فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
کربلا بودیم پسری اومد با مادرش که در تابوت مانندی بود و در حال احتضار😢 پسر رو به حرم حضرت عباس (ع) گفت یا ابوالفضل تو باب الحوائجی کمکم کن😭 جز این مادرم کسی رو ندارم، کمک کن بمونه برام، چند بار اصرار بر دعا کرد ولی مادرش حالش بدتر شده بود😭 پسره عصبانی و گریان گفت اگر شفا ندی میرم نجف میرم شکایت نزد پدرت😭
از حرم رفت بیرون سمت نجف تو راه همش میگفت عباس دیگه باب الحوائج نیست😭تا اینکه یهو ...😱👇
http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a
هدایت شده از گستردهتبلیغاتیترابایت
❌طعم واقعی #آرامش😍💯❌
⭕️سخنان#پندآموز_دانشمندان🤗
⭕️#اشعار_زیبا از شعرای ایران زمین🥰
⭕️جملات ناب#عارفان😊💯👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3835691286C88825c4bed
🛑اگه#زندگی_آرام و یک#روح_لطیف میخوای بزن روی لینک بالا😍💯👆👆👆
هدایت شده از دنیای کارتون
سرمو گذاشتم رو بالش و فقط اشک ریختم😭
💰هر روز قیمت همه چی بالا میرفت و من از آرزوهام دورتر میشدم.😞❌
. 😩 خیلی حالم بد بود تا اینکه .. یه روز خواهرم بهم یه کانال معرفی کرد، 🚀🎈
📚 با هم آموزش هاشو دیدیم الان من روزی تقریبا 700 هزار درآمدمه، اونم حدودا 500 هزار 🥳خداروشکر امسال تونستم برای تولد مادرم طلا بخرم.🎁
بیا خودت میبینی چطور به درآمد میرسی👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2877882585C2b9658acd8
شعر_کودک
جیک و جیک و جیک🐣🐤🐥
جیک و جیک و جیک چه هستم؟
تخم پرنده هستم
تنگ و تاریکه این جا
خیلی کوچیکه اینجا
فردا به امید خدا
دیوار تخمو میشکنم
رو شاخه ها پر می زنم
آواز می خونم چه و چه
با ناز می خونم به و به
گربه میگه: صدای تو قشنگه
موشه میگه: پرها و چشم و پای تو قشنگه
خدا جونم کاش بتونم
خوشگل خوشگل بخونم
بچه هارو شاد بکنم
کنار اون ها بمونم
«مصطفی رحماندوست»
@kodakane
#داستان
مجبورم نکن پرواز کنم
در لابه بلای شاخه های سرسبز و پر از برگ چنار، روی یکی از بالاترین شاخه ها ، لانه گنجشکی بود.
توی لانه مامان گنجشکه با دقت روی چهار تا تخمش نشسته بود تا اونها رو گرم و نرم نگه داره .. جوجه گنجشک ها کم کم آماده بیرون اومدن از تخم هاشون بودند.
یک روز صبح مامان گنجشکه چشمهاش رو با صدای ترق ترق شکستن تخم ها باز کرد. بله وقت بیرون اومدن جوجه ها بود و جوجه ها تمام تلاششون رو می کردند که از پوسته سفت تخم بیرون بیان! طولی نکشید که چهار تا کله کوچولو با نوک های طلایی از توی تخم ها بیرون اومد.
جوجه ها گرسنه بودند و با دهان باز جیک جیک می کردند. مامان گنجشکه سریع پرواز کرد تا برای جوجه ها غذا بیاره .. از اون روز به بعد هر روز مامان گنجشکه همین کار رو می کرد و به دوردست ها پرواز می کرد تا برای چهار تا جوجه اش غذا بیاره.
روز به روز جوجه ها بزرگتر و قوی تر می شدند و خودشون رو برای پرواز آماده می کردند. جوجه آخری که اسمش میکی بود از همه دیرتر از تخم بیرون اومده بود و از همه کوچیکتر بود.
یکی از روزها جوجه اولی که زودتر از بقیه جوجه ها از تخم بیرون اومده بود و کمی از بقیه بزرگتر بود رو کرد به مامان گنجشکه و گفت:” مامان من میخوام مثل شما پرواز کنم .. میشه امتحان کنم؟” مامان گنجشکه گفت:” بله که می تونی، این کاریه که همه پرندگان باید انجامش بدن!”
@kodakane
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزش_کاردستی
با نی و در بطری آدمک درست کن
@kodakane