شبانه ◀️ کلّی کلیپ شاد ◀️ یادداشت های تربیتی 😍✌️😍✌️😍✌️ ارتباط با ادمین 👇👇 @zendegiiii تبلیغات: @tabligh_ita
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸️شعر سه تا چادر 🌸سه تا چادر دوخته برام مامان جون 🌱دستِ گُلش درد نکنه فراوون 🌸این چادرم آستین زیبا داره 🌱باهاش می‌رم من خونه خانم جون 🌸این یکی‌شم گلهای رنگی داره 🌱روی تنش پر شده از ستاره 🌸تو مهمونی‌ها اونو من می‌پوشم 🌱بِهِم می‌گن: خانم شدی دوباره 🌸چادر نمازم گُلای ریز داره 🌱دور سرش پولک و آویز داره 🌸مثل یه بالِ برای پریدن 🌱از رو زمین تا به خدا رسیدن @kodakane
👦 پسرک بازیگوش پسرک بازیگوشی بود که همیشه به مردم آزاری مشغول بود و حرف هیچکس را گوش نمی کرد. پدر و مادرش هر چه به او نصیحت می کردند که بچه جان! دست از این بازی ها بردار و پسر خوبی باش، به خرج او نمی رفت و او به بازیگوشی همچنان ادامه می داد. یک روز در راه مدرسه، پسرک چشمش به سگی افتاد که پای دیوار خوابیده بود. با تیر و کمان خود سنگی بسوی او پرتاب کرد. سگ ناگهان از جا جست و با سر به دیوار خورد و به زمین افتاد. پسرک از کار بد خود به خنده افتاد. پسرک دست بردار نبود. در راه چشمش به یک گنجشک افتاد و به سوی او هم سنگ پرتاب کرد. سنگ پس از اینکه به گنجشک خورد، شیشه همسایه را هم شکست. پسرک که بچه بازیگوش و بدی بود در مدرسه هم دست بردار نبود و با تیر و کمان خود باعث اذیت و آزار بقیه می شد. در سر کلاس، هنگامی که معلم درس می داد، پسرک به همشاگردی خود سنگ پرتاب کرد و کلاس شلوغ شد. معلم تیر و کمان پسرک را گرفت و او را از کلاس بیرون کرد. مدیر مدرسه پرونده پسرک را به پدرش داد و او را یکسال از درس محروم کرد. پسرک از غصه روزها می آمد و پشت پنجره کلاس می ایستاد و درس را گوش می داد. پسرک سال بعد به مدرسه آمد و قول داد پسر خوبی باشد. حالا دیگر همه پسرک را دوست داشتند و او هم خیلی خوشحال بود. @kodakane
7.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لاک پشت با لیوان یه بار مصرف(دور ریزها) @kodakane
⚠️ واقعا بچه غیرقابل تحملی شده ای!!! مسلما گاهی پیش آمده که رفتار فرزندمان برای ما غیرقابل تحمل شده و طبیعی است که در چنین مواقعی عصبانی شویم. اما این درست نیست که به کودکمان بگویم دیگر نمی توانیم تحملش، کنیم. این گونه جملات روحیه کودک را به شدت جریحه دار می کند و ممکن است زمینه بدرفتاری و حرکت های تهاجمی را در او افزایش دهد. در این موارد بهتر است بگوییم من دیگر نمی توانم این کار تو را تحمل کنم، دیگر از حد خودت خارج شده ای، یا فقط بگوییم : کافیه! دیگه بسه! ✅در واقع بهتر است به جای اینکه شخصیت کودک را مورد خطاب قرار دهیم، به کار و رفتاری که از او سر زده است، توجه کنیم.  @kodakane
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کوچولوهای بامزه این قسمت: جشن تولد مامان جون @kodakane
دروغگویی میمون - @mer30tv.mp3
4.52M
دروغگویی میمون 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴 @kodakane
🛳⚓️ دوست های جدید دریانورد ⚓️🛳 گاری، دریانوردی بود که کشتی نو و قشنگی داشت! روزی گفت: «دریانوردی می کنم و تمام دنیا را می بینم!» وقتی دریانورد خود را به عرشه رساند: «هوت… هوت..» کشتی حرکت کرد. او به دوستانش گفت: «خداحافظ ، من به زودی به خانه برمی گردم.» دریانورد هنگام رفتن، آن قدر به فانوس دریایی که با نور درخشانش چشمک می زد نگاه کرد تا اینکه فانوس از جلو چشمش دور شد و دیگر هیچ چیز دیده نشد ناگهان نهنگی آبی دریایی از زیر آب بیرون آمد و فواره ای از آب به هوا بلند کرد و در کنار کشتی شنا کرد. نهنگ گفت: «به زودی خشکی را می بینی. همان جایی که اسکیموها زندگی می کنند.» دریانورد فریاد کشید: «آهای خشکی» وقتی کشتی نزدیک ساحل رسید، خورشید سرخ شده بود و یخ و برف همه جا را پوشانده بود. اسکیمویی که خودش را در لباس های گرم پیچیده بود برای دیدنش فریاد کشید: «خوش آمدی دریانورد. شما حتما از راه دوری آمده اید؟» اسکیمویی هم که بچه اش را به پشتش بسته بود، از راه رسید و گفت: «به خانه ما بیایید. تا سورتمه راه زیادی نیست.» دریانورد با اسکیموهای خندان سوار سورتمه شد. سگ های بزرگ آن را می کشیدند و از روی برف های خشک سر می خوردند. آقای اسکیمو گفت: «این خانه ماست. ما آن را از یخ می سازیم. ما به آن ایگلو می گوییم»کلبه اسکیمویی گرم و نرم بود. دریانورد در کنار آتش نشست و برای دوستان جدیدش از خانه خود که خیلی دور بود، تعریف کرد. سوپ ماهی در دیگ می جوشید. دریانورد دو بشقاب بزرگ پر، از آن خورد و بعد به خواب سنگینی فرو رفت و آن قدر خوابید تا اینکه موقع رفتن شد. اسکیموها او را تا کشتی همراهی کردند. دریانورد از روی عرشه دستش را برای آنها تکان داد و فریاد کشید: «خداحافظ. خیلی متشکرم. من دوباره بازخواهم گشت و باز هم شما را خواهم دید.» دریانورد از آنها خداحافظی کرد و رفت تا برای دوستانش از دوستان جدیدی که پیدا کرده بود، تعریف کند. @kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مُهرهای اسفنجی می تونید با برش زدن اسفنج مُهر بسازید و به بچه ها اجازه بدید با رنگ گواش روی کاغذ مهر بزنن. @kodakane
✅ رعایت چند اصل در تنبیه فرزندان ضروری است: 1⃣ اگر فرزندان، اشتباه را تعمداً و از روی فهم انجام دهند، والدین می‌توانند آنها را از علایقشان محروم کنند. به عنوان مثال آنها را یک روز از دیدن تلویزیون، یا حضور در جمع محروم کنند. در واقع باید با جدا کردن کودک از جمع، به او فرصت فکر کردن در مورد اشتباهش را بدهند. 2⃣ اگر کودک به خاطر اشتباهاتش عذر خواهی کرد، والدین باید عذر خواهی او را بپذیرند؛ ولی نباید از موضع خود در تنبیه کودک کوتاه بیایند. به عنوان مثال، اگر پدر و مادر به خاطر اشتباه کودک، او را جریمه یا از چیزی محروم کرده اند، باید ضمن پذیرش عذر خواهیِ، آن تنبیه را با قاطعیّت ادامه دهند. 3⃣ والدین باید توجّه داشته باشند که تنبیه، متناسب با شرایط سنّیِ کودک و درک او از آن تنبیه باشد. به عنوان مثال نگاه های معنی دار به کودک دو ساله به خاطر اشتباهش، او را متوجّه ناراحتیِ مادر از این اشتباه نمی‌کند. 4⃣ ، کودک را تأدیب نمی‌کند؛ بلکه فرزند را شرور تر می‌کند. حتّی گاهی ممکن است کودک را تو سری خور و ضعیف بار بیاورد. 5⃣ گاهی والدین، کودک را به خاطر اشتباهی که در آن مقصّر نیست تنبیه می‌کنند. نباید کودک را به خاطر بازی و فعالیّت و اتفاق افتادن اشتباهی غیر عمد توبیخ کرد؛ بلکه باید عامل اتّفاق افتادن آن اشتباه را از بین برد. 6⃣ والدین باید فضای خانه را به گونه ای فراهم کنند که کودکان امکان بازی کردن و شیطنت های کودکی را به صورت آزادانه در منزل داشته باشند. 7⃣ تنبیه بدنی از لحاظ روحی و روانی آسیب های زیادی روی بچّه می‌گذارد. تنبیه بدنی کردن، حکم مسکن را دارد.به عنوان مثال، دادن داروی تب بُر به کودکی که به خاطر عفونت گلو تب کرده است، نه تنها این عفونت را درمان نمی‌کند، بلکه باعث گسترش عفونت به کلّ بدن خواهد شد. بنابراین والدین باید به جای آسیب رساندن به کودک، مشکلات را ریشه یابی کرده و برای حلّ آنها تلاش کنند. @kodakane